جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

میزانسن: عروسی

میزانسن: عروسی

«عروسی» نمایشنامه‌ای است نوشته‌ی نیکلای گوگول نویسنده‌ی شهیر روسی. این نمایشنامه در سال ۱۸۳۲ نوشته شد و برای نخستین‌بار در سال ۱۸۴۲ به چاپ رسید. در عروسی پادکالیوسین فقط انسانی بی‌حال و متزلزل با اراده‌ی ضعیف نیست که هر کسی می‌تواند اختیار او را در دست بگیرد؛ او بی‌اندازه مایل به عروسی است، ولی توان دست زدن به این کار را ندارد. تا زمانی که صحبت بر سر قصد و تصمیم است، پادکالیوسین تا سر حد قهرمانی ثابت‌قدم نشان می‌دهد، ولی تا کار به اجرای این مقاصد می‌رسد، دچار وحشت می‌شود. این گونه‌ای بیماری است که بسیاری افراد عاقل‌تر و تحصیل‌کرده‌تر از پادکالیوسین نیز به آن مبتلا هستند. نویسنده در شخصیت پادکالیوسین خصوصیتی کلی و عمومی را یافته و به نمایش درآورده است و ازاین‌رو می‌توان آن را یک ایده و اندیشه دانست.

پادکالیوسین فقط به حرف کاچکاریوف گردن می‌گذارد، زیرا کاچکاریوف فرد پررو و بی‌ملاحظه‌ای است که برای شرکت در هر ماجرای خصوصی و البته بی‌خطر آماده است و نمی‌تواند از آن چشم بپوشد.

کاچکاریوف جوانی است مهربان و توخالی، پررو و پر شر و شور. او خیلی زود با همه آشنایی به هم می‌زند، دوستی برقرار می‌کند و خودمانی می‌شود. بیچاره کسی که به افتخار دوستی او نایل شود! کاچکاریوف وسایل اتاق او را به دلخواه خود می‌چیند و تازه اگر او از صمیم قلب به کاچکاریوف کمک نکند که اختیار خانه‌ی او را به دست بگیرد، بدوبیراه هم می‌شنود. کاچکاریوف خیاط و کفاش خود را به دوستانش تحمیل می‌کند، نه به آن دلیل که به بهتر بودن آنها اعتقاد داشته باشد، بلکه فقط برای آنکه بگوید: من معرفی کردم. کاچکاریوف دلش می‌خواهد همه‌چیز و همه کار از طریق او انجام گیرد و همه بگویند: هر کاری از دست او ساخته است. او برای این منظور حاضر است این در و آن در بزند، عرق بریزد و هر گرفتاری را تحمل کند.

دوستش قصد دارد خانه بخرد: کاچکاریوف یک خانه‌ی حاضر و آماده سراغ دارد که از همه نظر عالی است و درست همان چیزی است که دوست او لازم دارد. البته خود کاچکاریوف تابه‌حال در آن خانه نبوده، ولی حاضر است همان لحظه وضعیت اتاق‌های آن را شرح دهد. امکانات و مزایای آن را برشمرد و بر سر مرغوبیت هر تیر و تخته‌ی خانه قسم بخورد. اگر دوستش تمایلی به دیدن خانه نشان ندهد، به‌زور او را به دنبال خود می‌کشد، به او اصرار می‌کند، تمنا می‌کند و در صورت پاسخ رد قاطع، به شیوه‌ی خود با او دعوا می‌کند: او را خوک و بی‌چشم‌ورو می‌نامد. نخستین کلمات او خطاب به دلال ازدواجی که در خانه‌ی پادکالیوسین به او برمی‌خورد چنین است: بگو ببینم این چه غلطی بود کردی که مرا زن دادی؟ از این حرف چنین برمی‌آید که ازدواج چندان سعادتی برای او به همراه نداشته است و دلیلی ندارد که او برای عروسی دیگران خود را به‌زحمت بیندازد؛ ولی چنین نیست: با سر درآوردن از کار دیگران، او به سگی شکاری شباهت می‌یابد که بوی خرگوش به مشامش رسیده باشد. او برای سروسامان دادن به این کار، ازدواج را با چنان رنگ و لعاب دلفریبی توصیف می‌کند که فقط قوه‌ی تخیل بی‌در و پیکر خود او از عهده‌ی آن برمی‌آید.

به همین دلیل است که اگر بازیگر نقش کاچکاریوف، پس از شنیدن قصد پادکالیوسین برای عروسی، حالت فردی را به خود بگیرد که قصد و هدف خاصی از اعمال خود دارد، از همان ابتدا تمام نقش خود را خراب خواهد کرد.

ژیواکین دلقک و لوده نیست، از پا‌به‌سن‌گذاشته‌های دوستدار جنس لطیف است و به همین دلیل، با وجود لباس کهنه‌ی نظامی، به سر و وضعش می‌رسد. او در هر جا که دست سرنوشت او را به آنجا بکشاند، چین باشد یا سیسیل، فقط یک چیز می‌بیند: دخترهای ترگل و ورگل! برای او غیر از این ترگل و ورگل‌ها دیگر چیزی در دنیا وجود خارجی ندارد.

آنوچکین آدمی است که فقط با یک رؤیا زنده است: مجامع اشرافی، که او آن را حتی به خواب هم ندیده و اصولاً هیچ وجه مشترکی با آن ندارد. او خود را فردی تحصیل‌کرده نشان می‌دهد و به محض شنیدن نام سیسیل، جویا می‌شود که آیا آنجا «دختر خانم‌ها» به زبان فرانسوی صحبت می‌کنند یا نه. بانوان، زبان فرانسوی و آداب معاشرت مجامع اشرافی برای او معنا و مفهوم زندگی را تشکیل می‌دهند و غیر از آن چیزی را به رسمیت نمی‌شناسند. آنوچکین‌ها در این کره‌ی خاکی خصوصیات بارز فراوانی دارند: آن‌ها هستند که بلندتر از همه برای هنرپیشه‌ها دست می‌زنند و تشویقشان می‌کنند، آن‌ها هستند که از هر عبارت دو پهلوی پیش‌پاافتاده و زننده در کمدی‌های نازل به شعف می‌آیند و نمایشنامه‌ها را به واسطه‌ی نکات خلاف اخلاق مورد انتقاد قرار می‌دهند، آن‌ها هستند که نه روی صحنه و نه در کتاب، از آدم‌های طبقات پایین اجتماع و عبارات عامیانه خوش‌شان نمی‌آید. آنوچکین چهره‌ای است کاملاً تیپیک که برای ایفای نقش او در تئاتر به هوش و استعداد فراوانی نیاز است.

شخصیت دلال ازدواج در عروسی یکی از جاندارترین و نمونه‌وارترین آفریده‌های گوگول است. هنرپیشه‌ی ایفاگر این نقش باید پیش از هر چیز به جنب‌وجوش و چالاکی حرکات و گفتار عامیانه‌ی او خو گیرد. هرگونه بی‌حالی و سنگینی بلافاصله نقش را بر باد می‌دهد. این زن عامی و بی‌پروایی است که در حرفه‌ی خود آبدیده شده است. هیچ شرایطی نمی‌تواند او را به وحشت اندازد، هیچ اعتراض و مخالفتی مانع کارش نمی‌شود، او برای هر پرسش، پاسخی آماده دارد.  

خرید کتاب عروسی    

در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.