جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
پس از کمونیسم/ داستانهایی از نویسندگان امروز بلغارستان
کتابِ «پس از کمونیسم» داستانهایی است از نویسندگان امروز بلغارستان که با گردآوری و ترجمه فرید قدمی، به همت انتشارات هیرمند به چاپ رسیده است. شاید بعضی از ایرانیها از طعم سوسیس بلغاری خوششان بیاید، اما بعید است کسی در ایران داستان سوسیسی را بداند که از گوشت الاغ در شهری در بلغارستان درست شده بود و هر دختری که از آن سوسیس میخورد بختش باز میشد! یا شاید دیگر همهی مردم دنیا از استالین و کارهای مخوفش با خبر باشند، اما بعید است که اغلبشان دربارهی ماشین شگفتانگیز استالین چیزی بدانند که برای نابودی آنی همهی دنیا ساخته شده بود؛ اما در این کتاب، خواننده میتواند از همهی این ماجراها سر در بیاورد. «پس از کمونیسم» مجموعه داستان کوتاهی است از نویسندگان معاصر بلغارستان، کشوری که تاریخ و ادبیاتش شاید برای خوانندگان ایرانی یکسره ناآشنا باشد. فرید قدمی که در سال ۲۰۱۹، به دعوت مؤسسهی نکست پیج، نویسنده و مترجم میهمان کشور بلغارستان بوده است، در این کتاب سعی کرده با انتخاب و ترجمهی داستانهایی خواندنی خوانندگان فارسیزبان را با مشهورترین چهرههای ادبیات بلغارستان و ادبیات معاصر داستانیاش آشنا کند. در کتاب حاضر، از نویسندگانی چون الک پوپوف، اِلکا استویانُوا، یانیتسا رادِوا، ماریا دُنِوا، گئورگی تِنِو و پیتر دنچف و... داستانهایی گردآوری شده است. قسمتی از کتاب پس از کمونیسم: زن ناشناس، که وقتی قاب موبایل نمیفروخت در یک آزمایشگاه رنگ کار میکرد، یک جورهایی کل روز را هیجانزده بود. چشمهایش تقریباً شبیه چشمهای شخصی بینا بود و افکارش مثل همیشه نبود، نه حتی برای یک لحظه. آنقدر در رؤیا غرق بود که سه قطره بیشتر در ترکیب رنگش ریخت: نتیجه رنگی خاکستری از آب درآمد با سایهای ارغوانی و این قرار بود همان رنگی باشد که کارگران کارخانهی نساجی برای فصل جدید روی لباسها نقش میکردند. این گرایش مد نامنتظره مشتریها را گیج کرد و تفسیرهای مفصل بیست و چهار خطیای در روزنامهها ظاهر شد که شخص سردبیر برحسب وظیفه دو ساعت برای نگارششان وقت گذاشته بود. در روزی که مقدر بود نتیجهی داستان ما روشن شود، زن ناشناس بعد از چند دقیقهای درنگ، تصمیم گرفت سنجاق سینهی برگ شکلی را بزند که فقط روز تولدش آن را میزد. بینهایت هیجانزده از این تصمیمِ کاملاً نامنتظره، متوجه ماشینی که هر روز در همان زمان خاص از خیابان عبور میکرد نشد. اگر دستی در زمان مناسب مداخله نکرده بود و او را به عقب به پیادهرو نکشیده بود، آنوقت راننده، که چنین مصیبتی را پیشبینی نکرده بود، از روی او رد میشد بدون اینکه بتواند متوقف شود. مرد تصمیم گرفته بود قاب موبایلی بخرد، اگرچه او گوشیای نداشت که باهاش حرف بزند و چنین اقدامی برای شخصیت او قدمی بینهایت جسورانه به شمار میرفت. از آنجا که زن ناشناس و مرد نه چندان قابل توجه به نحوی نامنتظره دیدار کرده بودند، تشکر و تعارفی رد و بدل کردند و بعد هم حرفهایی همینطوری دربارهی هوا بینشان رد و بدل شد و خب، حسابی خوشخوشانشان شده بود. به غیر منتظرهترین شکل ممکن در پایان داستان ما سر و کلهی شهردار شهر بینام پیدا شد و به طور رسمی مرد نه چندان قابل توجه را یک قهرمان خطاب کرد و گفت: «شهروندان، این نام را به خاطر بسپارید، چرا که دیگر آن را نخواهید شنید.» و بعد تشویق پر شوری از پی آمد که الهامبخش شهردار خردمند شدکه سخنرانیِ انتخاباتیِ چشمگیری بکند که سه ساعت و چهل و پنج دقیقه طول کشید. بههرحال، شهردارِ شهرِ بینام نهتنها خطیبی خوب از آب درآمد، که پیشگویی شگفت نیز شد؛ چرا که دیگر هیچکس هرگز چیزی دربارهی مرد نه چندان قابل توجه و زن ناشناس نشنید. آنها قابِ داستان ما را ترک کردند و درون زندگی ناپدید شدند. پس از کمونیسم در ۱۶۵ صفحه رقعی با جلد نرم چاپ و با قیمت ۳۵ هزار تومان عرضه شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...