باغ تنهایی
درباره کتاب
بسیارى کسان مضمون شعرهاى سهراب را راهنما و فلسفهی زندگانى خود قرار دادهاند؛ بسیارى دیگر به تقلید از او شعرهاى کممایه و میانمایه گفتهاند اما البته بههیچرو به پایهی شعرى او نرسیدهاند. چند تنى به شیوهی او، با رنگهاى محدود و طرحهاى سیال چینىوار نقاشى مىکنند. برخى دیگر با «الهام» از شعرهاى او نمایشنامههاى «عرفانى» پرداختهاند.
راستى راز این کشش و گیرندگى همهگیر در کجاست؟ چرا از میان شاعرانى که از طبیعت مىگویند، از شهر گریزى دم مىزنند و هریک به نحوى کبادهی عرفان و درونتابى مىکشند تنها سپهرى بر قله ایستاده است؟ اگر طبقهی متوسط شهرى، گریزان از کشاکشها و ستیزههاى یکىدو دههی اخیر در جستوجوى پناهگاهى آرام و بىدغدغه به «پاستورالیسم»، دروننگرى، فردگروى و اجتماعگریزى روى مىآورد و شاعرى را مىجوید که نهانىهاى درون او را بیان کند و آن بگوید که او مىخواهد، چرا تنها به سراغ سپهرى مىرود؟ آیا سپهرى همان است که اینان مىجویند و به میل خود تفسیر مىکنند یا افزون بر این در کار او ارزشهاى هنرى و ادبى پایدارى نهفته است که پیرو و پابند پسندهاى زمانه نیست؟ آیا شعر و نقاشى سپهرى که حتى کمتر تأثیرى از شعر و نقاشى ایرانى نپذیرفته است مىتواند در این «هویتگریزى» بپاید و ثابت کند که در جهان امروز هویت مستقل و به خود پاینده و بیرون از جهان با معاصر بودن ناسازگار است و معنا ندارد؟ راستى با کدام معیار مىتوان ثابت کرد که اگر روزى شعرهاى سپهرى (و نیز نقاشىهاى او) کارکردهاى زمانمند امروزین خود را از دست بدهد، کارکردها و گوهرهاى همیشگى و فارغ از زمان آن پابرجا خواهد ماند و تابع رسم روز نیست؟ آیا سپهرى تنها بر سنت شعرى و فکرى آسیاى خاورى رفته است یا خود نیز چیزى بر آن افزوده است؟ تبارشناسى شعر و هنر سپهرى به کجا مىرسد؟ کدام بخش از زندگى شعرى سپهرى سست و کدام نیرومند است؟
مجموعهی حاضر با بسیارى از مقالهها، یادداشتها، گفتارها و اظهارنظرهاى کوتاه و بلند از منتقدان، نویسندگان، شاعران و هنرمندان براى یافتن پاسخى به این پرسشها فراهم آمده است.
راستى راز این کشش و گیرندگى همهگیر در کجاست؟ چرا از میان شاعرانى که از طبیعت مىگویند، از شهر گریزى دم مىزنند و هریک به نحوى کبادهی عرفان و درونتابى مىکشند تنها سپهرى بر قله ایستاده است؟ اگر طبقهی متوسط شهرى، گریزان از کشاکشها و ستیزههاى یکىدو دههی اخیر در جستوجوى پناهگاهى آرام و بىدغدغه به «پاستورالیسم»، دروننگرى، فردگروى و اجتماعگریزى روى مىآورد و شاعرى را مىجوید که نهانىهاى درون او را بیان کند و آن بگوید که او مىخواهد، چرا تنها به سراغ سپهرى مىرود؟ آیا سپهرى همان است که اینان مىجویند و به میل خود تفسیر مىکنند یا افزون بر این در کار او ارزشهاى هنرى و ادبى پایدارى نهفته است که پیرو و پابند پسندهاى زمانه نیست؟ آیا شعر و نقاشى سپهرى که حتى کمتر تأثیرى از شعر و نقاشى ایرانى نپذیرفته است مىتواند در این «هویتگریزى» بپاید و ثابت کند که در جهان امروز هویت مستقل و به خود پاینده و بیرون از جهان با معاصر بودن ناسازگار است و معنا ندارد؟ راستى با کدام معیار مىتوان ثابت کرد که اگر روزى شعرهاى سپهرى (و نیز نقاشىهاى او) کارکردهاى زمانمند امروزین خود را از دست بدهد، کارکردها و گوهرهاى همیشگى و فارغ از زمان آن پابرجا خواهد ماند و تابع رسم روز نیست؟ آیا سپهرى تنها بر سنت شعرى و فکرى آسیاى خاورى رفته است یا خود نیز چیزى بر آن افزوده است؟ تبارشناسى شعر و هنر سپهرى به کجا مىرسد؟ کدام بخش از زندگى شعرى سپهرى سست و کدام نیرومند است؟
مجموعهی حاضر با بسیارى از مقالهها، یادداشتها، گفتارها و اظهارنظرهاى کوتاه و بلند از منتقدان، نویسندگان، شاعران و هنرمندان براى یافتن پاسخى به این پرسشها فراهم آمده است.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر