حکایت دولت و فرزانگی

اگر شما نیز همانند بسیاری آرزو دارید دولتمند (ثروتمند) شوید، اما نمی‌دانید چگونه باید به آن دست پیدا کنید؟ «حکایت دولت و فرزانگی» همان کتابی است که رازهای این موفقیت را در اختیار شما قرار می‌دهد. یک کتاب کوچک که با زبانی موجز حقایقی بزرگ و سودمند را با مخاطبانش در میان می‌گذارد.
«حکایت دولت و فرزانگی» داستان جوانی است که آرزوی دولتمندی در سر می‌پروراند، اما راه رسیدن به آن را نمی‌داند و از دیگر سو نگران فرصت‌ها و زمانی است که از دست داده و حالا مستأصل برجای مانده است تا اینکه بخت به او روی آورده و امکان ملاقات با پیرمردی را پیدا می‌کند که خود چنین مسیری را پیموده و تجربیاتش را نیز با موفقیت در اختیار دیگران قرار داده است. روبه‌روشدن با پیرمرد و سخن‌گفتن با او برای جوان همچون کلاس درسی است که هر موقعیت آن آموزش و پیامی را در اختیار جوان قرار می‌دهد. پیرمرد که رازِ حقیقیِ یک‌شبه ثروتمندشدن را دریافته، با مثال‌هایی ملموس و کاربردی در موقعیت‌هایی ساده که به‌شکل داستانی روایت شده‌اند، به تعلیم و تربیت مرد جوان می‌پردازد. سوألاتی نظیر اینکه آیا تنها افرادی به موفقیت می‌رسند که بیشتر و سخت‌تر کار می‌کنند؟ آیا آن‌ها که باهوش‌تر، خوش‌شانس‌تر و بی‌احساس‌تر هستند، موفق‌ترند؟ آیا موفقیت مادی و دستیابی به ثروت، خوشحالی و سعادت و رضایت از زندگی را به دنبال دارد؟ این‌ها و سؤالاتی اساسی ازاین‌دست که اغلب ما کم‌وبیش می‌توانیم در زندگی با آن‌ها روبه‌رو باشیم، در«حکایت دولت و فرزانگی» در بده‌بستان میان این پیرِ دولتمند و جوان جویای موفقیت پاسخ داده می‌شوند. نکته‌ی کلیدی که مارک فیشر در این کتاب بدان تاکید بسیار دارد، اهمیت برخورداری از ذهنیت رسیدن به موفقیت یا ثروت است و کتاب او به‌شکلی تاثیرگذار در ایجاد ذهنیت ثروتمندشدن موفق است.