عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
من حرف نمیزنم، تو گوش نمیدهی!/ معجزهی ارتباط برای زوجها
کتاب «من حرف نمیزنم، تو گوش نمیدهی!» نوشتهی پیتر و کیمبرلی پیترز به همت انتشارات مجید به چاپ رسیده است. امروزه تقریباً نیمی از ازدواجها به طلاق ختم میشوند. این آمار ناراحتکننده است اما واقعیت دارد. علتهای بسیاری برای این موضوع وجود دارد اما گذشته از این علتها، امروزه پایدار ماندنِ روابط نسبت به گذشته کار دشوارتری است؛ اما برخی ازدواجها پایدار میمانند و برخلاف همهی انتظارها به ثمر میرسند. وقتی بدانید که چنین افرادی چه کاری انجام میدهند که بقیهی ما انجام نمیدهیم ممکن است شگفتزده شوید. شاید اگر همهی ما این راز را بدانیم مدت طولانیتری کنار هم بمانیم و زندگی شادتری داشته باشیم.
اشتباه نکنید، گذراندنِ رابطهای طولانی کار آسانی نیست. هر زمان که دو فرد متفاوت میخواهند با هم زندگی مشترکی را آغاز کنند، با گذشت زمان که به یکدیگر نزدیکتر میشوند با اختلاف و عدم تفاهم در بسیاری از ارزشها و اخلاقیات مواجه میشوند.
زوجهایی که این کتاب را میخوانند و مطالبی را که در آن آمده است تمرین میکنند میتوانند بهرهی فوقالعاده بزرگی از آن ببرند. این کتاب درمان همهی مشکلات شما نخواهد بود و قرار نیست پس از خواندنِ آن خوشبختتر زندگی کنید و رابطهای بدون کوچکترین دعوا و مشاجره داشته باشید.
اما آنچه در اینجا به دست میآورید، روشها و فنون مؤثری برای روبهرو شدن با دشواریها در رابطهای است که خواهید داشت، آن هم بدون اینکه در درازمدت به شما یا رابطهتان آسیبی وارد شود. وقتی آموختید که این کارها را انجام بدهید، حل کردن مشکلات دیگر کار دشواری نخواهد بود. وقتی آموختید که آماتور بودن را کنار بگذارید و بدانید چگونه با هم ارتباط برقرار کنید همهچیز آسانتر خواهد شد.
در هر رابطه یا ازدواج، بیشترِ مشکلات از آنجایی شکل میگیرد که نمیتوانیم یا تمایلی نداریم که با هم ارتباط برقرار کنیم. این باعث میشود آنطور که دوست داریم به هم نزدیک نشویم و هیچوقت این امکان را به دست نخواهیم آورد که بتوانیم شناختی از همدیگر پیدا کنیم و بفهمیم که چه احساسی به این رابطه داریم و از آن چه میخواهیم و هر مشکل، مشکل دیگری را پدید میآوَرد، مانند زمانی که چیزی را میخواهید و نمیتوانید آن را به دست بیاورید و در نتیجه عصبانی میشوید درحالیکه همسرتان اصلاً نمیداند که شما از او چه میخواهید؛ بنابراین هیچوقت به خواستهی خود نمیرسید و همیشه عصبانی میمانید!
هریک از ما قدرت انتخاب داریم. یا میتوانیم شرایط را همانطور که هست بپذیریم، یا اینکه مسئولیت همهی جنبههای زندگیمان را بر عهده بگیریم و کاری کنیم تا شرایط را آنطور که دوست داریم و برایمان بهتر است تغییر دهیم. تا وقتی صبور نباشیم چیزی عوض نخواهد شد. شاید گاهی اوقات برخی از مشکلات حل شوند اما اگر میخواهیم خوشبخت زندگی کنیم، نمیتوانیم به این امید باشیم که مشکلات خودشان حل شوند.
قسمتی از کتاب من حرف نمیزنم، تو گوش نمیدهی!:
گوش کردن هنری است که میتوان گفت بیشترِ ما آن را نداریم. ممکن است گوش کنیم ماجرا از چه قرار است اما همان لحظه، فقط حرفهایی را میشنویم بدون اینکه با دقت گوش دهیم چه حرفی گفته میشود. اگرچه شاید این مسئله خندهدار باشد اما مشکلاتی که باعث میشوند نتوانیم شنوندهی خوبی باشیم میتوانند منجر به هر اتفاقی بشوند که این اصلاً خندهدار نیست. این مشکلات میتوانند باعث شوند که اختلافات و ناسازگاریها بدتر شوند یا تمامِ وقت و تلاشتان به هدر برود و فقط شیوهی برقراری ارتباط را خستهکننده و بینتیجه کند.
گوش کردن عملی فراتر از شنیدنِ حرفهایی است که طرف مقابلتان میگوید. ما نه فقط باید کلمات را بشنویم بلکه باید معنی و احساسی را که پشت این کلمات پنهان شدهاند هم متوجه بشویم. علاوه بر این باید درست گوش بدهیم و به حرفهای طرف مقابل دقت کنیم. اینکه ما واقعاً بارها و بارها این کار را انجام نمیدهیم شگفتانگیز است.
با دقت گوش کردن نیازمند کارهای متعددی است. اگر هریک از این کارها انجام نشود امکان اینکه اشتباهی پیش بیاید زیاد است چون حرفها واضح نیستند و در این صورت اشتباه نتیجهگیری میکنیم و زمان و تلاش خود را هدر میدهیم. رابطه هرچقدر برایمان اهمیت داشته باشد، اگر درست گوش ندهیم و حرفی را که گفته شده است اشتباه برداشت کنیم، ممکن است منجر به بروز مشکلاتی شود و شرایط را به جای بهتر کردن بدتر کند و حتی به جای اینکه رابطه را مستحکمتر و عمیقتر کند به آن آسیب بزند.
برای اینکه بتوانیم به صورت مؤثرتری گوش بدهیم، باید توجه خود را از معنی ظاهری کلمات فراتر ببریم. در واقع مطالعات نشان دادهاند که گاهیاوقات کمتر از ۱۰ درصد از کلماتی که با آنها گفتوگو میکنیم واژگانیاند که از آنها استفاده میکنیم یا آنها را ادا میکنیم. بقیه کلمات، حرکات و زبان بدن و احساساتیاند که پشت کلمات پنهان شدهاند.
گاهی اوقات درک احساساتِ موجود در پشت واژهها، مهمترین بخش در مهارت گوش کردن است. احساساتِ زیاد به این دلالت دارد که شخص دربارهی هر موضوعی که صحبت میکند برای استفاده از کلماتی که به کار میبرد منظور خاصی دارد. اگر کسی در موقع حرف زدن دربارهی موضوعی عصبانی یا خیلی احساساتی شود میتواند نشانهی این باشد که باید خیلی دقیق و جدی به حرفهای او گوش بدهید چون این مسئله برای آن شخص اهمیت بسیار زیادی دارد. اینکه فقط به ظاهرِ واژهها توجه کنید و به احساسات پشت واژهها اعتنایی نکنید ممکن است باعث شود متوجه نشوید که موضوع چقدر میتواند اهمیت داشته باشد. بنابراین عادت کنید که نه فقط کلمات را بشنوید بلکه شیوهای که کلمات بیان میشوند را هم مدنظر داشته باشید.
کتاب من حرف نمیزنم، تو گوش نمیدهی! را نجمه سالاری ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۱۵۲ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۳۹ هزار تومان چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.
خرید کتاب من حرف نمیزنم، تو گوش نمیدهی!