عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
معرفی کتاب: همهچیز دربارهی خانه
«همهچیز دربارهی خانه» عنوان کتابی است نوشتهی مایکل اَلن فاکس که نشر بیدگل آن را به چاپ رسانده است. خانهها همیشه مکانهای دورهمجمعشدن بودهاند. مردمانی که در دوران پیشاتاریخ میزیستند به بهترین شکلی که از عهدهاش برمیآمدند کنار هم در جاهایی پناه میگرفتند و گاه این کار را اتفاقاً به سبکوسیاقی دلپذیر انجام میدادند. در آنچه بهعنوان تاریخِ ثبتشده میشناسیم، صدها نسل بعد، اغنیا و نامداران برای پذیرایی از مهمانان صحنها و تالارهای مجللی داشتند که نزد همگان معروف و مورد تحسین بودند و افراد برای دعوتشدن بدانجا، به اصطلاح، سر و دست میشکستند. این در حالی است که مردم افتادهی روستایی و نیز شهرنشینها، در قالب سنتهای قومی مختلف، مهماننوازیِ دوستانه را در صدر، یا نزدیکیهای صدر، فهرست تعهدات اجتماعیشان، که مستلزم التفات و مراقبت دقیق هم هست، قرار دادهاند و از همین رو، استقبالی گرم و آشیانی نرم را در منازل آنها نیز میشد انتظار داشت.
این سنتها امروز هم ادامه دارند. خانه دارای جایگاهی مرکزی در حیات بشری است. در نتیجه، دربارهی خانه بسیار اندیشیدهاند، بدان ارج نهاده و تمنایش را داشتهاند و انبوهی از آثار نوشتاری و سایر محصولات فرهنگی را سراسر به این موضوع اختصاص یافته است. از این رو، شاید تصور کنیم که خانه مفهومی جاافتاده است، به عبارت دیگر، شاید فرضمان آن باشد که خانه مفهومی است شفاف و به سهولت فهمشده. اما اگر واقعاً اینطور فکر میکنیم باید دربارهاش از نو بیندیشیم. خانه مفهومی است حقیقتاً بنیادی و جهانشمول و بااینحال، همین خانه برای افراد مختلف در موقعیتهای گوناگون معانی لایهلایه و بههمپیوستهی متعددی دارد. خانه برانگیزندهی عواطف عمیق و الهامبخش بیانگریهای خلاقهای است که همزمان صمیمانه و عقلایی هستند. از این رو، بیسبب نیست که همین خانه، وقتی در پی تحقیق دربارهی آن مفهومی ناآرام، متغیر و تا حدی دستگریز و دشواریاب از کار درمیآید، موجب تعجبمان میشود.
وقتی رسانههای عمومی روی خانه تمرکز میکنند، علاقه و توجه ما بهطور معمول به معماری، طراحی، سبک (استایل)، تزئینات داخلی یا به خانه بهعنوان نوع خاصی از کالاهای مصرفی جلب میشود. این در حالی است که در این کتاب تلاش نویسنده ارائهی توضیحی است دراینباره که خانه چه هست (و چه میتواند باشد) و اینکه آدمها (از جمله خودمان) دربارهی فضاهای زیست خود در پیوند با جهان اطرافشان چگونه میاندیشند و احساس میکنند.
کتاب «همهچیز دربارهی خانه»، از آن جهت که در مجالی مختصر تقریباً همهی رویکردهای ممکن به خانه را پوشش داده در نوع خود کتابی منحصربهفرد است. فصلهای مختلف کتاب حاضر، با طرح مباحثی که دامنهی آنها از فلسفه و هنر و ادبیات تا اجتماع و طراحی شهری و سیاست گسترده است، تصویری جامع، هرچند گزیده و مجمل، از نحوهی بازنمایی خانه در شاخههای مختلف فرهنگ بشری به دست میدهند. در این بین، جستار ضمیمهشده نیز با برجستهکردن تفاوتهای خانه و منزل روابط پیچیده و تأثیرات متقابل این دو را بررسی میکند.
قسمتی از کتاب همهچیز دربارهی خانه:
میتوان گفت که خانهی کودکی شما -مثل هر چیز دیگر متعلق به بخشهای قدیمیتر زندگیتان- درست همان است که شما اکنون به یادش میآورید. نه کمتر نه بیشتر. اما آیا این واقعاً همهی داستان است؟ اولاً ممکن است سیلی از عواطف و احساسات با خاطرات شما از خانه گره خورده باشند. ثانیاً، یاد و حافظه کاملاً مستعد اعوجاج و از هم پاشیدن است (به اصطلاح، بعید نیست که فریبمان بدهد) اما گاهیاوقات یادآوریهایی که انجام میدهیم، با روشنترشدن یا کاملترشدن در طول زمان، از فریب نجاتمان هم میدهد. این اتفاق زمانی میافتد که مئارد سرکوبشده یا یادآورینشده بعد از نو بالا میآیند و ظاهر میشوند، خواه به شکل خودانگیخته خواه با سعی و تلاش عامدانه و این واقعه میتواند موجب برانگیختن احساساتی علاوه بر، یا به جای، احساساتی که پیشتر داشتهایم بشود. از این رو، چنین به نظر میرسد که عمل یادآوریِ خانه ممکن است دوره به دوره هم از حیث محتوا و هم از حیث تأثیر تغییر یابد و به همین دلیل، اینگونه نیست که آن خاطراتِ خانه که دربارهشان گفتیم قطعی و لایتغیر باشند.
خاطرات دوران کودکی مارسل پروست، همانها که با تجربهی خوردن کیک صدفی کوچکی به اسم پتی مادلن آزاد میشوند، در جلد اول، رمان گرانسنگ او «در جستوجوی زمان از دست رفته» با شعف تمام توصیف میشوند و بااینحال پروست، که احتمالاً بیش از هر رماننویس دیگری در تاریخ دربارهی حافظه و یاد نوشته است، اولین کسی است که قبول دارد شاید یادآوریها آن آشکارسازیای را که به نظر میرسد انجام میدهند انجام نمیدهند.
فلذا، حافظه فرار و دستگریز است. تلاشها برای یادآوری گاه نتایج معمول و کاملاً مورد انتظار به بار میآورندد؛ اما در مواقع دیگر، چنین نمیشود و با یادآوری کردن، نفعی یا خسرانی در زمینهی محتوا یا احساس نصیبمان میشود.
خانه شاید به آن خوبی که به یاد میآوریم نباشد، اما شاید آنقدرها بد هم نباشد. از این رو میتوان پرسید که آیا خانه صرفاً توهمی حاصل یک یادآوری دلبخواهی یا معیوب است؟ خیر، چون پیش از هر چیز، یادها و خاطرات همیشه دربارهی چیزی یا یاد و خاطرهی چیزی هستند. افزون بر این، دربارهی گذشته واقعیتهایی وجود دارد و آنها -مثل همهی واقعیتها- سزاوار برخورد احترامآمیز هستند. این امر حاکی از آن است که بایستی راههایی برای نیل به حقیقتِ گذشته وجود داشته باشد؛ اما آدمی چطور میتواند صحت یادکرد را دقیقاً بررسی کند؟
پاسخ تا حدی در دست این چیزهاست: عکسها، پیامهای مکتوبی که ذخیره کردهایم، اسناد و مدارک، گواهی شاهدان (همسایگان و کسانی که با فرد زندگی کرده یا او را دیدهاند)، و هماهنگی یا انسجام درونی چیزهایی که به یادشان میآوریم.
بااینحال، باید قبول کرد که بهطور اصولی این امکان وجود ندارد که یاد و خاطرهای را از طریق مقایسهی آن با چیزی که دعوی توصیفش را دارد محک زد. ما از پیشِ خودمان اطمینان خیلی زیادی به آگاهیمان داریم و این اطمینان را دیگرانی که با آنها تعامل میکنیم نیز دارند (و برعکس). و روایت زندگیمان، که ما برای خودمان میسازیم، پروژهای پیوسته جاری است که همیشه و هر لحظه میتواند مورد بازبینی قرار بگیرد. این یعنی گذشته آنطور که ما آن را میبینیم، کاملاً جدا از مسئلهی صحت خاطراتمان از حیث انطباق آنها با واقعیات، همواره به روی تفسیر دوباره گشوده است.
خرید کتاب همه چیز دربارهی خانه