جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
مهمانی که ناخوانده بود/ چاپ تازهترین اثر نویسندۀ زن همسایه
رمان مهمان ناخوانده نوشتۀ شاری لاپنا به همت نشر آموت به چاپ رسیده است. مهمانها به هتل میچل که در دل کوهستان است رفتهاند تا تعطیلات زمستانی خود را در محیطی آرام و دور از هیاهوی شهر سپری کنند؛ اما شبهنگام، کولاکی درمیگیرد و برف و یخ همه جا را میپوشاند و در پی آن خطوط برق و تلفن قطع و جاده مسدود میشود. ناگهان در میان بهت و ناباوری همه، جسم بیجان یکی از مهمانها پیدا میشود. به نظر میرسد که مهمانها در مکانی ترسناک، سرد و تاریک گیر افتادهاند و راه فراری ندارند، آیا قتل دیگری هم در راه است؟ شاری لاپنا نویسندۀ دو رمان پلیسی و پرفروش زن همسایه و غریبهای در خانه، پیش از روی آوردن به نویسندگی به کار وکالت و تدریس زبان انگلیسی مشغول بود. فضای رمانهای این نویسنده پر از معما، تعلیق و هیجان است. او به عمق ذهن و روان شخصیتها نفوذ میکند و از انگیزههای آنها پرده برمیدارد. مهمان ناخوانده تازهترین اثر این نویسنده است که اندکی پس از انتشار، در فهرست پرفروشهای نیویورک و یوکی ساندی تایمز قرار گرفت.در قسمتی از کتاب حاضر میخوانیم:
بالای سر جنازۀ کندیس ایستادهاند. دیوید میگوید: «باید هتل رو بگردیم.» دیوید میداند که آنها شوکهاند و نمیتوانند درست فکر کنند. «دو نفر کشته شدن. ممکنه ما توی این هتل تنها نباشیم.» چهرههای وحشتزده از میان سایهها به او نگاه میکنند. لارن آهسته میگوید: «هر کی این کارو کرده، باید دیوونه باشه.» جیمز میگوید: «کس دیگهای توی هتل نیست.» - از کارکنان چی؟ - نه. فقط من و بردلی. به خاطر توفان بقیه نتونستن بیان. - شاید کسی مخفیانه وارد هتل شده و ما ازش بیخبریم. بردلی میگوید: نه، در همۀ اتاقها قفله. دیوید میگوید: «درِ این اتاق هم قفل بود و حالا یه جسد اینجاست. این اتفاق چطور افتاده؟» متیو میگوید: «شاید خودش درو باز کرده.» شکی نیست که دارد به دانای خودش فکر میکند که بدون هیچ توضیحی از اتاق خارج شده بود و بعد جنازهاش پیدا شد. دیوید میگوید: «احتمالش هست؛ اما وضعیت بدن متوفی نشون میده که وقتی خفه شده، پشتش به در بوده. احتمالاً کسی رو که در زده، میشناخته و بهش اعتماد داشته. بنابراین باهاش راحت بوده که اجازه بده بیاد تو و پشتشو بهش بکنه. یا ممکنه کسی قفل در رو باز کرده باشه، بدون اینکه کندیس بفهمه.» جیمز میگوید: «امکان نداره. چون کلیدها پشت میز پذیرش نگهداری میشن.» رنگش میپرد. خودش هم میفهمد که دلیلش موجه نیست. دیوید میگوید: «اما این هفته کمبود نیرو داشتین و همیشه یکی اونجا نیست که بخواد مراقب باشه.» هنری میگوید: «پس ممکنه یکی کلید رو از اونجا برداشته باشه.» ایان میپرسد: «یعنی کندیس صدای باز شدن در رو نشنیده؟» دیوید دستش را بالا میبرد تا همه ساکت شوند. صدای زوزۀ باد وحشی جواب ایان را میدهد.» رایلی با وحشت میگوید: «یعنی میگی یه غریبه تو این هتله؟ یه قاتل؟ کسی که میتونه وارد اتاقمون بشه؟» چشمهایش وحشی هستند. گوئن نگاهی به رایلی میاندازد و فوراً میگوید: «شاید در از قبل باز بوده. شاید کندیس اومده تا چیزی از اتاقش برداره و بره.» دیوید میگوید: «شاید.» دوباره همه ساکت میشوند و به فکر فرو میروند. مهمان ناخوانده ترجمۀ عباس زارعی، در ۲۸۴ صفحه با قطع رقعی و جلد نرم منتشر شده است. قیمت این اثر ۳۵ هزار تومان است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...