افسون انرژی (تنها انرژی ست که می ماند)،(اهدایی ناشر)

کتاب افسون انرژی (تنها انرژی است که می ماند) اثر محمدمهدی دوستی است به چاپ انتشارات نسل نواندیش.

کتاب پیش رو یک اثر کلیشه ای و از آن دست کتاب هایی که با در اختیار گذاشتن اصولی فرعی از زندگی افراد موفق با ادعای آموزش اصول موفقیت مخاطب را به سوی خود جذب می کنند، نیست؛ بلکه اثری نو با ایده ها و دیدگاهی نوین است که خواننده را به داشتن دیدی متفاوت و توجه به وسعت انرژی بی کران درونی اش تشویق می کند و نشان می دهد که با وجود شرایط اقتصادی امروز کشور، باز هم راه برای موفقیت های بزرگ باز است. نویسنده ی این کتاب با نگرشی حاصل از سال ها تلاش مستمر در کار و زندگی اش به مفهوم انرژی پرداخته است؛ یک موهبت ارزشمند در درونی ترین لایه های وجودی مان که ما را برای زندگی کردن و پرداختن به همه فعالیت هایی که به آن معنا می دهد، تجهیز می کند. انرژی همان چیزی است که ما را در پیدا کردن مسیرمان همراهی می کند، همان نیروی محرکه شگفت انگیزی که به حرکت وادارمان می سازد، قدرتی که از بین نمی رود و اگر در جایی صرف شود بی گمان به شکلی دیگر در جایی دیگر ظاهر می گردد. افسون انرژی مسیر رشد و تعالی را در مقابل خواننده ترسیم می کند و از او می خواهد با رصد کردن و فراخواندن انرژی درونی اش حرکت کند و خود را برای رسیدن به شکوفایی و سعادت مهیا سازد. با این کتاب همراه شوید تا افسون انرژی را بشناسید، از قدرت بی انتهایی که درون خود دارید آگاه شوید و با به کارگیری آن، موفقیت هایی دلچسب را برای خود رقم بزنید.

در ذهن ما داده های محیطی از فیلتر باورها می گذرند. فیلتر باورها داده های ورودی را گزینش کرده و به مغز می فرستد. سپس مغز با کمک نگرش های فرد این داده ها را پردازش و تحلیل نموده و انرژی درونی تولید می شود.

الگوی ساده تولید انرژی در سه مرحله ترسیم می شود:

1.دریافت بی شمار داده، پالایش آن ها در فیلتر باورها و عبور داده های پالایش شده به مغز؛

2.پردازش و تحلیل داده های فیلتر شده در مغز (عامل ایجاد انرژی)؛

3.تولید انرژی و ذخیره سازی.

درست است که فیلتر باورها با گزینش داده ها مغز را از بمباران اطلاعات نجات می دهد و تعیین می کند که ما به چه اموری توجه داشته باشیم و چه اطلاعاتی را نادیده بگیریم، اما یک ایراد هم دارد و آن هم وقتی است که باورهای ما به شکل مثبتی ساخته نشده باشند؛ مثلا کسی که باور دارد جایی که زندگی می کند فرصتی برای پیشرفت به او نمی دهد، فیلتر باورهایش تمام داده ها و ورودی های حاوی فرصت را حذف می کند و مانع راه پیدا کردن این اطلاعات به ذهنش می شود.

چرا بعضی با آنکه زیاد کار می کنند اما موفقیت مالی خاصی ندارند؟ زیرا براساس فیلتر باورها، باور دارند که نمی توانند ثروتمند شوند.

داده هایی که از فیلتر باورها می گذرند در مغز پردازش و تحلیل می شوند تا به انرژی تبدیل شوند؛ هر فکر و احساسی هم انرژی خاص خودش را دارد. هرچقدر یک ذهن در تفسیر امور مثبت اندیش تر و خوشبین تر باشد، بهتر می تواند از فرصت ها استفاده کرده و هر مانع و چالشی را به یک فرصت ناب برای رسیدن به اهدافش تبدیل کند. به بیان دیگر می توانید از ورودی های منفی نیز تولید انرژی کنید.

آیا باورهای شما فرصت های پیش روی شما را فیلتر می کنند و داده های مفید را از بین می برند؟ اگر انرژی بهینه در طی این فرایند تولید نشود چگونه می توان انرژی لازم برای حرکت را تامین کرد. اگر شما از نتایج زندگی تان راضی نیستید یا به آنچه دلخواهتان بوده، نرسیدید، باورها، نگرش ها و انرژی حاصل از افکارتان را مرور کنید. نگرش شما به موضوعات زندگی چگونه است؟

هر تغییری در نظام باورها می تواند نگرش ها و نحوه تحلیل داده ها را تغییر دهد و انرژی بهینه ای تولید کند. به طور کلی تولید انرژی از افکار و باورها به این معنی است که شما حتی اگر مواد اولیه یا داده های مناسبی از محیط نداشته باشید باز هم می توانید در مسیر تولید انرژی، محصولی خوب دریافت کنید.