دسته بندی : نمایشنامه

اژدها (قصه ای در سه پرده)

(نمایشنامه روسی،قرن 20م)
نویسنده: یوگنی شوارتس
مترجم: آبتین گلکار
110,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 132
شابک 9786004563086
تاریخ ورود 1401/09/10
نوبت چاپ 2
سال چاپ 1403
وزن (گرم) 100
قیمت پشت جلد 110,000 تومان
کد کالا 118075
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
اژدها یک نمایش‌نامه‌ی‌ طنز با رگه‌های سیاسی اثر یوگنی شوارتس (۱۹۵۸ - ۱۸۹۶) است که نخستین بار در سال ۱۹۴۲ منتشر شد. قهرمان اصلی این نمایشنامه شوالیه‌ای است به نام لانسلوت که برای نجات شهرش باید با یک اژدها بجنگد. اما به‌مرور متوجه سیستم بوروکراتیکی می‌شود که فسادها و خطراتی بزرگ‌تر از اژدها زیر عبای خویش پنهان کرده است. این نمایشنامه در زمان انتشار اجازه‌ی چاپ و اجرا نیافت و حتی در زمان خروشچوف نیز بخش‌هایی از آن سانسور می‌شد. ماجرای نمایش‌نامه‌های شاخص شوارتس مانند شاه برهنه (۱۹۳۴)، ملکه‌ی برف‌ها (۱۹۳۸)، اژدها (۱۹۴۴) و سیندرلا (۱۹۴۶) در قالب قصه پیش می‌رود، با شخصیت‌های مشهور قصه‌های آشنا برای کودکان جهان. این اما به معنای فرار یا روگرداندن از واقعیات روز نیست؛ خود شوارتس باور داشت که: «قصه گفتن برای پنهان‌کردن نیست بلکه برای آشکار‌ساختن است، برای آنکه هرچه در فکر داری با تمام قدرت و با صدای بلند بگویی.» این تقریبا مشابه کاری است که ژان پل سارتر در همان زمانه در نمایش‌نامه مگس‌ها انجام داد، که اتفاقا اژدهای شوارتس با آن قرابت فراوان دارد. هر مخاطب نمایش‌های او نیز به سادگی درمی یابد که این شخصیت‌ها و فضای قصه اولا به‌هیچ‌وجه موجب نمی‌شود که نمایش‌نامه در رده‌ی ادبیات کودک و نوجوان طبقه‌بندی شود، و ثانیا بهýهیچýوجه مانع نمیýشود که موضوعýهای روز در آن بروز یابند. اتفاقا استفاده از قصه و ساختارهای ساده و جهانی آن باعث می‌شود خاصیت تعمیم‌پذیری نمایش بسیار افزایش پیدا کند.
بخشی از کتاب
شهردار: [به صندلی خالی تعظیم می‌کند. با گفتار بسیار تند و مکانیکی]: اعلی‌حضرت، مبهوت و منقلب از اعتمادی که به ما روا داشته‌اید و اجازه گرفتن تصمیم‌هایی به این مهمی را به ما داده‌اید، درخواست می‌کنم به جایگاه ریاست افتخاری نزول اجلال بفرمایید. درخواست می‌کنم: یک. درخواست می‌کنم: دو. درخواست می‌کنم: سه. با قلبی شکسته ناچاریم خودمان جلسه را شروع کنیم. بفرمایید بنشینید، آقایان. جلسه را... [مکث] آب! [خدمتکاری از چاه آب می‌آورد. شهردار می‌نوشد.] شهردار: جلسه را... آب! [می‌نوشد، گلو صاف می‌کند و با صدای بسیار زیر] جلسه... [با صدای بسیار بم] را آغاز... آب! [آب می‌نوشد. با صدای زیر] ممنونم، عزیز جان! [با صدای بم] برو گم شو، بی‌همه‌چیز! [با صدای خودش] تبریک عرض می‌کنم، آقایان. اختلال دو شخصیتی من شروع شد. [صدای بم] چه کار داری می‌کنی، زنکه احمق؟ [صدای زیر] مگر خودت نمی‌بینی؟ رئیس جلسه‌ام. [صدای بم] مگر این کار زن‌ها است؟ [صدای زیر] خودم هم راضی به این کار نیستم. به جای اینکه من بیچاره را به چهار میخ بکشید، بگذارید صورت جلسه را قرائت کنم. [با صدای خودش] دستور جلسه: تهیه سلاح برای شخصی به نام لانسلوت. مصوبه جلسه: سلاح تهیه شود، هرچند با قلبی پر از درد. هی، شمایی که آنجا ایستاده‌اید! سلاح را بیاورید اینجا!
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است