عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
هنر شروع کردن برای هر شخص و هر کسبوکار/ رفتن سر اصل مطلب
کتاب «هنر شروع کردن»، نوشتهی گای کاوازاکی، به همت انتشارات نگاه نوین به چاپ رسیده است. با مرور کارنامهی گای کاوازاکی در حوزهی کسبوکار به این نتیجه میرسیم که خلق شاهکاری همچون این کتاب با تجربیاتی که او از سر گذرانده است، سنخیت دارد و طبیعی است که او در پایان چهار دهه فعالیت در خلق و ادارهی استارتآپهای مبتنی بر تکنولوژی ردهبالا، اثری را خلق کند که میتواند در طول سالیان آینده، منبعی قابل اتکا برای کارآفرینان استارتآپی به شمار رود و در مراحل مختلف پیشبرد کسبوکار نقشی همچون یک کتاب بالینی داشته باشد.
کاوازاکی را هم میتوان در شمار نسل طلایی نیمهی دوم دههی ۱۹۷۰ و نیمهی اول دههی ۱۹۸۰ قلمداد کرد. نسلی که در آن چهرههایی همچون استیو جابز، استیو ووزنیاک و بیل گیتس در شمار سرآمدان آن هستند و گای کاوازاکی هم تجربیات دستاولی از همکاری با این نسل، بهخصوص جابز برای خودش دستوپا کرده که امروز تبدیل به آموزههای بینظیری برای کلاسهای درس کارآفرینی و نیز مدیریت و اجرا شده است. همین نسل بود که کامپیوتر را از ابعاد غولآسا و دولتی و فراسازمانی خود خارج کرد و روی میزهای کار نشاند و از همینجا تحولاتی پدید آمد که تا به امروز ادامه دارد و از آن با عنوان عصر دیجیتال یا عصر انفجار اطلاعات و... یاد میشود.
کاوازاکی استاد خلق محصولاتی است که اهمیتی فراتر از رفع نیاز برای مشتریان پیدا میکنند و تبدیل به علاقه و حتی تعصب آنها میشوند. نمونهی بارزش کامپیوترهای مکینتاش است که هرچند نقش بیبدیل استیو جابز را در خلق آن نمیتوان نادیده گرفت، اما تبدیل آن به محصولی که نسلهای پیدرپی متعصبانه دوستش دارند و برای خریدارانش گروه و جمعیت تشکیل دادهاند، با مدیریت فردی مثل کاوازاکی چنین شکوفا و بین نسلی شده است. او در کتابی به نام «راه مکینتاش» که سال ۱۹۹۰ آن را منتشر کرده، شیوهی پیشبرد این بازاریابی شبیه جادو را برای این محصول توضیح داده است. در دنیای تجاری، معدود محصولاتی هستند که واجد چنین ویژگی شگفتانگیزی میشوند و آموختن از کسانی که بانی این خصوصیت بودهاند، میتواند دستیافتن به آن افسونی باشد که راز نهایی موفقیت یک کسبوکار را در خود پنهان دارد.
کتاب «هنر شروع کردن» نقطهی اوج بازگویی تجربیات بیبدیل گای کاوازاکی برای خلق یک استارتآپ موفق و بادوام است و از جهاتی میتوان این کتاب را کتاب عمر او دانست. ساختاری که او برای این کتاب برگزیده، شاهدی بر این گفته است. او فرآیند خلق یک استارتآپ را بخشبندی کرده و خط سیر آن را در هر فصل از کتاب توضیح داده است؛ چندان که اگر بهطور مثال بخش مربوط به شراکت را بخوانید، تقریباً تمام موضوعات مهم در این زمینه را که میتواند در خلق نتیجهی نهایی موثر باشد، یاد گرفتهاید و این خود شاید بیشترین ارزشی باشد که از کتابی این چنین میتوانیم توقع داشته باشیم.
قسمتی از کتاب هنر شروع کردن:
باید دنبال افراد باهوش باشید، نه لزوماً تحصیلکرده. این دو فرق دارند. استیو جابز هرگز از دانشگاه رید فارغالتحصیل نشد. استیو کیس بنیانگذار AOL، به پوناهو رفت (جایی خیالی در هاوایی که بهصورت لطیفه بین مردم آن حوالی رواج دارد). نصف مهندسان شعبهی مکینتاش فارغالتحصیل دانشگاه نیستند. من از دانشگاه حقوق انصراف دادم و دانشگاه کسبوکار استنفورد مرا قبول نکرد.
تجربهی کاری هم شمشیر دولبه است. یکبار اپل مدیری را از شرکت تولید نوار بهداشتی استخدام کرد، چون فکر میکردیم باید کالاهایمان بستهبندی شود؛ یعنی کسی که با تخصص بازاریابیاش بتواند مکینتاش را مثل نوار بهداشتی بفروشد؛ ولی تجربهی او در صنف کامپیوتر جواب نداد. بعضی سمتها مثل حسابداری، مهارت خاصی میخواهند، ولی در خیلی از سمتهای استارتآپ بهتر است متناسبترین فرد را انتخاب کنید.
تجربه در همان صنف هم شمشیر دولبه است. از یک طرف، شناخت صنف و روابط مفید است. از طرف دیگر، مشکل این است که نمیشود طرز فکر کاندیدا را دربارهی آن صنف عوض کرد (تولیدکنندهی کامپیوتر نمیتواند فروشگاههای زنجیرهای خردهفروشی خودش را پشتیبانی کند). اینجا هم متناسبترین فرد را انتخاب کنید.
یک ویژگی را هم باید نادیده بگیرید: ضعف. کسی نمیگوید محبت جزء نقاط قوت استیو جابز بود. طراحی زیباییشناسی عالی هم جزء نقاط قوت بیل گیتس نیست؛ یعنی نباید استیو جابز یا بیل گیتس بعدی را استخدام کنید؟ دو نظریه هست:
-کاندیدایی پیدا کنید که نقاط ضعف بزرگی ندارد (حتی اگر نقاط قوت بزرگی هم نداشته باشد).
-کاندیدایی پیدا کنید که نقاط قوت بزرگی دارد (حتی اگر نقاط ضعف بزرگی داشته باشد).
استدلال اول مشکل دارد، چون هر کسی نقاط ضعف بزرگی دارد و فقط باید ببینید چه هستند. تبحر در یک حوزه به اندازهی کافی سخت هست؛ غیرممکن است کسی را پیدا کنید که در همهچیز عالی باشد.
استدلال دوم درست است. در روزهای اول تعداد کارکنان کم است و جای زیادی برای اخراج نیست، تیمی تشکیل دهید که نقاط قوت بزرگ و متنوعی داشته باشد. افراد بدون نقطهضعف بزرگ معمولاً متوسط از آب درمیآیند.
هنر شروع کردن را محمدحسن گلستانه ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۳۰۹ صفحهی رقعی با جلد نرم و قیمت ۱۰۰ هزار تومان چاپ و عرضه شده است.