کتاب در فضیلت گربه بودن: اثر استفن گارنیه است با ترجمه ی عباس خوش خبر و چاپ انتشارات فروزش.

کتاب حاضر با نگاه به عملکرد و رفتارهای گربه در پی کشف یک سبک زندگی برای نیک بختی است. در واقع نویسنده گربه را الگوی بخش کوچکی از زندگی قرار داده است. او شیوه های رفتاری گربه را واسطه قرار داده است تا به کمک آن بتوان در این دنیای پرهیاهو زندگی شادتری را تجربه کرد. با نگاه به عملکردهای گربه و با الگو قراردادن آن می توان دنیا را از پنجره ای متفاوت دید. ویژگی های درونی گربه ها، سبک رفتاری شان، ویژگی ها، عادات، صفات و حتی شیطنت های منحصر به فردشان باعث می شود که حالشان همیشه خوب باشد و آگاهی از مجموعه این رفتارها خواننده را تحت تاثیر قرار می دهد و سبک زندگی نوینی را پیش رویش ترسیم می کند.

راحت طلبی گربه ها را کم و بیش همه می دانند. برای او رفاه و راحتی خودش بر هر چیزی اولویت دارد. تلاش او برای رسیدن به این آرامش و راحتی است که سبب شده گربه ها را موجوداتی لوس و یا بی وفا ارزیابی کنیم. ترجیح می دهیم این را نوعی خودآرایی یا خودسازی بنامیم که البته فرسنگ ها فاصله دارد با خود شیفتگی یا حتی خود مرکزی. منظورمان این نیست که مدام به فکر ساختن و پرداختن خود باشید بلکه بیشتر به این معناست که گاه گداری راحتی و آرامش خودتان را به راحتی و آرامش دیگران ترجیح دهید. می گوییم چه اشکالی دارد بعضا اولویت، خودتان باشید؟ پیش فرض ما این است که اگر آدمی بخشیدن به خود، دادن به خود، فراهم آوردن به خود و حتی نوازش خود را بلد نباشد چگونه می خواهد این ها را به دیگری بدهد. وقتی خودخواهی بلد نیستیم، می توانیم دیگر خواه باشیم.

توجه به خویشتن. این چیزی است که درباره اش صحبت می کنیم. هم به لحاظ فیزیکی یا جسمانی و هم به لحاظ روحی و روانی. اطمینان داشته باشید این مقدمه زندگی اجتماعی مناسب و کلید در سعادت و خوشبختی است. گمان ما این است که خوشبختی یا همان احساس رضایت از خویشتن و شادابی و طراوت، زمینه ساز بخشیدن و تقدیم و ارائه کردن است. واقعا اطاله کلام در این موضوع بیهوده به نظر می رسد، زیرا کاملا روشن است که وقتی خودم را می خواهم، وقتی خودم را دوست دارم و از همه مهم تر به خویشتن خویش احترام قائلم، آن گاه مراقب پندار، کردار و گفتار خود خواهم بود؛ زیرا نمی خواهم صدمه ای به این خویشتن دوست داشتنی برسد.

انتظار نداشته باشید دیگران بیایند و فانوس نیکی و گذشت و بخشش را برایتان روشن کنند. این چیزی است که فقط به شما بستگی دارد. هیچ کس چنینی فانوسی روشن نخواهد کرد، چرا که کسی نمی داند در ژرفای وجود شما چه می گذرد و اصلا تعریفتان از نیکی چیست؟