کتاب به قدرت رسیدن محمد بن سلمان اثری است از بن هوبارد به ترجمه ی علی ربیع و چاپ انتشارات نگاه.

کتاب حاضر داستان شاهزاده ای در میان هزار شاهزاده است که با افسون و نقشه راهش را به سوی قدرت باز کرد و در سال 2017 میلادی در کمال حیرت به مقام ولیعهدی عربستان رسید: محمد بن سلمان.

ولیعهدی جوان که با سودای تغییر پادشاهی و در بعدی وسیع تر خاورمیانه، روی کار می آید و از پیاده سازی یک اسلام میانه رو سخن می گوید.

محمدبن سلمان تنها پس از گذشت چند سال به یکی از آزموده ترین و قدرتمند ترین رهبران جهان تبدیل شد که توانست عربستان را از شرایط بحرانی ای که در آن قرار داشت نجات دهد و به قدرت برساند. او که از منظر همگان فردی کاملا بی تجربه بود چگونه توانست چنین تاثیرات چشمگیری را بر کشورش بگذارد؟

کتاب حاضر براساس صدها مصاحبه با منابع خبری و نشریات و همچنین با تکیه بر تجربیات خود نویسنده طی سفرهای متعددش به عربستان سعودی، به منظور ارائه ی پاسخی شفاف به این سوال، گردآوری شده است.

بعد از نمایش، من از سه مرد جوان سعودی در حدود بیست سال پرسیدم که دو سال پیش در شب های آخر هفته چه می کردند؟ و آنها شانه بالا انداختند.

یکی گفت: «پیش از این، تنها سرگرمی در عربستان غذا خوردن بود. دور هم جمع می شدیم تا تصمیم بگیریم چه بکنیم و معلوم می شد که می رویم غذایی بخوریم. نه کنسرتی بود و نه نمایشی. حالا می توانیم برای آخر هفته برنامه ریزی کنیم.»

اصرار بر ایجاد تفریح و سرگرمی چندین نقش را در برنامه های میم. با. سین. بازی می کرد. او می دانست که جوان های سعودی از اینکه هیچ یک از تفریحات هم سن و سال های خارجی خود، حتی در سایر کشورهای اسلامی را ندارند، خسته و عصبانی اند و این خستگی آنها را به خروج از کشور سوق داده است. طبقه ثروتمند به پاریس و لندن سفر می کردند. دیگران آخر هفته ها را در دبی یا بحرین می گذراندند -جایی که می توانستند سینما بروند، زنان می توانستند رانندگی کنند و کسانی که دلشان می خواست یکی دو تا آبجو بنوشند. هدف میم. با. سین. نگه داشتن آنها- و البته 20 میلیارد دلاری که طبق گفته دولت هرساله برای تفریح در خارج از کشور هزینه می کنند- درداخل برای تامین انرژی و ایجاد شغل بود.

از منظر تاریخی، این باور که تفریح نه تنها مجاز بلکه مفید نیز هست یک باور انقلابی است. مشهورترین مواجهه اولیه یک سلطنتی سعودی با فلیم در سال 1945 بود، زمانی که ملوانان آمریکایی پدربزرگ میم. با. سین. را به نمایش یک مستند به نام بانوی مبارز دعوت کردند. این فیلم مستند درمورد یک ناو هواپیمابر بود. پادشاه تحت تاثیر قرار گرفت، اما چنین تفریحاتی را در پادشاهی خود نمی خواست.

او گفت: «من تردید دارم که آیا باید اجازه دیدن تصاویر متحرک، حتی مانند این فیلم شگفت انگیز به مردم داده شود یا نه، زیرا این کار میل آنها به سرگرمی را افزایش می دهد و آنها را از وظایف دینی شان منحرف می کند.»