جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

۱۰ نکته جذاب در مورد آگاتا کریستی خالق پوآرو که شاید ندانید

۱۰ نکته جذاب در مورد آگاتا کریستی خالق پوآرو که شاید ندانید او پرفروش‌ترین رمان‌نویس در تمام طول تاریخ است. کتابهای کریستی به زبانهای گوناگونی ترجمه شده‌اند و در مجموع در سراسر دنیا حدود ۲ بیلیون نسخه از آثار این نویسنده به فروش رفته است. این مسئله نام کریستی را از نظر رتبه فروش جهانی در طول تاریخ، در جایگاه سوم قرار می‌دهد: پس از نمایشنامه‌های شکسپیر و انجیل. آگاتا کریستی

او دوران مدرسه و آموزش را به شکل رسمی طی نکرده است.

کریستی در سال ۱۸۹۰ در تُرکی به دنیا آمد، شهری ساحلی در جنوب غربی انگلستان. برخلاف دو فرزند دیگر خانواده که به مدرسه‌ی شبانه روزی فرستاده شدند، کریستی در خانه و توسط معلم خصوصی آموزش داده شد و به ندرت بچه‌های هم سن و سالش را می‌دید. وقت استراحت و بازی او معمولا با حیوانات خانگی، دوستان خیالی و خدمتکاران خانه سپری می‌شد. کریستی در پاراگراف اولِ کتاب خود زندگینامه‌اش، دوره کودکی‌اش را "دوره‌ای بسیار شاد" توصیف کرده است. در نهایت و در سن ۱۳ سالگی، کریستی دو روز در هفته یکی از دختران مدرسه را می‌دید. بعدها در پاریس موسیقی خواند. کریستی در مقام یک نویسنده، فردی کاملا خودآموخته است.

آگاتا کریستی

پدر او مرد تن‌آسایی بود!

بر اساس یک مسئله موروثی، پدرِ کریستی، فردریک، مشتاقانه روزهای متوالی را در باشگاهِ یات صرف ورق‌بازی می‌کرد و به عنوان شام، چیزهای دم دستی و عجیب و غریبی می‌خورد (که این مسئله، مدت زمان کوتاهی قبل از مرگش در سال ۱۹۰۱ مشکلات بسیاری برایش بوجود آورد.) او مرد تنبلی بود! البته با قلبی ساده و پر از عشق. کریستی در مورد او نوشته: "به هر حال اون آدمِ کار کردن نبود" مادرش کلارا، در عوض شعر می‌سرود و تلاش می‌کرد تا با امور معنوی همچون آیین زرتشت، کاتولیسیسم، یکتاپرستی و سیر در ادیان گوناگون، خود را مشغول نگه دارد.

آگاتا کریستی

کریستی در نتیجه‌ی چالش با خواهرش شروع به نوشتن آثار رازآلود کرد.

در سن یازده سالگی نخستین اثر کریستی منتشر شد: شعری در مورد یک تراموای برقی که در یک روزنامه‌ی انگلیسی چاپ شد. به عنوان یک نوجوان، بعدها او چندین شعر سرود که در نشریه پوتری ریویو به چاپ رسیدند. در عین حال، او داستانهای کوتاه هم می‌نوشت، داستانهایی که در آن زمان نتوانست نظر مساعد ناشران را برای چاپشان جلب کند. رمان‌های کارآگاهی تا زمان جنگ جهانی اول جایی در میان آثار او نداشتند. پس از اینکه خواهرش اطمینان داد که او نمی‌تواند یک رمان کارآگاهی خوب بنویسد، تلاشهای اولیه‌اش آغاز شد. رمانی کارآگاهی که در آن هرکول پوآروی بلژیکی راز قتل یک بیوه ثروتمند را کشف می‌کند، به سرعت توسط یک ناشر برای چاپ انتخاب شد در حالیکه کریستی قصد داشت پایان آن را تغییر دهد. از آن هنگام به بعد، نوشتن رمان کارآگاهی به حرفه اصلی او بدل شد.

آگاتا کریستی

او خالق دو کارآگاه معروف در جهانِ رمانهای کارآگاهی است.

کارآگاهان تیزبینِ دنیای ادبیات، هرکدام توسط نویسنده‌ای خلق شده‌اند. از شرلوک هولمز گرفته تا فیلیپ مارلو. اما کریستی تنها جنایی نویسی است که دو کارآگاه زبده خلق کرده است: هرکول پوآرو و خانم مارپل. پوآروی شیک پوش در ۳۳ رمان از رمانهای کریستی و بیش از ۵۰ داستان کوتاه ظاهر شد. پوآرو تنها شخصیت ادبی است که آگهی درگذشتش در نیویورک تایمز چاپ شد. خانم مارپل هم در ۱۲ رمان و ۲۰ داستان کوتاه از آثار کریستی ظاهر شد و بدل شد به کارآگاه نمونه‌یِ شهرهای کوچک و تجسس‌های موشکافانه. در کنار اینها، شخصیت‌های کمتر شناخته شده‌ی دیگری که در آثار کریستی حضور دارند هم شامل زوج ماجراجوی تامی و توپنس برسفورد، خدمتکار بازنشسته‌ای به نام پارکر پین و هارلی کوئینِ مرموز می‌شوند.

آگاتا کریستی

پیشخدمت هرگز اون قتل رو انجام نداده!

برخلاف کلیشه‌ی رایج در داستان‌های جنایی، در آثار کریستی هرگز پیشخدمت‌ها مرتکب قتل نمی‌شوند. (گر چه یکی از قاتلین، در لباسِ پیشخدمت ظاهر می‌شود تا خودش را به قربانی‌اش نزدیک کند.) از سوی دیگر، پزشک‌ها در ۴ کتاب از آثار کریستی مرتکب قتل می‌شوند، در حالیکه سیاستمداران، منشی‌ها، بازیگران، زنان خانه‌دار، نظامیان، معلم‌ها و افسران پلیس هرکدام در دو اثر مرتکب قتل شده‌اند. اغلب اوقات در این آثار، قربانیان توسط سمی به قتل می‌رسند که کریستی در موردش زمانی اطلاعات بدست آورده بود که به عنوان داروساز در طول جنگ جهانی اول کار می‌کرد.

آگاتا کریستی

مسافرت‌‌های دائم به او در شکار ایده‌ها کمک می‌کرد.

وقایع بیشترِ آثار کریستی در انگلستان اتفاق می‌افتد، با این حال او به شکلِ متقاعد کننده‌ای از مکان‌هایی هم که آن‌ها را دیده در آثار خود استفاده کرده است. کریستی در طی مراحل رشد، چند ماهی را در فرانسه و مصر گذراند، بعدها هم مسافرتهایی به سراسر جهان و نقاط گوناگونِ امپراتوری بریتانیا داشت. بعدها او با دومین همسرش ملاقات کرد، باستان‌شناسی با سابقه‌ی کار در یک سایت حفاری در عراق. این امر مصالح اولیه را برای نوشتن رمانهایی مانند قتل در قطار سریع‌السیر شرق و آنها به بغداد آمدند را فراهم کرد. طرح کتاب دیگری با عنوان معمای کاراییب زمانی به ذهن کریستی رسید که برای تعطیلات به جزایر قناری رفته بود. در خاک انگلستان هم کریستی غالب اوقات بین نقاط مختلف و خانه‌های روستایی در سفر بود.

آگاتا کریستی

اتحادیه ضد افترا به تصویری که کریستی در آثارش از یهودیان ارائه می‌دهد اعتراض کرد.

در آثار کریستی، نکات رسوایی‌آوری در مورد سیاه‌پوستان، آسیایی‌ها، ایتالیایی‌ها، آمریکاییان بومی و عرب‌ها وجود دارد. حتی عنوان یکی از آثار او در ابتدا "۱۰ کاکا سیاه کوچولو" بود (نامی که البته بعدها تغییر کرد) و در یکی از آثارش توصیفات عجیبی در مورد یک دسر شکلاتی و رنگ آن وجود دارد. یهودی‌ها هم از این گزند در امان نبودند. کریستی از آنان تصاویری همچون دماغ چنگکی و کرم پول خوار ارائه می‌دهد، تا اینکه اتحادیه ضد افترا نامه‌ای نوشت و به عناصر ضد سامی موجود در آثار کریستی اعتراض کرد. گرچه به نظر می‌رسد این نامه هرگز به کریستی نشان داده نشد، اما کارگزارش را واداشت تا این حق را به ناشرین آثارش در ایالات متحده بدهد که قسمتهایی را که در آنها مسائل افترا آمیز در مورد یهودیان و کاتولیک‌ها بود حذف کنند. مدافعان کریستی وجود مسائل نژادپرستانه در آثار او را رد می‌کنند و اشاره می‌کنند که گرچه برخی از شخصیت‌های آثارش از عبارات خاصی استفاده می‌کنند، اینها در واقع جنبه‌های منفیِ این شخصیت‌ها در راستای شخصیت‌پردازی آنهاست.

آگاتا کریستی

او موضوع یک پرونده بزرگ تعقیب پلیسی بوده است!

در اثر به هم ریختگی ذهنی ناشی از مرگ مادر و افشای خیانت‌های شوهر اولش، کریستی حلقه ازدواجش را درآورد، مراقبت از دخترش را به خدمتکار خانه سپرد و در شب ۳ دسامبر ۱۹۲۶، در دل تاریکی شب ناپدید شد. صبح روز بعد، ماشینش چندین مایل آنسو تر، رها شده پیدا شد. این مسئله سبب یک عملیات جستجو و نجاتِ گسترده شد که صدها پلیس و داوطلب درگیر آن شدند. غواصان، سگ‌های شکاری و خلبانان زیادی درگیر این پرونده شدند. هیچ ردپایی از رماننویسِ جنایی گم شده یافت نشد. روزنامه‌ها خبری را منتشر کردند که یکی از ناشرین ۱۰۰ پوند برای کسی که از محل کریستی خبری بدهد جایزه تعیین کرده است! در نهایت، ۱۱ روز پس از ترکِ خانه، او در هتلی نزدیک چشمه معدنی در شمال انگلستان شناسایی شد، در حالیکه با نام و مشخصات معشوقه‌ی همسرش اتاق گرفته بود! کریستی البته ادعا کرد که از جزئیات این رویداد چیزی به خاطر نمی‌آورد و آن را به شکلی از یک اختلال فراموشی نسبت داد.

آگاتا کریستی

اوگاهی اوقات از اسم مستعار استفاده می‌کرد.

کریستی رمانهای کارآگاهی، نمایشنامه‌ها و خاطراتش را با نام خودش منتشر کرده است. اما او ۶ رمان عاشقانه هم با نام مستعار مری وست ماکوت نوشته است. (مری نام میانی او بود و وست ماکوت نامِ فامیلی یکی از خویشاوندان دورش بود.) برای تقریبا دو دهه، عموم مردم نمی‌دانستند که کریستی و وست ماکوت در واقع یک نفر هستند تا اینکه در نهایت، ستون‌نویسِ یک روزنامه رازها را برملا کرد. کریستی در بیوگرافی‌اش در مورد یکی از رمانهای عاشقانه با عنوانِ "غیابِ بهاری" نوشته: "اون کتابی بود که ازش رضایت کامل داشتم." و بعد اشاره کرده که این رمان را یک نفس و ظرف فقط ۳ روز نوشته است!   برای مشاهده آثار آکاتا کریستی در فروشگاه کلیک کنید *ترجمه اختصاصی برای جی مگ منبع: History.com
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.