چگونه موفقیت‌های بزرگ از قدم‌های کوچک شروع می‌شود؟/ روشن کردن آتش درون

کتاب «چگونه موفقیت‌های بزرگ از قدم‌های کوچک شروع می‌شود؟»، نوشته‌ی کوین کلی، به همت انتشارات آرمان رشد به چاپ رسیده است. این کتاب شامل عقاید شخصی کوین کلی است که براساس تجربیات وی نگاشته شده. او معتقد است که اگر انسان‌ها دست‌به‌کار شوند، می‌توانند به آرزوهایشان برسند؛ بنابراین اولین گام برای رسیدن به این هدفِ بزرگ، حرکت از گام‌های کوچک است. هرگاه به این باور برسیم که هیچ‌کس جز خودمان نمی‌تواند به ما کمک کند، آن زمان نقطه‌ی آغاز حرکت است. کوین کلی در سال ۱۹۶۶ به دنیا آمد و از ابتدای جوانی حرفه‌ی خود را با فروش در یک مؤسسه‌ی بازرگانی خانوادگی به نام بالین‌توبر واقع در رازکامِن آغاز کرد و در ۱۹۸۷ در رشته‌ی بازرگانی از دانشگاه گال‌وی فارغ‌التحصیل شد. او پیش از بازگشت به ایرلند و تأسیس شرکتی به نام بازاریابی پیشرفته در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۰، در سمت مدیر ارشد در آنجا و انگلستان مشغول به کار شد. یکی از دغدغه‌های اصلی کوین پژوهش دقیق درباره‌ی توانایی‌های افراد است. وی برای دستیابی به این هدف با گذراندن دوره‌های آموزشی در مدرسه‌ی بازرگانی هاروارد و طی یک دوره کارورزی در مرکز NLP در کلرادو موفق به دریافت گواهی‌نامه‌ی کارورزی شد و از استرالیا نیز گواهی‌نامه‌ی کارورزی EM دریافت کرد. کوین از سال ۱۹۹۰ برای گروه‌های مختلفی اعم از والدین، دانش‌آموزان، معلمان، مدیران شرکت‌ها، فروشندگان و حتی افراد بیکار سخنرانی کرد تا اقشار مختلف از این طریق با ایده و جهان‌بینی‌اش آشنا شده و بهره‌مند شوند. او معتقد است که انسان‌ها فقط با عمل کردن و دست‌به‌کار شدن می‌توانند رؤیاهایشان را عملی سازند. کوین کلی می‌گوید: «احتمالا کلید طلایی برای داشتن یک زندگی رضایت‌بخش و مطلوب، که البته به عقیده‌ی من مدتهاست به فراموشی سپرده شده، جست‌وجوی قهرمان درونی و فعال کردن قدرت وجودی افراد صرف‌نظر از گذشته‌شان است. متأسفانه بسیاری از انسان‌ها همواره به دنبال راه‌حل این مسئله در دنیای خارج از خود بوده‌اند و گرفتار اعتیاد به مواد مخدر، مصرف داروها، افراط در نوشیدن مشروبات الکلی و حتی وابستگی شدید به کار و حرفه‌ی خویش شده‌اند درحالی‌که نمی‌دانستند تمام این تغییرات و نوسانات، موقتی و گذرا خواهد بود.» به قول جان کندی: «داستان دلاوری‌های گذشته تنها می‌تواند آموزنده، امیددهنده و الهام‌بخش باشد و آن‌ها را توصیف کند؛ اما قادر به ایجاد شجاعت و رشادت نیست؛ بنابراین لازم است هر انسانی به درون خود بنگرد.» اگر می‌خواهیم با همسرمان هماهنگ باشیم، فرزندانی شاد تربیت کنیم، شغل مناسبی داشته باشیم، سبک زندگی بهتری را تجربه کنیم و در یک کلام زندگی رؤیایی داشته باشیم، لازم است قدم‌های اصولی برداریم.

قسمتی از کتاب چگونه موفقیت‌های بزرگ از قدم‌های کوچک شروع می‌شود؟:

ضرب‌المثلی ژاپنی می‌گوید: «اگر می‌خواهید راه بالا رفتن از کوه را بدانید، باید از کسی که روی آن جلو و عقب می‌رود، بپرسید.» در ۱۹۹۰، انگلستان را ترک کردم و برای مشاوره‌ی بازاریابی به زادگاهم در ایرلند بازگشتم. در یک روز تعطیل به‌طور کاملاً اتفاقی، یکی از همکارانم را دیدم. با او به دلیل تفکرات و برنامه‌ریزی‌های ذهنی خاصش هیچ‌گاه همکاری نکردم. او نسبت به همه‌ی پدیده‌ها ذهن پرسشگری داشت؛ مثلاً اگر خورشید صخره‌ای را می‌شکافت، سؤال می‌کرد این کار چقدر طول می‌کشد! ذاتاً انسان کنجکاوی بود و به‌خصوص می‌خواست بداند چه تصمیمی برای شغلم دارم. با همدیگر شروع به صحبت کردیم و از همان ابتدا پرسش‌های عجیب و غریب کرد. من نیز بعد از یک‌سری پاسخ‌های مبهم بالاخره برنامه‌ی آینده‌ام را برایش گفتم. وقتی ایده‌ام را شنید، گفت: «این کار در این کشور عملی نیست و قبلاً تجربه شده است.» پاسخ صریحی به او دادم. خوشبختانه دیدگاهش بر تصمیم، اعتمادبه‌نفس، اشتیاق و انگیزه‌ی من تأثیری نداشت؛ زیرا وقتی صحبت می‌کرد این سؤال را در ذهنم مرور می‌کردم که چه کاری در این منطقه انجام داده‌ای؟ وقتی به یاد آن روزها می‌افتم و خاطره‌ی ملاقات با همکارم را مرور می‌کنم خیلی تأسف می‌خورم؛ زیرا افراد زیادی بدون تحلیل سخن دیگران آن را می‌پذیرند و از تصمیم خود به‌سرعت منصرف شده و تغییر عقیده می‌دهند. برخی نمی‌دانند که نظر و سخن دیگران ممکن است توان ذهنی و عملی آن‌ها را مختل کند. با وجود این رویکرد من در مواجهه با افرادی که چنین توصیه‌هایی می‌کنند این است که حرف آن‌ها را در ضمیر ناخودآگاهم تکرار می‌کنم. چنانچه شخص پنددهنده تجربه‌ی ناموفقی در این زمینه داشته باشد، بنابراین نصیحتش از فیلترم نمی‌گذرد؛ اما در صورتی که فرد در انجام آن کار به موفقیتی دست یافته باشد گوش‌هایم برای شنیدن تجربیات ارزشمند وی باز است. چرا انتخاب کسی که به حرف‌هایش گوش می‌دهید راهبرد منتقدانه‌ای در زندگی است؟ یافته‌های یک تحقیق جدید نشان می‌دهد هر فرد برای به دست آوردن هر نقطه‌ی‌ مثبت هشت نقطه‌ی منفی نیز کسب می‌کند. فرض کنیم این شخص تمام پیام‌های اخذشده را حقیقت بداند و در ذهن خود بقبولاند که این برداشت است که در نهایت به حساب می‌آید. در پایانِ این روند انتظار چه نوع شخصی را داریم؟ انسانی مثبت، مشتاق و فعال؟ به نظر من چنین برداشتی محال است! در تحقیق انجام‌شده در شرکتم با ۱۰۰۰ دانش‌آموز شرکت‌کننده، اکثریت آن‌ها گفتند که در زندگی‌شان با انتقاد بیشتر از تحسین برخورد داشتند. با چنین شیوه‌های قالب‌بندی‌شده‌ای، از انسان‌ها چه انتظاری داریم! حالا از بچه‌ها بخواهید پنج چیز خوب درباره‌ی خودشان بنویسند. سپس پنچ چیز بد بنویسند. بیشتر آن‌ها برای نوشتن پنج چیز خوب مشکل دارند درحالی‌که می‌توانند چیزهای بد زیادی بنویسند. برای به دست آوردن تعادل باید با تنظیم آنچه در برنامه‌ی درونی‌مان نوشته می‌شود هر موضوعی را در محل منبع فیلتر کنیم. چگونه موفقیت‌های بزرگ از قدم‌های کوچک شروع می‌شود را طاهره آشتیانی و جواد خرازیان به اتفاق ترجمه کرده‌اند و کتاب حاضر در ۱۹۱ صفحه‌ی رقعی با جلد نرم و قیمت ۵۳ هزار تومان چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.