عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
کریستین لاگارد/ کنکاش دربارهی قدرتمندترین زن جهان
کتاب «کریستین لاگارد»، داستان زندگی این چهرهی سیاسی، نوشتهی مشترک سیریل لشور و ماری ویزو، به همت نشر جمهوری به چاپ رسیده است. روایت این شخصیت، حکایت بلندپروازیهاست. مسیر زندگی خارج از عرف دختری که پدرش استاد دانشگاه و مادرش آموزگار و از طبقهی متوسط جامعه بودند. او دختر بزرگ خانوادهای بود که سه برادر داشت و مرگ مصیبتبار پدرش، وقتی که شانزده سال بیشتر نداشت، وی را بهشدت متأثر کرد. داستان زندگی دختر جوانی که زمام سرنوشت خویش را زودهنگام به دست گرفت و در بیست سالگی در رأس یکی از بزرگترین کابینههای وکلای جهان قرار گرفت. مسیر زندگی چشمگیری که با فداکاریهای شخصی به انجام رسید.
داستان کریستین لاگارد، در ابتدا به داستان یک فرد ناشناختهی سیاسی میماند. ناشناسی که بارها از همان بدو سرکارآمدنش، شکست خورده است. در کمتر از یازده ساعت برای تشکیل کابینه ویلپن به فرانسه بازگشت. او هیچگونه رابطه و حزبی نداشت و هیچگونه با قوانین و زبان سیاست آشنا نبود و حتی هنگام تشکیل شورای وزیران نیمی از افرادی را که در کنارش دور میز مینشستند، نمیشناخت.
داستان کریستین لاگارد، داستان یافتن جایگاه سیاسیاش است. او بارها مجبور شده بود استعفا دهد. اعضای کابینهاش او را تنها گذاشتند و خود را در میان شدیدترین بحران اقتصادی پس از جنگ جهانی، در خط مقدم مبارزه با بحران یافت. از سال ۲۰۰۸ بیخوابیهای بسیاری را تحمل کرد تا بانکها را از ورشکستگی نجات دهد و مذاکرات بینالمللی را هدایت کند. او وزیری بود که انگلیسی صحبت میکرد و با موفقیت در پروندههای خارجی توانست مشروعیتی را که در فرانسه کم داشت به دست آورد. در پایان سال ۲۰۰۹، روزنامهی فایننشال تایمز او را بهعنوان وزیر اقتصاد و دارایی سال انتخاب و او را ستاره اقتصاد معرفی کرد. در همان زمان، از سمت همکاران کابینهاش رسماً بهعنوان بهترین وزیر اعلام شد.
کریستین لاگارد همچنین داستانی اسطورهای است. اسطورهی زن بورژوایی با موهای نقرهای و سنجاقسینهای از الماس که روی لباس رسمی خوشقوارهاش سنجاق شده است. گاهی خندان و گاهی قیافهای به دور از تکبر دارد. زنی که به نظر میرسد از مشغلههای روزمره زنان فرانسوی بسیار دور است اما همین که به او نزدیکتر شویم اسطورهبودنش محو میشود. کریستین لاگارد سلامکردن بلد است، هدیهدادن را دوست دارد و برای همکارانش نگران میشود. او زنی است که در تمام دوران زندگیاش علیه مردسالاری محدودکننده جنگیده است. شخصی که عاشق خندیدن است و هربار که بونو، خوانندهی گروه راکیوتو به پاریس میآید، به دیدارشان میرود.
درنهایت کریستین لاگارد یک راز است. زنی که احترام و ارج و مقام خود را در نزد همطرازانش به دست آورد و عالیترین عملکرد را بدون پیچیدگی در حکومت داشت. کسی که از وفاداری و شعور دستهجمعی، سلاح مرگباری علیه سیاستِ فریبکارانه ساخت. زنی که نسبت به خودش سختگیر و با دیگران خشن و با دین سردرگم شده بود و گاهی از اینکه نتوانسته بود مأموریت خود را در سمت وزارت آنچنان که میخواسته به انجام برساند، خودش را مقصر میدانست. زنی که علیرغم سالها خدمت در دولت، آزاداندیش باقی مانده بود. هنگامیکه در مورد اصلاحات حکومت زبان به شکوه میگشود با همکاران نزدیکش به شوخی میگفت: «هنوز ماشین بنز قدیمی و کوچک خود را دارم و اگر روزی قرار به رفتن شد، بهسرعت از اتوبان سلی با سقف باز ماشینم به سمت دریای مدیترانه میرانم.»
این کتاب دعوتی است تا چهرهی واقعی این زن هزار چهره و مسیر زندگی استثناییاش کشف شود.
قسمتی از کتاب کریستین لاگارد:
روزنامهی لوپاریسین در تاریخ ۴ نوامبر ۲۰۰۷ نوشت: «لاگارد: از دوچرخه استفاده کنیم.» اگر تنها یک اشتباه در زندگی حرفهای کریستین لاگارد میبایست باقی میماند، همین یک جمله است. وزیر گفت: «برای جبران هزینهی بالای قیمت بنزین مصرفی در مناطق بزرگ شهری یا شهرهای بزرگ استانی، از دوچرخه استفاده کنیم. سریعتر و مقرونبهصرفهتر است.» و در پاسخ به سؤال کسانی که گزینهی دیگری غیر از استفاده از اتومبیل ندارند، گفت: «در این صورت، از یک خودرو بهطور گروهی، مثلاً چند تن از دوستان یا همکاران» استفاده کنند.
این موضوع برای کریستین لاگارد یک اظهار نظر ساده و معمولی بود. اول از همه به خاطر اینکه شخصاً خودش عاشق دوچرخهسواری است. وقتی که هوا معتدل و ملایم بود، او از آپارتمان خود واقع در منطقهی ۱۶ تا وزارت کشاورزی در خیابان وارن رکابزنان میرفت. او اظهار داشت: «این یکی از دلخوشیهای کوچکم است.»
این جملات همانقدر که برایش واضح و روشن است به همان اندازه از نظرش پرمعنا و مفهوم است؛ هنگامی که قیمت محصولی به دلیل یک شوک خارجی افزایش مییابد، لازم است با استفاده از روشهای جایگزین مصرف آن را کاهش داد. در نتیجه باید کمتر از خودروی شخصی استفاده کرد.
اما این توصیه به ضرر افرادی است که رانندهی شخصی دارند یا مقامات وزارت اقتصاد که برای فرار از ترافیک، در مسیر خود به بِرسی، کاخ الیزه و مجلس ملی از اتوبوس لوکس رودخانهای استفاده میکنند. مشکل دیگر اینکه در فرانسه ۸۰ درصد قیمت بنزین متشکل از مالیاتی است که بهطور مستقیم به خزانهی دولت ریخته میشود، این موضوع، مسئلهای فوقالعاده حساس است. همیشه وقتی قیمت بنزین در جایگاه سوخت بالا میرود، رانندگان فرانسوی حکومت را متهم میکنند.
کتاب کریستین لاگارد را زهرا سادات خضری ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۲۴۰ صفحه رقعی با جلد سخت چاپ و با قیمت ۹۸ هزار تومان عرضه شده است.