کتاب خلیج نقره ای (Silver Bay)، اثر جوجو مویز، از سوی انتشارات 360 درجه به چاپ رسیده است. این رمان به زبان اصلی در اختیار مخاطب فارسی زبان قرار گرفته تا ضمن فراهم کردن زمینه تقویت زبان انگلیسی، فرصت مطالعه رمان عاشقانه ای دیگر را به قلم نویسنده کتاب محبوب من پیش از تو فراهم آورد. داستان عاشقانه ای که در شهری ساحلی به وقوع می پیوندد.

لیزا هرگز نمی تواند از گذشته ای که داشته فرار کند، اما ساحل آرام و کم جمعیتی که برای زندگی برگزیده حداقل می تواند امنیت و آزادی را برای دختر جوانش هانا تضمین کند. همه چیز آرام پیش می رود تا اینکه مایک به عنوان مهمانی  به شهر می آید؛ مردی مودب و مبادی آداب که به بررسی ظرفیت شهر ساحلی برای پیشرفت می پردازد و همه چیزهایی را که لیزا برای حفاظت از آن ها تمام تلاشش را به کار بسته به خطر می اندازد…

‘Look, Mike, please Liza lost a child five years ago, just before she came to live here. This is her way of dealing with it.’ She dropped her voice, pulled her more closer to her and took a sip of tea. Her hands, I noticed, were large and workmanlike not soft and gentle like my mother’s. ‘Unfortunately it means that once or twice a year that poor full thinks he has a hope

While I was digesting his news, she stood up, using her palms as leverage, and announced through a barely suppressed yawn that she had better get Hannah up. Her abrupt change of subject told me she didn’t want to discuss the matter any further. The light floating through the kitchen window made her skin seem washed out, a far cry from her usual route ruddiness. I wondered what she’d been through, down on the beach. It was easy to forget how old she was