جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

کیانوش عیاری؛ فراسوی سینما/ مردی با دوربین فیلمبرداری

کیانوش عیاری؛ فراسوی سینما/ مردی با دوربین فیلمبرداری کتاب کیانوش عیاری؛ فراسوی سینما، به قلم سعید احمدی علیایی، به همت نشر لگا به چاپ رسیده است. نوشتن درباره‌ی فیلم‌سازها شیوه‌های گوناگونی دارد؛ روش رایج، مرورِ زندگیِ هنری کارگردان‌هاست. در این حالت، تمرکز نویسنده روی ترتیب آثار، جوایز، بازیگران و همکاران فیلم‌های اوست. در روش دوم، فیلم مصداقی است برای تشریح نظریه‌ی اجتماعی، روانکاوی یا فلسفی. معمولاً چنین متن‌هایی را جامعه‌شناسان و فلسفه‌دانان می‌نویسند. با اینکه تأکید این تحلیل‌ها در ظاهر بر عناصر دیداری فیلم است، اما به این اجزاء به عنوان سازنده‌ی یک کل فلسفی یا روانکاوانه نگاه می‌کنند. نوع سومِ نوشته‌ها مربوط به نقدهای ژورنالیستی است که در نشریات یا وب‌سایت‌ها منتشر می‌شود. این مطالب یکی از نکات فیلم را برجسته می‌کنند، تا از طریق آن، نکته‌ی سایر عناصر فیلم، ذیل یک تأویل معنایی قرار گیرد. در چنین گونه‌ای احتمالِ دخالتِ نظر شخصیِ منتقد بسیار زیاد است چرا که معنا پیش‌تر توسط او اخذ شده و نقد این معنا را بر فیلم تحمیل می‌کند. اما نوع دیگر، بررسی سبکِ فیلم‌ساز براساس قواعد و اصول زیباشناسی سینماست؛ هر اندازه سه نوع قبلی را از ذات سینما دور بدانیم، به همان اندازه نوع اخیر به سینما نزدیک است. از سوی دیگر، تاریخ و جامعه در حال ساخت دائمی یک فرم در ذهن مردم هستند. هنر اصیل سراغ شناساندن این فرم می‌رود تا مخاطب نسبت به اوضاع ذهنی‌اش آگاه شود؛ در مقابل هنر کاذب جزئی از همین فرم ویرانگر است. البته باید توجه داشت که این فرم، از آن جهت که فرم است، وجوه بی‌شماری دارد. (فرم شکلی چند لایه و چند وجهی است که محتواهای گوناگون را به سوی خود فرا می‌خواند.) برای همین آثار روشنگرِ بسیاری ساخته شده‌اند و هنوز هم امکان خلق آثار دیگر وجود دارد؛ وجوه این فرم کذائی بی‌شمار است و دائم لایه‌های جدید تولید می‌کند. کتاب حاضر تلاش کرده بر همین اساس به مطالعه‌ی آثار کیانوش عیاری برود. آثاری که هریک به نوبه‌ی خود سعی می‌کنند وجوه جدیدی از شکل زندگی رایج را نشان دهند. آثاری که در قدم اول به جنگ هنر کاذب می‌روند و در قدم‌های بعدی ساختارهای پنهان را رسوا می‌کنند. بااین‌حال شاید عنوان کتاب کمی اغراق‌آمیز به نظر برسد. آیا کیانوش عیاری فراسوی همه‌ی فیلم‌سازان تاریخ سینما است؟ آیا در جایگاهی بالاتر ایستاده است؟ نه! اساساً در هنر کلمات بالاتر و پایین‌تر بی‌معنا هستند. واژه‌ی فراسو در عنوان کتاب به جایگاهی اشاره دارد که از آن سینما به دقیق‌ترین شکل ممکن دیده می‌شود؛ اگر کسی سینما را از همان جایی که کیانوش عیاری ایستاده ببیند، دیدِ بسیار عمیق‌تر و دقیق‌تری از فیلم‌سازهای مهم تاریخ خواهد داشت. وظیفه‌ی این کتاب رساندن خواننده به این جایگاه است. برای این کار ابتدا در مقدمه روش کار توضیح داده شده، سپس در بخش اول سراغ شناسایی قواعد سینمای عیاری می‌رویم. بخش دوم اصول زیباشناختی حاکم بر این قواعد را توضیح می‌دهد؛ البته گفتنی است که در عمل، اصول بر قواعد مقدم هستند، اما تنها با بررسی قاعده می‌توان به اصل رسید. این بخش نشان خواهد داد قواعد مطرح‌شده در بخش اول جزء ذاتی آثار عیاری است و به بینش نگارنده ارتباطی ندارد. در بخش سوم براساس یافته‌های دو بخش قبلی، از بطن فیلم‌های سینمایی جهان‌بینی او روشن شده است. این بینش همان بستری است که اصول زیباشناختی را پرورانده است.

قسمتی از کتاب کیانوش عیاری؛ فراسوی سینما:

در فیلم خانه پدری، محتشم چگونه به عنوان پسر خانواده، قاتل خواهرش می‌شود؟ او چگونه تحت تأثیر قرار می‌گیرد؟ قبل از اینکه ملوک وارد خانه شود تصمیم نهایی گرفته شده و جای تردیدی وجود نداشت. اما پدر برای اینکه بتواند پسر را از هر نظر در باب درستی کارشان قانع کند، از همان ابتدا نقاب اخلاق بر چهره می‌زند. وقتی ملوک رسید، چندین‌بار تأکید می‌کند که اول باید کار نیمه‌تمامِ رفوی فرش را تمام کند. با چنین دستوری پدر خودش را فردی مقید به وجدان معرفی می‌کند. آیا ممکن است کسی که در قید و بند وظیفه‌ی اخلاقی است در کشتن یک انسان اشتباه کند؟ اضطراب از همین جا در رگ‌های بیننده‌ی فیلم جاری می‌شود. چرا که چنین لحظاتی را همیشه تجربه می‌کنیم. به طور مثال وقتی می‌فهمیم وظیفه‌ی محول شده به ما ضروری نیست، به همه‌چیز شک می‌کنیم. این سکانس خانه‌ی پدری همان اضطراب را در ما بیدار می‌کند. چرا که تردید ما را به یقین بدل می‌کند. انگار این ما هستیم که در زیرزمین زندانی شده‌ایم. انگار این همان لحظه‌ای که برای تنبیه مجبور شده‌ایم در خانه بمانیم و تکالیف مدرسه را انجام دهیم. ما از نوشتن چندباره‌ی درس‌ها آزرده نبودیم! فقط با خود می‌گفتیم مبادا این نیرویی که با ابزار علم و دانش ما را تنبیه کرده، بخواهد مجازات شدیدتری اعمال کند. چرا که با این ژست علمی، مشروعیت اعمال هر تنبیهی را به دست آورده است. این همان مشروعیتی است که پدر با القای حس وظیفه‌شناسی در قبال مشتری کسب می‌کند؛ پدری که نماینده‌ی اخلاق است می‌خواهد دخترش را بکشد. پس دختر کشته نمی‌شود، بلکه مجازات می‌شود. آن هم به دست غول مهربانی به اسم اخلاق. و این آغاز دلهره است. آغاز التماس برای بخشیده شدن. چرا کشته شدن را به عنوان مجازات می‌پذیریم. از همان لحظه‌ای که ملوک شروع به کار کرد، صدای ضربات کلنگ به گوش می‌رسد. این توازی بین دو عمل نشان از نکته‌ی بسیار مهمی دارد. پدر وظیفه‌ی کندن قبر خواهر را به محتشم داده تا توان مدیریتی‌اش را القا کند. انگار این یک پیشامد اجباری است و آن‌ها چاره‌ای ندارند جز اینکه شرایط را مدیریت کنند و در این کار، هر نفر وظیفه‌ی خودش را دارد. کیانوش عیاری؛ فراسوی سینما در ۲۰۱ صفحه رقعی با جلد نرم چاپ و با قیمت ۳۲ هزار تومان عرضه شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.