عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
معرفی کتاب: چگونه میتوان هنرمند بود
«چگونه میتوان هنرمند بود»، کتابی است نوشتهی جری سالتز، که نشر پیام چارسو آن را به چاپ رسانده است. هنر چیست؟ هنرمند کیست؟ و پرسشهایی دیگر از این قبیل که حول محور چیستی هنر شکل گرفته است، مدتهاست مطرح و تأملبرانگیزند. از افلاطون و ارسطو و کانت و هگل گرفته تا تولستوی که در سال ۱۸۹۷ کتابی با عنوان «هنر چیست؟» نوشت یا کتاب «چیستیِ هنر» اثر نایجل واربرتن که ترجمه فارسی آن به چاپهای مکرر رسیده است؛ همه مفصل به این موضوع پرداختهاند. در اکثر این نوشتهها از مفاهیم «هنر برای هنر»، «هنر ناب» و مقولاتی همچون «زیباییشناسی» یاد شده است.
در مقابل، بسیاری از نظریهپردازان متأخر همچون هوارد بکر، جامعهشناسِ امریکایی، بر این نظرند که «هیچ اثری ذاتاً خصلت هنری ندارد». او معتقد است که هنر بیش از آنکه تاریخ آفرینشهای بزرگ انسانهای ژرفنگر باشد، حاصل آرایش اجتماعی پویشهایی است که به تبعیت از قراردادهای اجتماعی صورت میپذیرند. حتی پییر بوردیو، جامعهشناسِ مشهور فرانسوی، که شهره به نگرشی تلفیقگرایانه در تحلیل است، دربارهی رابطهی هنر و جامعه بر این نظر است که هنر میخواهد تصویرهای علمی از جهان را به چالش بکشد، حال آنکه جامعهشناسی در پی آن است که از هرگونه شور و شیدایی و افسونگری در زندگی اجتماعی راززدایی کند. هنر میخواهد در برابر توضیحات مادهگرایانه زندگی بشورد، حال آنکه جامعهشناسی میخواهد نشان دهد هرآنچه یگانه و بیهمتا به شمار میآید، چیزی جز ساخته و بازساختهی زندگی اجتماعی نیست یا هاریسون وایت و سینیتا وایت در کتاب «نقاشیها و فعالیتها: تغییر نهادی در جهان نقاشی فرانسه» (۱۹۶۵)، که پژوهشی است ارزشمند در مقولهی (جهان هنری)، به این امر میپردازند که چگونه وقوع تغییرات در ساختارهای نهادی جهانِ هنری فرانسه در اواخر قرن نوزدهم زمینهی رشد و گسترش مکتب امپرسیونیسم در نقاشی را فراهم ساخت. به عبارتی، این تغییرات اجتماعی و سیاسی است که موجب تحول و دگرگونی در ساحت هنر میشود.
جهان علم و دنیای هنر بار دیگر با چالشهای دوگانهای ذیل مفاهیمی از قبیل هنر ناب و هنر اجتماعی گرفتار آمد. درست در این بزنگاه، نویسنده و منتقد هنری همچون جری سالتز از این دوگانهانگاریها گذر کرده و نگاهی ساده اما عمیق به مفهوم هنر و هنرمند میاندازد.
جری سالتز هنرشناسِ پرکارِ امریکایی، نویسنده مجله معتبر نیویورک، برنده جایزه پولیتزر ۲۰۱۸ در حوزه نقد هنری، تحلیلگر موزههایی چون گوگنهایم و ویتی و استاد مدعو دانشگاههای معتبر هاروارد، ییل و کلمبیاست. او در کتاب خود با عنوان «چگونه میتوان هنرمند بود» (۲۰۲۰) بهسادگی توضیح داده است که راه هنرمند شدن چیست. این کتاب فقط طی چند ماه در فهرست ۵۰۰ کتاب هنری پرفروش تاریخ نشر قرار گرفته است. سالتز با جمعآوری مجموعهای از پیشنهادات، راهکارها، تمرینها، دانستنیهای ارزشمند، چهار اصل اساسی در مسیر کار هنری را ترسیم کرده است: اصالت، تداوم، ایجاد تعادل میان دانش و شهود و درنهایت خودباوری. سالتز در «چگونه میتوان هنرمند بود»، برای فائق آمدن بر انسداد خلاقیت، بهرهگیری مناسب از مواد خام و ابزارهای هنری، غلبه بر مشکلات و چالشهای مسیر حرفهای و لذت بردن از کار، پیشنهادات و توصیههای مفید و متنوعی ارائه میدهد. او به همراه همسرش روبرتا اسمیت، منتقد هنری و نویسنده نیویورک تایمز، ساعات زیادی از شبانهروز را به گفتوگو و تبادلنظر در خصوص مقولات مربوط به هنر و جهانِ هنری اختصاص میدهند و با وسعت دید و احاطهی کمنظیر هنری خود، به سادهترین نحو ممکن پاسخهای پرسشهایشان را دستهبندی کرده و منتشر میکند. او خود دراینباره میگوید: مجموعهای طراحی شده تا خواننده را «از یک آماتور بیمعنا به استعدادِ برتر» تبدیل کند. او مدعی پیوند میان تخیلات و واقعیت است. سالتز در پایان مقدمه کتاب «چگونه میتوان هنرمند بود»، بهطور هیجانبرانگیزی مینویسد: «بنابراین موتورهای حرکتی خود را روشن کنید. بشتابید. لمس کنید لحظاتی را که تخیلات شما با واقعیت درگیر میشود، مرزها و قراردادها را کنار میزند و جلوی چشمان شما تغییر میکند. هرگز نهراسید. هنر مانند قالبی (ظرفی) است که خودت را در آن میریزی.»
قسمتی از کتاب چگونه میتوان هنرمند بود:
تقلید کردن از دیگر هنرمندان در ابتدای مسیر، برای مهارت پیدا کردن امری عادی است. همه ما در ابتدا سعی میکنیم از دیگران الهام بگیریم و فرم و سبکهای آنها را در کارهایمان به کار ببریم. خیلی هم خوب است اما تا زمانی که در همان نقطه متوقف نشویم.
اگر تمام کاری که انجام میدهید کپی کردن از آثار نفیس دیگران باشد، کارتان به یک مجموعه هنری قابل پیشبینی یا هنر پر زرقوبرق بیمحتوا تبدیل میشود.
فرم توپولوژیکی، ساختار و اصالتی پیچیدهتر از تسلط بر یک تکنیک خاص یا ترکیب دو سبک نامرتبط دارد. این نوع پاستیچ (ترکیب) ممکن است در ابتدا هوشمندانه به نظر برسد، اما میتواند بهسرعت به «آش شلهقلمکاری» از ترکیبهای نادرست و بیشازحد آشکار تبدیل شود: مینیمالیست پاپ، سوررئالیست انتزاعی، کوبیست خیابانی، امپرسیونیست گرافیتی. شکلهای نیمهپخته و بدون معنا و مفهوم. در هنر قرار نیست که با مفهوم زیباییشناسی بازی کنیم.
اگر علاقهمند هستید که از کارهای دیگر هنرمندان الهام بگیرید و سبک خود را بسازید سعی کنید روی فضاهای بین تمام این سبکها، فرمها، ساختارها، ابزارها، ترکیبهای بصری و تخیل خود زیاد تمرکز کنید. اینها همان شکافهایی است که باید بررسی کرده و پر کنید. تا زمانی که مطمئن نشدید کار تبدیل به سبک منحصربهفرد خودتان نشده به تلاش ادامه دهید. درنهایت، اتفاق میافتد. خودتان را در یک کولیزئوم (آمفیتئاتر) عظیمی از راهها، ابزار کار، مواد و امواج عظیم الکترومغناطیسی تصور کنید، که برای پیادهکردن ایده خود حق انتخاب دارید. حالا همهی آنها را از آن خودت کن، اینجا خانه افکار و ایدههای شماست.
خرید کتاب چگونه میتوان هنرمند بود