خروج از هنرمند گرسنگی/هنرمند گرسنگی
رقعی
شمیز
98
9786001741739
1
1397
99
64818
150000
(داستانهای آلمانی،قرن 20م،نمایشنامه لهستانی،قرن 20م)
اثری است از تادئوش روژه ویچ به ترجمۀ محمدرضا خاکی و چاپ انتشارات روزبهان. روژه ویچ شاعر و نمایشنامه نویس نامدار لهستانی است که بر اساس داستان “هنرمند گرسنگیِ” فرانتس کافکا، به خلق نمایش جذاب و تامل برانگیزی به نام “خروج از هنرمند گرسنگی” که می توان آن را نشانه ای از پایان یک دوره یا به عبارتی پایانِ هنرمندِ گرسنگی دانست، پرداخته است و جامعه ای شکم پرست، گوشتخوار و عمیقا هراس انگیز را به تصویر می کشد.
به آرامی مشتش را باز می کند… نگاه می کند… .
مگس مرده!
من چه بر سر تو آوردم، خواهر مگسِ کوچولو، … آیا ما آدما، چیزی به غیر از مگس های کوچک در دست ژنرال ها و خدایانیم؟ این اونان که پاها و بال های مارو از جا می کنن… اونان که مارو تو شیشه های کوچک زندونی می کنن و با یه ریزه نون سیرمون می کنن… آه! من، کوچک ـ مگس ـ انسانِ بی بال! صدای وزوز کردن خودمو تو این شیشۀ کوچیک ـ که اسمش دنیاس ـ می شنوم… تو همین جا می مونی؛ وِلو شده رو دستم، مرده، سیاه، بی جان، بی روح.
من جانت را گرفتم
ولی چه کسی آن را به تو داده.
وزنِ درد و رنج
وجدانم را در هم می شکند.
من برادرِ مگس ها نیستم
من جلادم. من جلادِ مگس ها هستم.