یکدیگر را همان طور که هستیم بپذیریم و دوست داشته باشیم
(مشاوره روان شناختی،مصاحبه بهداشت روانی و روان درمانی)درباره کتاب
کتاب یکدیگر را همانطور که هستیم بپذیریم و دوست داشته باشیم، اثری است از لیز بوربو به ترجمهی مطهره حیدری و چاپ انتشارات نون.
کتاب پیش رو که پیرامون مفهوم معجزهآسای پذیرش شکل گرفته، بر آن است تا از طریق شرح معانی گوناگون پذیرش در شرایط مختلف و آموزش شیوههای موثر برای دستیابی به صلح، مخاطب خویش را در بهبود کیفیت زندگی درونی خود و در نتیجه دستیابی به عشق بیقیدوشرط یاری نماید.
این کتاب خواندنی عهدهدار همراهی شما در برقراری روابط موفق، شناخت و مقابله با تلههای عاطفی و مواجهه با ترسها و سوگها است.
“یکدیگر را همانطور که هستیم بپذیریم و دوست داشته باشیم” توصیهی طلاییِ برآمده از کتاب حاضر است که ارمغانی جز خوشبختی و کامیابی نخواهد داشت.
کتاب پیش رو که پیرامون مفهوم معجزهآسای پذیرش شکل گرفته، بر آن است تا از طریق شرح معانی گوناگون پذیرش در شرایط مختلف و آموزش شیوههای موثر برای دستیابی به صلح، مخاطب خویش را در بهبود کیفیت زندگی درونی خود و در نتیجه دستیابی به عشق بیقیدوشرط یاری نماید.
این کتاب خواندنی عهدهدار همراهی شما در برقراری روابط موفق، شناخت و مقابله با تلههای عاطفی و مواجهه با ترسها و سوگها است.
“یکدیگر را همانطور که هستیم بپذیریم و دوست داشته باشیم” توصیهی طلاییِ برآمده از کتاب حاضر است که ارمغانی جز خوشبختی و کامیابی نخواهد داشت.
بخشی از کتاب
«لیز، خیلی ممنونم که پذیرفتی مرا ببینی، با اینکه از جلسه قبلی ما خیلی نگذشته بود. واقعا دلم میخواست که درباره ملاقاتی که با دیوید داشتم با تو حرف بزنم؛ راستی ما درباره میشل هم صحبت کردیم. وقتی مسائل روشن میشود، چه حس خوبی داریم! من اصلا درک نمیکنم چرا تا این حد از گفتوگو با دیوید میترسیدم. در واقع، فکر میکنم همه مردها مثل خودم هستند؛ آنها هم میترسند از چیزهایی که در سرشان میگذرد حرف بزنند، مخصوصا اگر بخواهند احساساتشان را آشکار کنند. ما هیچوقت درباره این اوضاع، یعنی صحبت از احساساتمان چیزی یاد نگرفتهایم. از خودم شروع میکنم. من اینطور یاد گرفتم که حرف زدن درباره احساساتم نشاندهنده ضعف است و زنها هم از مردان ضعیف خوششان نمیآید. نظر تو چیست؟»
«خب قبول دارم مردی که بخواهد احساساتش را آشکار کند یا حتی جلوی دیگران گریه کند، اتفاق جدیدی است. حتما تو هم فیلمهایی را که اخیرا ساخته میشود میبینی. در این فیلمها اغلب مردانی را نشان میدهد که گریه میکنند. شاید زنها بیشتر از مردها گریه کنند، ولی واقعا آنها هم به اندازه مردان، برای ابراز احساسات خود مشکل دارند. زنها معمولا فکر میکنند که از احساساتشان صحبت میکنند، درصورتیکه بیشتر از هیجانهای خود میگویند؛ یعنی غر میزنند، متهم میکنند، و امیدوارند تا دیگری تغییر کند. به بیان ساده، احساسات آنها بیشتر در قالب سرزنش قرار میگیرد و نه در اشتراک. مردان هم احساسات درونیشان را سرکوب میکنند و حتی یک کلمه هم از آن حرف نمیزنند. شاید دلیل اصلیاش این باشد که مبادا تمامی تقصیرها به گردن آنها بیفتد. مردان حتی به حرفهای همسرشان هم گوش نمیدهند. اما واقعیت این است که بشر از هر نظر به شناخت احساسات و عواطف خود نیاز دارد ما باید از احساساتمان آگاه باشیم؛ کشف کنیم که چه چیزی میخواهیم و بتوانیم نظراتمان را ابراز کنیم و درباره آنها صحبت کنیم.»
«خب قبول دارم مردی که بخواهد احساساتش را آشکار کند یا حتی جلوی دیگران گریه کند، اتفاق جدیدی است. حتما تو هم فیلمهایی را که اخیرا ساخته میشود میبینی. در این فیلمها اغلب مردانی را نشان میدهد که گریه میکنند. شاید زنها بیشتر از مردها گریه کنند، ولی واقعا آنها هم به اندازه مردان، برای ابراز احساسات خود مشکل دارند. زنها معمولا فکر میکنند که از احساساتشان صحبت میکنند، درصورتیکه بیشتر از هیجانهای خود میگویند؛ یعنی غر میزنند، متهم میکنند، و امیدوارند تا دیگری تغییر کند. به بیان ساده، احساسات آنها بیشتر در قالب سرزنش قرار میگیرد و نه در اشتراک. مردان هم احساسات درونیشان را سرکوب میکنند و حتی یک کلمه هم از آن حرف نمیزنند. شاید دلیل اصلیاش این باشد که مبادا تمامی تقصیرها به گردن آنها بیفتد. مردان حتی به حرفهای همسرشان هم گوش نمیدهند. اما واقعیت این است که بشر از هر نظر به شناخت احساسات و عواطف خود نیاز دارد ما باید از احساساتمان آگاه باشیم؛ کشف کنیم که چه چیزی میخواهیم و بتوانیم نظراتمان را ابراز کنیم و درباره آنها صحبت کنیم.»
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر