عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
نُه دروغ درباره کار/ راهنمای یک رهبر آزاداندیش در جهان واقعی
کتاب «نه دروغ دربارهی کار» نوشتهی مارکوس باکینگهام و اشلی گودال به همت نشر هورمزد به چاپ رسیده است. دنیای کاری امروزه سرشار از سیستمها، فرایندها، ابزارها و فرضیاتی است که واقعاً اشتباه هستند و برخلاف ویژگیها و عملکرد منحصربهفرد ما در محیط کار حرکت میکنند. اطلاعات محیط شغلی این ایده را تأیید میکنند. مشارکت کارمندان در مقیاس جهانی ضعیف است و طبق گزارشها، کمتر از ۲۰ درصد کارمندان در محل کارشان کاملاً مشارکت میکنند. اقتصاددانان در جستوجوی توضیح افت جهانی رشد بهرهوری از دههی ۱۹۷۰ پیشنهاد کردهاند که پیشرفتهای فناوری و استراتژیهای مدیریتی که در گذشته بهرهوری را به جلو سوق میدادند، کاملاً اجرا شدهاند و دیگر اثری روی بهرهوری ندارند. به بیان دیگر، رویکردهای فعلی ما هرچه باشند، دیگر باعث پیشرفت ما نمیشوند. در حال حاضر، این رویکردها بهشدت رایج و ریشهدارند و بهسختی میتوان تشخیص داد که برای چه هدفی تعیین شدهاند. برخی از این رویکردها برای ما الزامی و خستهکنندهاند؛ رویکردهایی که سازمانهای بزرگ همواره اجرا کردهاند. گرچه بعضی از آنها زاییدهی اعتقادات مدیران شرکتها هستند و مدیران هم آنها را روی کارمندان اجرا میکنند؛ بااینحال این رویکردها پیشزمینه و علت همهی اتفاقات شغلی را شکل میدهند؛ اتفاقاتی مانند اینکه چگونه برای شغلهایمان انتخاب میشویم، ارزیابی میشویم، آموزش میبینیم، حقوق میگیریم، ترفیع میگیریم و اخراج میشویم؟
و اگر دقیقتر نگاه کنید، متوجه میشوید که این قوانین درست نیستند.
میتوانیم این روشها را تصورات غلط یا افسانهها یا حتی برداشتهای اشتباه بنامیم، اما از آنجایی که این رویکردها بهشدت بر ما تحمیل شده است و برای دور کردن ما از جهان واقعی استفاده میشدند، آنها را باور غلط مینامیم.
نُه باور غلط در این کتاب بیان شدهاند. طبق چهارچوب پیکاسو در ابتدا هر کنشی که در خلقت وجود دارد، نوعی تخریب است. بنابراین، قبل از اینکه بتوانیم چیزی قدرتمند بسازیم و آن را با تیم خودمان اجرا کنیم، باید ساختار هریک از این باورها را بشناسیم و تشخیص دهیم که چگونه بهعنوان حقیقت در مجموعهای کوچک از موارد اجرا شدهاند و بعد در همهی نمونهها گسترش پیدا کردهاند. آنگاه میتوانیم به آشکار کردن حقیقتهای بیشتری ادامه دهیم.
در سه فصل اول، ابتدا در مورد چرایی فرهنگها، برنامهها و اهدافی که بهشدت بر ما تحمیل شدهاند سؤال شده است. بعد، از روشهای بهتر همکاریکردن پرده برداشته شده است. هریک از فصلهای چهار، پنج، شش و هفت جنبهی بهخصوصی از ماهیت انسان را هدف قرار میدهند. بعد نشان داده شده زمانی که هریک از ما شفافانه و آزاد با دیگران متفاوت هستیم، چگونه میتوانیم به بهترین روش، خودمان و مردممان را رشد دهیم. در فصل هشت، این سؤال مطرح میشود که چرا تعادل برای هریک از ما ایدئال است و بعد آرمان بسیار متفاوتی را نشان میدهد. درنهایت، آخرین فصل به همهی ویژگیهای مربوط به رهبری احترام میگذارد و زمانی که ما، به عنوان دنبالکننده، به چشمانداز فرد دیگری شور و علاقه نشان میدهیم، پنجرهای جدید به وقایع را نشان میدهد.
قسمتی از کتاب نه دروغ دربارهی کار:
مسی کار خودش را در بزرگترین صحنههای ورزش جهان شروع کرد، اما احتمالاً شما هم همین شگفتی را در همکارانتان و در محل کار تجربه کردهاید. یکی از آنها یک ارائه را آماده کرده و بعد آن را مرتب و هوشمندانه تحویل میدهد و شما لبخند میزنید. یکی دیگر از کارمندان یک مشتری بداخلاق را با همدلی و کار عملی مدیریت میکند و شما تعجب میکنید که او چگونه اینقدر آسان همهچیز را درست میکند. کارمند دیگری موقعیت سیاسی پیچیدهای را حل میکند و شما با ترس و تعجب به او نگاه میکنید که چگونه در هر شرایطی میتواند این کار را انجام بدهد. ما انسانها به یکدیگر متصلیم. بنابراین، هنگام پیدا کردنِ استعداد کسی در کارهایش خوشحال میشویم. ما با طبیعی بودن، روان بودن و صداقت در مورد انجام دادن هوشمندانهی کارها در نوسانیم. این استعدادها توجه ما را به خودشان جلب و ما را جذب میکنند.
زمانی که نوبت به عملکرد خودتان میرسد و شما هم احساس لذت را تجربه میکنید (به عبارت دیگر، وقتی که قدرتهایتان را بیان میکنید) خوشحالی مسی را درک خواهید کرد. اساساً این حس در نتیجهی این نیست که شما چقدر در کارتان خوب عمل کردهاید، بلکه محصول احساسی است که در نتیجهی انجام دادن آن فعالیت به شما دست داده است. اگر بخواهیم معنای دقیقتری ارائه بدهیم، قدرت چیزی نیست که شما در آن خوب باشید. شما فعالیتها و مهارتهای زیادی را به کمک هوش، حس مسئولیتپذیری، یا عملیات منظمتان انجام میدهید. واقعاً در این کارها عملکرد خوبی دارید و هیچچیز شما را خسته، ناامید یا بیانرژی نمیکند. «چیزی که در آن خوب هستید» قدرت نیست، بلکه توانایی است و بله، شما میتوانید توانایی بالای خودتان را بهطور خلاصه در برخی از فعالیتها نشان دهید و بااینحال، این کارها هیچ لذتی برای شما نداشته باشد.
از طرف دیگر، قدرت «فعالیتی است که به شما حس قدرت دهد». این نوع فعالیت کیفیتهای قابلتعریف و مشخصی برای شما دارد. قبل از اینکه کارهای قدرتمندانه را انجام دهید، خودتان را میبینید که فعالانه به دنبال انجامدادن آن هستید. در حال انجام دادن کار، زمان بهسرعت میگذرد و لحظهها پشت سر هم عبور میکنند. بعد از اینکه کار را انجام دادید، حتی اگر خسته باشید یا برای انجامدادن مجدد آن آماده نباشید، باز هم کاملاً احساس غرور میکنید. ترکیبی از این سه حس متفاوت (پیشبینی مثبت قبل از شروع کار، حس سیالی حین انجام دادن کار و حس رضایت بعد از کار) باعث قدرتمندی شما در یک فعالیت خاص میشود. ترکیب این احساسات است که شوق انجام دادن مجدد آن کار را در شما ایجاد میکند. بنابراین، دوست دارید این کار را بارها و بارها تمرین کنید و از شوق اینکه یکبار دیگر آن کار را انجام میدهید هیجانزده شوید. قدرت بیشتر از اینکه یک توانایی باشد یک شوق است؛ شوقی که آرزوی ادامهی کار را در شما ایجاد میکند و درنهایت توسعهی مهارت لازم برای عملکرد عالی را برای شما به ارمغان میآورد.
نه دروغ دربارهی کار را بهاره صفوی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۳۴۸ صفحهی رقعی با جلد نرم و قیمت ۹۴ هزار تومان چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.
خرید کتاب نه دروغ دربارهی کار