اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

خاطرات از دست رفته ی آلیس

وضعیت: ناموجود
امتیاز:
گروه بندی
قطع

رقعی

نوع جلد

شمیز

تعداد صفحات

400

شابک

9786006585406

نوبت چاپ

1

سال چاپ

1398

وزن

363

کد محصول

86695

قیمت پشت جلد

600000


مشخصات تکمیلی :

(داستانهای استرالیایی،قرن 21م)

تاریخ ورود محصول: 1398/10/21

قیمت برای شما: 600000ریال

توضیحات

کتاب خاطرات از دست رفته ی آلیس اثری است از لیان موریاریتی به ترجمه آیدا زنگ زرین و چاپ انتشارات راه معاصر. رمان حاضر دربارۀ زنی به نام آلیس است که پس از وقوع حادثه ای در باشگاه ورزشی یک دهه از زندگی اش را از دست می دهد و زمانی که واقعیات را با افکار خود سازگار نمی یابد، دچار سردرگمی عمیقی می شود که او را به درگیری و کشمکش با خود می کشاند.

گزیده ای از کتاب

دکتر با حالت همدردانه ای لبخند زد و اتاق را ترک کرد. آلیس رفتن او را تماشا کرد و پیراهنش را بالا زد تا دوباره به شکمش نگاه کند. علاوه بر اینکه خیلی تخت بود، دو تا خط نقره ای پر مانندی بالا و پایینش داشت. وحشتزده با انگشتانش آنها را لمس کرد. آیا واقعا این شکم او بود؟

جای عمل سزارین، خود دکتر به او گفت. (البته شاید دکتر هم اشتباه کند، شاید اصلا جای سزارین نباشد، شاید فقط یک جای زخم طبیعی یا همچین چیزی باشد.)

اما اگر هم درست بگوید، شاید دکتر (اصلا دکتر خود آلیس، دکتر جاپل) پوستش را با یک چاقوی جراحی بریده بود و بچه ی وق وقوی خون آلود را از شکمش بیرون کشیده بود و حالا آلیس هیچکدام از اینها را به خاطر نمی آورد. ممکن بود ضربه ی وارد شده به سرش باعث شود او چنین اتفاق مهمی را به خاطر نیاورد. همچین چیزی دیگر اغراق آمیز بود.

یاد آن زمان افتاد که با نیک مشغول تماشای یک فیلم بودند و آلیس اواسط فیلم روی پای نیک خوابش برد. از این حالت بیزار بود که با دهان باز و آب دهن آویزان از خواب بیدار شود و ببیند که شخصیت های فیلم عوض شده اند و زوجی که در ابتدای فیلم از هم متنفر بودند حالا کنار هم با چتری در دست زیر برج ایفل قدم می زنند.

آلیس خودش را آزمایش کرد و از خودش پرسید: «زایمانت یادته؟ متولد شدن بچتو یادته؟» خیلی مسخره بود. مطمئنا نمی توانست توی گوش خودش بزند و بگوید «آها بچه، البته که بچم به دنیا اومده! خیالاتی شدم من.»

چطور از بچه ای که درون خودش رشد کرده، چرخیده و لگد زده چیزی به خاطر نمی آورد؟ اگر بچه به دنیا آمده است به این معنی است که او با نیک به کلاس های آموزش بچه داری و دوران بارداری مخصوص والدین هم رفته اند. به این معنی است که او الان لباس های زایمانش را هم خریده است و به یاد نمی آورد. به این معنی است که آن ها اتاق نوزاد را رنگ کرده اند، سیسمونی و کالسکه و فرش و رورویک خریدند و احتمالا دکوراسیون منزل را تغییر دادند.

به این معنا بود که یک بچه داشتند.

او نشست و دستهایش را به شکمش فشار داد.

پس حالا کجا بود؟ کی ازش مراقبت می کرد؟ کی بهش غذا می داد؟ این خیلی بیشتر از گیج بازی های « گاه و بیگاه آلیس» بود. این فراموشی خیلی جدی بود. خیلی وحشتناک بود.

محصولات مشابه