ایمان آورندگان واقعی هیتلر (چگونه مردم عادی نازی شدند)
(آدولف هیتلر،1889-1945م،ملی گرایی در آلمان،جنبه های روانشناسی نازیسم)
ناموجود
ناشر | کتابسرای میردشتی،طرح نو |
---|---|
مولف | رابرت گلیتلی |
مترجم | وحید فراهانی راد |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 660 |
شابک | 9782000968511 |
تاریخ ورود | 1400/10/21 |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1400 |
وزن (گرم) | 704 |
کد کالا | 110001 |
قیمت پشت جلد | 2,350,000﷼ |
این کالا اکنون قابل سفارش نیست
درباره کتاب
کتاب ایمان آورندگان واقعی هیتلر، اثر رابرت کلیتلی است با ترجمه ی وحید فراهانی راد و چاپ انتشارات طرح نو.
کتاب پیش رو پاسخگوی پرسش های گوناگونی از قبیل این که: «مردم تا چه حد دکترین سوسیالیسم ملی را درونی ساختند؟ مجذوب آن شدند یا آن را رد کردند؟ و... » می باشد. کتاب حاضر به بررسی و بیان مطالبی می پردازد که نشان می دهد چگونه مردم عادی نازی شدند یا حداقل تمایل به حمایت از حزب پیدا کردند و در نهایت در انتخابات 1933 به آن رای دادند. هیتلر برای نجات از شر دموکراسی و با کمک سردمداران قدرت و گروه حاشیه ای کوچکی موفق به این امر شد و حزب نازی را تشکیل داد، با وجود شرایط و موقعیتی که رخ داد مردم در فضایی قرار گرفتند که به حمایت از نوعی دکترین افراطی آلوده روی آوردند و به دنبال آن پیامدهای ناشی از آن بر خودشان و بر دنیا تحمیل شد؛ اما این که کم و کیف اوضاعی که به چنین نتیجه ای منجر شد چه بود در «ایمان آورندگان واقعی هیتلر» پاسخ گفته می شود.
کتاب پیش رو پاسخگوی پرسش های گوناگونی از قبیل این که: «مردم تا چه حد دکترین سوسیالیسم ملی را درونی ساختند؟ مجذوب آن شدند یا آن را رد کردند؟ و... » می باشد. کتاب حاضر به بررسی و بیان مطالبی می پردازد که نشان می دهد چگونه مردم عادی نازی شدند یا حداقل تمایل به حمایت از حزب پیدا کردند و در نهایت در انتخابات 1933 به آن رای دادند. هیتلر برای نجات از شر دموکراسی و با کمک سردمداران قدرت و گروه حاشیه ای کوچکی موفق به این امر شد و حزب نازی را تشکیل داد، با وجود شرایط و موقعیتی که رخ داد مردم در فضایی قرار گرفتند که به حمایت از نوعی دکترین افراطی آلوده روی آوردند و به دنبال آن پیامدهای ناشی از آن بر خودشان و بر دنیا تحمیل شد؛ اما این که کم و کیف اوضاعی که به چنین نتیجه ای منجر شد چه بود در «ایمان آورندگان واقعی هیتلر» پاسخ گفته می شود.
بخشی از کتاب
دلایل هیتلر برای انتخاب سبک تروست به جای تنوع عامیانه پاول شولتز نامبرگ هنگام بحث و گفت و گویی شکل گرفتند که در 1934 با اشپیر داشت. هرچند نامبورگ عنصر حزب نازی و نویسنده کتابی با عنوان باابهت هنر و نژاد، بود، هیتلر طرح پیشنهادی او را برای ساختمان حزب نازی مسخره کرد. او با طعنه گفت: «شبیه بازار بیش از اندازه بزرگ شهرستانی است.» «اگر قرار باشد ساختمانی برای محل تجمع حزبی بسازیم، می خواهیم مردم قرن ها بعد از این بتوانند ببینند که دوران ما از سبک خاص ساختمانی برخوردار است.» تروست در سال 1934 درگذشت؛ وگرنه هیتلر احتمالا کماکان او را به عنوان معمار ارشد دیوان خود نگه می داشت، با توجه به اینکه هر دو نفر از سلیقه مشترکی برای جنبه های نمایشی تر ساختمان برخوردار بودند. او در سال 1935 معتقد بود مشیت الهی به موقع، این کشور را با وجود یک آهنگ ساز، نقاش، یا پیکر تراش بزرگ برکت نداده بود، اگرچه آلمان قبلا در این عرصه ها دستاوردهایی داشت و می تواند در هنگام مشکلات به آن ها رو کند، در معماری با هدف افزایش «حس عالی تری از هویت و استقلال ملی»، نیازی عاجل «برای ساختمان های دولتی وجود داشت که اصالتا آلمانی باشند و با سمبولیسم (نمادگرایی) پوشش نیابند یا از عصر دیگری نسخه برداری نشوند». «تا زمانی که ویژگی ها و مشخصه های معماری غالب که نگاه و توجه مخاطب را در شهرهای مدرن جلب می کنند، فروشگاه های تجاری بزرگ، بازارها، هتل ها و ساختمان های اداری آسمان خراش مانند باشند، امکان ندارد مسئله ای درباره ی هنر یا فرهنگ مطرح شود.» از منظر فکری هیتلر، عصر امپراتوری و به ویژه جمهوری وایمار بدبختانه پروژه های دولتی را به نفع منافع سرمایه دار خصوصی نادیده گرفته بودند. اکنون ارزش های هنری در کنار ملاحظات سیاسی در بطن تصمیم بازسازی قرار دارند.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر