جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

معرفی کتاب: پادزهر

معرفی کتاب: پادزهر «پادزهر» عنوان کتابی است نوشته‌ی الیور برکمن که نشر میلکان آن را به چاپ رسانده است. کتاب‌های خودیاری هیچ کمکی نمی‌کنند. تعداد کمی از انبوه مزایای زندگی مدرن امروز می‌توانند حال ما را بهتر کنند. ثروت، حتی اگر بتوانید به آن دست پیدا کنید، لزوماً به شادی منجر نمی‌شود. رابطه‌ی عاطفی، زندگی خانوادگی و کار همان‌قدر که شادی‌بخش‌اند، اضطراب‌آور هم هستند. حتی نمی‌توانیم روی اینکه معنای شادی چیست توافق کنیم. حال باید نتیجه بگیریم همه‌ی کارهای ما بی‌حاصل است یا فقط راه اشتباه را انتخاب کرده‌ایم؟ الیور برکمن، همه‌جا، از شرق تا غرب را جست‌وجو کرده است تا آدم‌هایی را پیدا کند که همگی دیدگاه مشترکی به زندگی دارند. آدم‌هایی که چه روان‌پزشک و پژوهشگر روان‌شناسیِ تجربی باشند، چه متخصص مبارزه با تروریسم، مشاور کسب‌وکار و چه فیلسوف، همگی معتقدند تنها همان تلاش بی‌وقفه برای رسیدن به شادی است که باعث احساس بدبختی و بیچارگی ما می‌شود. معتقدند راه دیگری برای رسیدن به شادی و موفقیت وجود دارد و آن هم با آغوشِ باز پذیرفتن شکست، بدبینی، عدم امنیت و عدم قطعیت است؛ یعنی پذیرفتن همه‌ی چیزهایی که در زندگی از دست‌شان فراری‌ایم. «پادزهر» کتابی تفکربرانگیز، تا حدی غیرعادی و درنهایت به غایت روح‌بخش است؛ کتاب راهنمای آدم‌های هوشمند برای درک سوءبرداشت آدم‌ها از معنای شادی و شاد بودن. ویلیام لیث در تلگراف می‌نویسد: «این کتابی خارق‌العاده است که وادارمان می‌کند به رویکرد فعلی‌مان نسبت به زندگی شک کنیم، به بازنگری آن بپردازیم و از جست‌وجوی مداوم شادی و قطعیتی که معمولاً به شکل مصرف‌گرایی بروز می‌کند، دست برداریم.» همچنین جولیان بگینی در گاردین می‌نویسد: «پادزهر شاید مفیدترین و صادقانه‌ترین کتاب سال‌های اخیر درباره‌ی شادی و خوشبختی باشد؛ ترکیبی اعجاب‌آور از منطق و عقل سلیم و پادزهری نیروبخش برای اعتیاد روزافزون به کتاب‌های خودیاری.»

قسمتی از کتاب پادزهر:

معمولاً فرض می‌کنیم که برخورداری از اعتمادبه‌نفس بالا چیز خوبی است، اما عده‌ای از روان‌شناسان مدت‌هاست بر این باورند که این مفهومی مشکل‌آفرین است، چرا که بر بنیان یک خود واحد و به‌سادگی قابلِ شناسایی تکیه دارد. در حقیقت دادن یک نمره‌ی کلی به خودِ خود می‌تواند بسیار خطرناک باشد. مشکل دقیقاً از همین بازی خودارزیابی نشئت می‌گیرد؛ در این حالت به‌طور تلویحی فرض می‌کنیم خودی یگانه وجود دارد که می‌توان به آن نمره‌ای کلی داد. هنگامی که خودتان را فردی قوی ارزیابی می‌کنید، در حقیقت دارید امکان ارزیابی ضعیف از خود را هم خلق می‌کنید؛ یعنی اصلاً خودتان دارید این ذهنیت را تقویت می‌کنید که خود شما چیزی است که می‌تواند خوب یا بد باشد و این تعمیمی افراطی و مضحک است. شما هم نقاط قوت دارید و هم نقاط ضعف؛ هم رفتارهای خوب دارید و هم رفتارهای بد. خفه کردن تمام این ظرافت‌ها با پارچه‌ی کل‌نگرِ عزت یا اعتمادبه‌نفس نسخه‌ای برای رنج و بدبختی است. روان‌شناسی به نام پل هاک که مخالف مفهوم اعتمادبه‌نفس است، می‌گوید وقتی اعتمادبه‌نفس را در ذهن کودکان‌تان می‌پرورانید، با این کار غرور، خودپسندی و خود برترپنداری را به آن‌ها یاد داده‌اید. از طرف دیگر هنگامی که اعتمادبه‌نفس‌شان متزلزل شود، گناه، افسردگی و احساسات حقارت و ناامنی را به خوردشان داده‌اید. بهتر است که این نوع تعمیم‌ها را به طور کلی دور بیندازیم. در عوض شاید بهتر باشد به هریک از اعمال خود نمره‌ی خوب یا بد بدهید. تصمیم بگیرید تا آنجا که ممکن است کارهای خوب و کمترین کارهای بد را انجام دهید؛ ولی وارد هزارتوی خود نشوید. واپسین انتقاد -و احتمالا مهم‌ترین انتقاد- از این نوع فکر کردن درباره‌ی خود، مربوط است به مفهوم ازخودگذشتگی.  
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.