جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
من میدانم تو کی هستی/ تریلری با درونمایهای محکم و هیجانانگیز
کتاب من میدانم تو کی هستی، اثر آلیس فینی، به همت نشر قطره به چاپ رسیده است. ایمی سینکلر، بازیگری که خیلیها تصور میکنند او را بهخوبی میشناسند، از سر صحنهی فیلمبرداری به خانه میآید و میبیند کیف پول و گوشی همراه شوهرش خانه است، اما خودش نیست. او نمیداند چکار کند چون شوهرش هرگز بدون تلفن همراه و کیف پولش جایی نمیرود، اما حالا هیچ اثری از او نیست. پلیس تصور میکند که ایمی رازی را از آنها پنهان میکند؛ گرچه نمیدانند چه رازی؛ دستکم همان چیزی نیست که پلیس حدس میزند. ایمی رازی دارد که هرگز با کسی در میان نگذاشته، گرچه با ناپدید شدن شوهرش و برخی اتفاقهای پیشین، میترسد کسی از رازش خبر داشته باشد. در شرایطی که با دشواری تقلا میکند با عقل و منطق به وضعیت بغرنج کنونیاش مسلط باشد، گذشتهاش به طرز خطرناکی تسخیرش کرده و چون کابوسی بیپایان تعقیبش میکند. آلیس فینی، نویسندهی زیرک من گاهی دروغ میگویم، بار دیگر نشان میدهد که با خبرگی و چیرهدستی گرههای داستانیاش را در هم تنیده و مدام خواننده را غافلگیر میکند.آلیس فینی
قسمتی از کتاب من میدانم تو کی هستی:
در مترو مینشینم و سعی میکنم کتابی را که چندی قبل خریدهام بخوانم، ولی موفق نمیشوم. یک داستان قدیمی است، اما دارد فکرهای تازهای توی سرم میاندازد که فعلا جایی برایشان ندارم. کتابها هم میتوانند آینه باشند و تصویری از ناگوارترین حالتمان را برای ارزیابی ارائه بدهند؛ درسهایی که میان صفحات جاسازی شده و در واقع منتظرند آموخته بشوند. کتاب را برمیگردانم توی کیفم و به جایش در چهرهی همسفرانم نگاه میکنم؛ کنجکاوم بدانم افرادی که آن قیافهها را به خود گرفتهاند، واقعاً چه کسانی هستند. قبلاً با بن در مترو یک بازی میکردیم. ما چند نفر از آدمهایی را که در نزدیکیمان حرف میزدند، انتخاب میکردیم و به نوبت هر موقع آنها حرف میزدند، ما هم صحبت میکردیم و از خودمان صداهای مسخره و دیالوگهای تفریحی در میآوردیم که با قیافههایی که میدیدیم جور در نمیآمد و میدیدیم که کارمان خندهدار است. آن موقع خوش بودیم و اوضاع خوب بود. این خاطره موجب میشود لبخند بزنم اما بعد تازه متوجه میشوم که دارم به غریبهها و گذشتهای که هرگز نمیتوانم پس بگیرم، پوزخند میزنم. از بیادبی من است که این طوری به بقیه زل میزنم، ولی کسی چیزی نمیگوید؛ آدمها حتی نمیبینند دارم این کار را میکنم. همه به صفحهی گوشیشان زل زدهاند و به شدت سرشان شلوغ است، گوشیشان شریک کنارهگیری روزانهشان از شگفتیهای جهان اطرافشان شده است. همهی ما طوری با سر پایین به صفحهی ابزارهای خود زل زدهایم که فراموش کردهایم سرمان را بالا بگیریم و ستارهها را ببینیم. به گمانم صرف زمان طولانی برای تماشای زندگی دیگران میتواند خطرناک باشد و امکان دارد آدم برای پیش بردن زندگی خودش وقت کم بیاورد. فناوری دارد نوع بشر را از بین میبرد؛ هوش هیجانیمان را مصرف میکند و سپس هر گونه پسماندهی حریم خصوصی را که نمیتواند در کام خود فرو ببرد، بیرون میفرستد. جهان همچنان به چرخش خود ادامه میدهد و ستارهها پیوسته میدرخشند، چه کسی نگاه کند یا نه. من میدانم تو کی هستی با ترجمه شقایق قندهاری در ۴۰۰ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۷۰ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشیها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...