کتاب تربیت و منضبط کردن فرزندان ساده تر از آن است که فکر می کنید از سری کتاب های مادر خوشحال است که به قلم جنیفر اسمیت نوشته شده و با ترجمه مبینا حمیدپور، دکتر مریم اثنی عشری و دکتر فاطمه سعیدی گلوچه از سوی انتشارات داژو به چاپ رسیده است.

کتاب پیش رو اثری مبتنی بر فرزندپروری مثبت و قاطع است. شیوه ای که در آن از تنبیه و اصول فرزندپروری کهن اثری نیست و به این شکل بدون آن که رابطه والدین و فرزندان دچار چالش شود و در معرض خطر قرار بگیرد، با تکیه بر سبکی خاص برای تربیت، امکان پرورش و رشد رابطه با کودک را فراهم می آورد و هم چنین به رشد استقلال فرزند کمک می کند. در شیوه تربیتی ارائه شده در این کتاب، آموزش و یادگیری اساس کار است و با ارائه روش صحیح نظم و انضباط به فرزندان، پیشبرد تربیت اصولی آن ها امکان پذیر می شود. مطالب کتاب حاضر به طور اختصاصی برای تربیت کودکان نوپای 1 تا 4 سال در نظر گرفته شده است، با این وجود آن چه در آن ارائه شده برای تربیت فرزندان در هر سنی کارآمد است.

ممکن است هنگامی که با رفتارهای دشوار از طرف خردسالان مان مواجه می شویم، برای مان دردناک باشد. تمام چیزی که به عنوان پدر و مادر می خواهیم این است که مشکلات را گذرانده و روزمان را سپری کنیم و این جایی است که استراتژی های فرزندپروری قاطع وارد بازی می شود.

همه ی ما این روزها را داشته و از پسش برآمده ایم؛ شاید حتی یک دستور پخت فوق العاده در زمان ناهار پیدا کرده ایم که فقط باید امتحانش می کردیم. بعد از کار اداری، به باشگاه می رویم و بعد، از یک خواربار فروشی برای خرید عناصر اصلی غذا سر در می آوریم.

در خیالمان، بعد از ظهر فوق العاده ای را با خانواده مان تصور می کنیم، احساس خوش بینی می کنیم که قرار است شبی عالی داشته باشیم. از خیابان رد می شویم… آه خانه! خانه ی دوست داشتنی، در حالی که در ورودی را باز می کنیم، یک لبخند بزرگ بر چهره مان ظاهر می شود که ناگهان از خجالت ذوب می شویم؛ «مشکلی نیست!» در آغوش می گیریمشان و می گوییم: «منم دلم برات تنگ شده!» سعی می کنیم هم کودک و هم خریدها را همزمان، با اینکه داریم دستمزد پرستار کودک را پرداخت می کنیم، نگه داریم و همچنان که (پرستار کودک) از در خارج می شود، آزادی و فراغت در سراسر صورتش موج می زند.

به سمت اتاق نشیمن می رویم و تازه متوجه می شویم چرا او (پرستار) خوشحال بوده! اسباب بازی ها همه جا پراکنده اند و کودک شما هم تنها کسی نیست که ناراحت است. نفس عمیق می کشیم، به یاد می آوریم که قرار است شبی عالی در پیش داشته باشیم.

خریدها را در گوشه ای از آشپزخانه می گذارید و به اتاق نشیمن برمی گردید تا کودک تان را آرام کنید ولی او همچنان در حال پرتاب کردن وسایل است. آغوش گرم و سفت، کار درستی است. بالاخره کودک آرام شد و همه دارند بازی می کنند. باید به همه کمک کنید تا وسایل را مرتب کنند. به نظر می رسد کسی مشکلی ندارد. حال زمانی است که به آشپزخانه می روید…