اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

بدون مرز

وضعیت: موجود
امتیاز:
قطع

رقعی

نوع جلد

شمیز

تعداد صفحات

248

شابک

9786226837651

نوبت چاپ

2

تاریخ تجدید چاپ

1401-05-08

سال چاپ

1401

وزن

247

کد محصول

103126

قیمت پشت جلد

880000


مشخصات تکمیلی :

(داستان های فارسی،قرن 14)

تاریخ ورود محصول: 1400/02/27

قیمت برای شما: 880000ریال

توضیحات

کتاب بدون مرز اثری است از هاشم نصیری به چاپ انتشارات کتابستان معرفت.

این کتاب حاوی داستانی از زندگی شهید مصطفی چمران و قصه ای خیالی است که شخصیت و سبک زندگی شهید و ماجرای رشد و بالیدن او و یارانش را به تصویر می کشد. روایتی خواندنی که از روزهای حضور و علم آموزی مصطفی چمران در آمریکا شروع می شود و تا زمان حضور او در لبنان و مبارزات و خدمات دلسوزانه اش به زن های بی سرپرست و بچه های یتیم این کشور ادامه می یابد.

پسر مهندسی که در سال های قبل از انقلاب برای ادامه ی تحصیل به آمریکا رفته است، پس از آشنایی با دکتر چمران، به یار جدا نشدنی او تبدیل می شود و در مبارزات علیه حکومت و دولت ایران، همراهی اش می کند.

گزیده ای از کتاب

از وقتی که پایم را به امریکا گذاشته ام، از زندگی فاصله گرفته ام. سر کلاس، حضور روحی ندارم! در روز اول حضور در امریکا، با پسری به نام میثم آشنا شده ام. در روز دوم، با دختری به نام مریم رودرو شده ام.

میثم، خود را از طرفداران نهضت و از مخالفان حکومت می داند. مریم دختر سرکنسول ایران، آقای سعیدزاده است. سومین ایرانی که با او آشنا شده ام، دکتر چمران است. دکتری که اسناد و مدارک ساواک نشان می دهد که رابطه دوستانه ای با دولت و حکومت ایران ندارد.

مطابق با گزارش های ساواک، دکتر همواره در سخنرانی هایش از اسلام دفاع می کند و ضد حکومت ایران صحبت می کند. برایم عجیب است که در همه اسناد، تواضع و ادب دکتر، ذکر شده است! در یکی از اسناد که بارها آن را خوانده ام، آمده است.

-دوستان و مخالفان مصطفی چمران، اعتراف می کنند که او از هیچ موجودی به جز خدا ترس و واهمه ندارد!

از اعتمادم به مریم، نگرانم! اما چاره ای جز اعتماد به او نداشتم. گاهی انسان مجبور می شود که به کسی اعتماد کند؛ حتی اگر آن نفر، فرد قابل اعتمادی نباشد!

یک صد صفحه کاغذی را که مریم در اختیارم قرار داده است، با دقت و تمرکز کامل، سه بار خوانده ام. حالا دیگر از فعالیت های دکتر چمران در امریکا به طور کامل آگاهم! او را تا حد زیادی شناخته ام. او همان مردی است که در خواب دیده بودم. اما درباره خواب، هنوز به جمع بندی نرسیده ام.

در اولین روزهای دانشجویی ام در ایران، دوست داشتم که بدون ترس از کسی، با حکومت مبارزه کنم؛ فریاد بزنم و مشت های گره کرده ام را به سمت صورت ظلم نشانه بروم.

محصولات مشابه