جوانی بدون جوانی (ادبیات جهان)
رقعی
شمیز
152
9786003674110
2
1398-04-16
1398
133
66415
200000
(داستانهای رومانی،قرن 20م،مقدمه:فرانسیس فوردکاپولا)
اثري است از ميرچا الياده به ترجمه ي فرهاد بيگدلو و چاپ انتشارات نيماژ.
داستان علمي، عاشقانه و سياسي پيش رو درباره ي استاد زبان شناسي پير و ناتواني است كه بر اثر برخورد صاعقه، به روزگار جواني خويش بازمي گردد و در لحظه زندگي كردن و بهره بردن از فرصت ها را مي آموزد. پديده اي شگرف كه نازي ها را براي پرده برداري از رمز و راز آن به تكاپو وامي دارد.
لورا با لبخندي از روي اجبار شروع به صحبت كرد: «بايد باهات حرف بزنم، براي هر جفت مون خيلي مهمه و ديگه نمي تونم پنهانش كنم… مسئله ايه كه بايد گفته بشه. مدت زيادي يه كه اين احساس رو دارم، اما به دلايلي الان داره آزارم مي ده. احساس مي كنم ديگه متعلق به من نيستي. لطفا حرفم رو قطع نكن. چيزي كه تو فكر مي كني نيست… حس مي كنم متعلق به من نيستي، حس مي كنم اين جا و كنار من نيستي، حس مي كنم تو دنياي ديگه اي زندگي مي كني. منظورم تحقيقاتت نيست كه برخلاف چيزي كه تو فكر مي كني، برام جذابن. اما احساس مي كنم تو يه دنياي بيگانه زندگي مي كني، دنيايي كه من نمي تونم باهات واردش بشم. اما به خاطر هر دوي ما، معتقدم عاقلانه تره كه جدا بشيم. ما هنوزم جووني م، هردومون زندگي رو دوست داريم… بعدا خواهي ديد…»