داس مرگ 1
رقعی
شمیز
448
9786004621588
16
1401-11-04
1401
353
69931
1440000
(داستانهای کودکان انگلیسی،قرن 20م،مناسب بالای 14 سال،نامزد جایزه)
اثری است از نیل شوسترمن به ترجمه آرزو مقدس و چاپ انتشارات پرتقال. این کتاب روایتگر داستانی است که نشان می دهد داشتن دنیایی بدون عیب و نقص نیازمند پرداخت هزینه ای گزاف است. “داس مرگ” در دورانی به وقوع می پیوندد که انسان ها دیگر به دست طبیعت نمی میرند. پیری یک روند متداول برای مردم نیست و بیماری خبر از فرا رسیدن زمان مرگ نمی دهد. اما واقعیتی که وجود دارد این است که بشر همچنان نیاز به مردن دارد، یعنی دنیای بدون مرگ و میر جایی در سرنوشت انسان ها ندارد و حالا باید کسانی باشند که برای حفظ توازن جمعیت این مسئولیت بر عهده شان گذاشته شود، کسانی که به داس معروفند و بنا به دلایلی سراغ افراد دیگر می روند تا جان آن ها را بگیرند. سیترا و روئن کارآموزانی هستند که از سوی یک داس برای انجام این کار انتخاب می شوند، نوجوانانی که می دانند اگر خوشه چینی را به درستی انجام ندهند باید منتظر مرگ خودشان باشند.
بی حس. روئَن می توانست بی حس شدن خود را احساس کند؛ و با وجود اینکه ممکن بود این وضع برای سلامت روانش که از هر سو مورد هجوم قرار گرفته بود، خوب باشد، برای روحش خوب نبود.
داس فارادی به او گفته بود: «هیچ وقت انسانیتت رو از دست نده وگرنه فقط به یک ماشین کشتار تبدیل خواهی شد.» او به جای «خوشه چینی» از کلمه ی «کشتار» استفاده کرده بود. آن موقع روئن چندان این ماجرا را جدی نگرفته بود اما حالا می فهمید؛ در همان لحظه ای که آدم نسبت به این کار بی حس می شد، دیگر خوشه چینی نبود.
با این حال این گستره عظیم بی حسی، بدترین وضعیت ممکن نبود. بی حسی تنها برزخی خاکستری بود. نه، جای بسیار بدتری هم بود. ظلمتی که لباس روشنگری به تن کرده بود. جایگاه آبی رنگی که الماس هایی همچون ستاره بر آن می درخشیدند.