اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

اژدهای دریایی (ادبیات داستانی جهان برای نوجوانان)

وضعیت: موجود
امتیاز:
مولف
گروه بندی
قطع

رقعی

نوع جلد

شمیز

تعداد صفحات

80

شابک

9786225231894

نوبت چاپ

1

سال چاپ

1401

وزن

84

کد محصول

119949

قیمت پشت جلد

400000


مشخصات تکمیلی :

(داستان های نوجوانان فرانسه،قرن 19)

تاریخ ورود محصول: 1401/11/11

قیمت برای شما: 400000ریال

توضیحات

کتاب اژدهای دریایی اثری است به قلم ژول ورن که با ترجمه شهرام پورانفر از سوی انتشارات باهم به چاپ رسیده است.

خالق اثر پیش رو نویسنده ی نام آشنای داستان های علمی- تخیلی و ماجراجویانه است که با آثار خود تحولی عمیق در دنیای داستان های علمی تخیلی ایجاد کرد. او دومین نویسنده بعد از آگاتا کریستی است که نوشته هایش بیشترین ترجمه را از سال 1979 تاکنون به زبان های دیگر داشته است. ژول ورن مردی فرانسوی بود که دور دنیا در هشتاد روز و سفر به اعماق زمین از شناخته شده ترین آثارش به شمار می آیند.

اژدهای دریایی ماجرای سفردریایی پرفراز و نشیبی را به تصویر می کشد که به قصد شکار نهنگ آغاز می شود. ناخدا بورکارت، ملوان کشتی سن انوچ به دنبال شکار وال ها برای بهره گیری از گوشت و روغن آن ها سفر خودش را شروع می کند و این در حالی است که یکی از ملوان های او باور دارد که در این دریا یک اژدها وجود دارد، یک اژدها که خطری بزرگ برای کشتی و سرنشینانش به حساب می آید؛ اما هیچ کس سخن او را باور ندارد و این ناباوری به حادثه ای بزرگ و مرگبار منتهی می شود.

گزیده ای از کتاب

کشتی سن انوچ پس از عبور از جزایر مادیرا به دماغه گراین نزدیک شد و پس از گذر از این دماغه به جزیره «آسنسیون» رسیدند. این جزیره تنها یک روز فاصله از جزیره سن هلن داشت. آنان در اطراف جزیره سن هلن، کشتی های بادبانی بسیاری را دیدند و نیز قایق های کوچک مسافربری را که مسافران را از جزیره یی به جزیره دیگر می برد. بسیاری از این مسافران بازرگانان و جهانگردانی بودند که به شوق دیدار جزیره سن هلن به آن منطقه وارد شده بودند.

پس از آن که کشتی صید نهنگ سن انوچ از کناره های جزیره آسنسیون گذشت در برابر نگاه خود، قله های آتشفشانی را دیدم که اکنون هیچ گونه فعالیتی نداشت و تنها دودی رقیق از دهانه آتشفشان به بیرون می تراوید و همین دود هشدار می داد که روزی نه چندان دور دیگربار این آتشفشان به جوشش و جنبش افتاده و خشم سرخ خود را از دهان کف آلود خویش به بیرون جاری خواهد کرد. کشتی آنان مسیر خود را همچنان ادامه داد و زمانی نگذشته بود که تپه یی بلند به نام «دین» را در برابر نگاه خود دیدند.

کاپیتان بورکارت همچنان در شگفت بود که چرا در مسیر راهشان و پس از این طریق طولانی به هیچ نهنگی برنخوردند و اگرچه بورکارت نگران بود، کابولین بشکه گردان بیش از دیگران دلواپس آرامش این سفر بود و اعتقاد داشت که این آرامش در حقیقت آرامش قبل از توفان است. کابولین پیوسته با تاسف و نگرانی سر تکان می داد و زیر لب می گفت: “شگفتا، چرا تن به خطر دادم! من که خود را از دریا دور گردانیده بودم، نباید به این سفر رضایت می دادم. این سفر کاری نابخردانه بود و من باید همچنان در ساحل می ماندم.”

کابولین در این افکار تیره و تار خود پرسه می زد که به ناگاه چند تن از از دریانوردان کشتی فریاد برآوردند که سه نهنگ بزرگ را در نزدیکی خود دیده اند.

محصولات مشابه