عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
نویز/ نقصی در قضاوت انسان
کتاب «نویز»، نوشتهی دنیل کانمن، الیویه سیبونی و کاس آر. سانستین، به همت نشر نوین به چاپ رسیده است. برای آنکه خطا در قضاوت را بفهمیم، لازم است هم سوگیری و هم نویز را بشناسیم.
البته هزاران مقالهی علمی و دهها کتاب پرمخاطب دربارهی سوگیری بحث کردهاند، اما موارد خیلی کمی از آنها حتی اشارهای به نویز داشتهاند. گل سرسبد مجالس سوگیری است. نویز معمولاً حاشیهای است و در صحنهی اصلی حضور ندارد. هدف دنیل کانمن و همکارانش در این کتاب تعدیل این اوضاع است؛ زیرا مقدار نویز در تصمیمهای جهان واقعی به طرز شرمآوری زیاد است.
کتاب «نویز» با ایدههایی جدید و با تکیه بر همان تحلیل دقیق و وسعت مطالعاتی که تفکر سریع و کند را به کتابی مهم تبدیل کرد، توضیح میدهد که چگونه و چرا انسانها در تصمیمگیری تا این حد مستعد نویز هستند. با مطالعهی این کتاب و با کمک تکنیکهای ارائه شده در آن میتوانیم تلاش کنیم که قضاوتهای بهتری داشته باشیم.
بسیاری از نتیجهگیریهایمان براساس قضاوتهایی است که پاسخ درست آنها معلوم نشده یا حتی غیرقابل شناختاند. وقتی پزشکها راجع به یک بیمار واحد تشخیصهای مختلفی ارائه میدهند، میتوانیم بیآنکه منشاء مشکلات بیمار را بدانیم اختلاف این پزشکها را مطالعه کنیم. وقتی تهیهکنندگان فیلم وضع فروش یک فیلم را تخمین میزنند، میتوانیم بیثباتی پاسخهای آنها را بررسی کنیم، هرچند ندانیم درنهایت فیلم چقدر فروخته یا اصلاً به مرحلهی ساخت رسیده است یا نه. برای آنکه تنوع و اختلاف قضاوتها در یک مورد مشخص را اندازه بگیریم، لازم نیست بدانیم در آن موضوع حق با چه کسی است. کافی است به پشت سیبل نگاه کنیم تا بتوانیم نویز را اندازه بگیریم.
قسمتی از کتاب نویز:
بهرغم شواهدِ وجود نویز و مکانیزمهای متعددی که آن را ایجاد میکنند، بهندرت به نویز به عنوان یکی از عوامل عمده در قضاوت اشاره میکنند. چطور این وضع ممکن است؟ چرا درحالیکه معمولاً به خاطر قضاوتهای بد سوگیری را مقصر میدانیم، هیچوقت بحث از نویز را برای تبیین این قضاوتها پیش نمیکشیم؟ چرا بهرغم شیوع نویز، تفکر دربارهی آن به عنوان یکی از منشاءهای خطا نامعمول است؟
کلید این معما آن است که گرچه میانگین خطاها (سوگیری) و بیثباتی خطاها (نویز) نقشهای معادلی در معادلهی خطا دارند، طرز فکر ما دربارهی آنها بهشدت متفاوت است. طرز معمول فهم ما از جهان پیرامون نیز باعث میشود که تصدیق نقش نویز عملاً ناممکن باشد.
بهسادگی میتوان رویدادها را در واپسنگری فهم کرد، هرچند قبل از رخداد آنها نمیتوانیم وقوعشان را پیشبینی کنیم. در درهی امور نرمال، رویدادها مایهی تعجب نیستند و بهسادگی قابل توضیحاند. همین مطلب دربارهی قضاوتها و تصمیمها نیز مانند رویدادها، اغلب در درهی امور نرمال رخ میدهند؛ معمولاً ما را غافلگیر نمیکنند. اولاً قضاوتهایی که نتایج رضایتبخشی تولید میکنند نرمالاند و بهندرت در آنها چندوچون میکنیم. وقتی بازیکنی که برای زدن ضربهی آزاد انتخاب شده است گل میزند، وقتی جراح قلب موفق عمل میکند، یا وقتی استارتاپ رشد و رونق مییابد، فرض میکنیم که دلایل تصمیمگیران برای تصمیمهایشان باید درست بوده باشد. بالاخره، معلوم شده است که درست بودهاند. مثل هر داستان غیرغافلگیرکنندهای، داستان موفق وقتی به نتیجه میرسد خودش را تبیین میکند.
اما احساس میکنیم که نتایج غیرعادی نیازمند توضیحاند: چه نتایج بد و چه نتایج گاهبهگاه بهطرز غافلگیرکننده خوب -مثل قماری در کسبوکار که ثمربخش از آب درمیآید. تبیینهایی که سراغ خطا یا قوهی تشخیص خاص میروند بسیار محبوبتر از آن هستند که شایستگی آن را داشته باشند، چون قمارهای مهم گذشته بهسادگی، پس از آنکه نتیجهی آنها معلوم باشد، به اقدامات نبوغآمیز یا بلاهتبار تبدیل میشوند. خطای بنیادی اسناد یک سوگیری روانشناختی است که بهخوبی هم ثبت و مستند شده؛ این سوگیری عبارت است از گرایش قوی به اسناد سرزنش یا ستایش به فاعل بابت اعمال و نتایج آن، درحالیکه بهتر است آنها را با بخت یا شرایط عینی تبیین کنیم. سوگیری دیگر، یعنی واپسنگری، به نحوی قضاوتها را تحریف میکند که نتیجهای که قابلانتظار نبوده است در واپسنگری چنان مینماید که بهسادگی قابلپیشبینی بوده است.
نویز را محسن اسلامی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۳۹۶ صفحه رقعی با جلد سخت و قیمت ۱۷۵ هزار تومان چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.