کتاب فتح خوشبختی اثری است از تیم فیلیپس به ترجمه ی رضا بابازاده و چاپ انتشارات پیله.

تیم فیلیپس در اثر حاضر از طریق تحلیل کتاب فتح خوشبختی برتراند راسل، طریقه ی دستیابی به خوشبختی واقعی را رهنمون می شود. کتاب راسل که مجموعه ای از چالش های او در برابر شرایط کنونی را شامل می شود، باورهای غلط ما درباره ی خوشبختی را تغییر می دهد و با نشان دادن ارزش منطق، کنترل کردن افکار خود و نادیده گرفتن راه حل های ساده، پیروزی در نبرد برای خوشبختی را به واسطه ی فکر کردن و از روی اصول اولیه به نتیجه رسیدن، نوید می دهد.

وقتی که ما با نگرانی در مورد مشکلات حل نشده خود، به خواب می رویم، دوباره با همان حالت ناخوشحالی از خواب بیدار می شویم، در حالی که مشکل با لجاجت تمام هنوز پابرجاست، و چون بد خوابیده ایم، بنابراین نه تنها از حل مشکل بازمانده ایم، بلکه آنچنان خسته شده ایم که نمی توانیم آن یا هر مشکل دیگری را در طول روز، حل نماییم. در نهایت، به نوعی از مزاج روانی می رسیم که هرگز نمی توانیم مشکلات خود را به حال خود رها کنیم، در حالی که به ندرت به نتیجه ای می رسیم. در این حالت، سعی می کنیم با کپی کردن و ارسال نامه های الکترونیکی خود به همه و ترتیب دادن تماس های کنفرانسی، یا انجام آنچه که کمابیش سال گذشته انجام دادیم، به نتیجه قابل اطمینانی برسیم و به نحوی آن مشکلات را کمابیش حل کنیم.

راسل عکس این کار را انجام می داد. وقتی که نوبت به حل مسائل پیچیده می رسید، او یک استاد تمام عیار ریاضیات و در نهایت، اخلاقیات بود. او ابتدا در ذهن خودآگاه خود به شدت به مشکل فکر می کرد، سپس به ناخودآگاه خود دستور می داد که در پشت پرده، به کار خود ادامه دهد، و خود برای ماه ها، دیگر با آن مسئله کاری نداشت، زمانی که او دوباره به ذخیره گاه روانی خود مراجعه می نمود، اغلب متوجه می گردید که ناخودآگاه او، آن را از آن جا خارج کرده، حل نموده و آن را برای او، به صورت یک فایل درآورده است.