در خواب هایم (ادبیات برتر،رمان75)
1
1397
256
66361
220000
(داستانهای فارسی،قرن 14)
رمانی است به قلم مریم راهی و چاپ انتشارات نیستان. داستانی از هانی و نبات که ماجرایشان جایگزین قصه ی حدیقه و مجید شده است، حدیقه دختری در خدمت امامزاده محلشان بوده و معشوقه ی مجید، معشوقه ای با فاصله زیاد از عاشق که مرگ گریبانش را می گیرد و نوعی بی قراری همیشگی را به جان مجید می اندازد. نویسنده، حوادث را خودآگاهانه جابجا ساخته، داستان اصلی را به حاشیه رانده و ماجرایی دیگر را مرکز توجه قرار داده است، اما خود حدیقه را بیشتر دوست دارد و به عقیده اش همه ما حدیقه ایم.
کسی توی خیابان پیدا نمی شود. نائب دلش شور می زند. برمی گردد و وحشت زده می دود داخل. پاهایش جان ندارد. نور تیر چراغ برق افتاده توی کافه. لیوان ها و فنجان ها شکسته اند و تکه های شان کف زمین را پوشانده است. دستش را دراز می کند کلید برق را بزند، لامپ ها روشن نمی شود. پاهایش می لرزد. به سختی جلو می رود. مواظب است پاهایش را نگذارد روی تکه های شکسته لیوان ها. گوش می دهد؛ دیگر آن صدا را نمی شنود. نزدیک می شود. خیلی نزدیک. چهار قدم مانده به چاه، کیسه ای افتاده روی زمین و چراغ قوه هم کنارش. نور افتاده روی سکه هایی که از کیسه بیرون ریخته. باورش نمی شود مهرداد گنج را پیدا کرده باشد. سر می گرداند، خبری از مهرداد نیست، کسی جیغ نمی کشد، کسی در را به تخته نمی کوبد، همه جا آرام است، داد می زند…