عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
معرفی کتاب: نیروی حال
«نیروی حال» با زیرعنوانِ راهنمای بیداری معنوی عنوان کتابی است نوشتهی اکهارت تول که نشر ذهنآویز آن را به چاپ رسانده است. نویسنده میگوید: «این کتاب، عصارهی آموزههای من را در بَر دارد. البته من میکوشم آموزههایم را، حتیالمقدور، در ظرفِ کلمات بریزم و با افراد و گروههای کوچک و سالکانِ راهِ معنا در میان بگذارم. این تلاشِ من در ده سالِ گذشته بوده است. میدانم که کلمات گنجایشِ همهچیز را ندارند. میخواهم با همهی وجودم تشکر کنم از همهی آنهایی که شجاعت داشتند و خواستند که تحول ِ درونِ خویش را تجربه کنند؛ آنهایی که پرسشهای جدی درافکندند و آمادهی شنیدنِ پاسخهایم بودند. اگر این آدمهای دوستداشتنی نبودند، این کتاب به زیور طبع آراسته نمیشد. این آدمها اقلیتی هستند رو به رشد که طلایهدارانِ معنویتِ عصر ما خواهند شد. اینها به جایی میرسند که میتوانند پوستهی الگوهای ذهنیِ جمعیِ موروثی را بشکنند و بیرون بیایند. الگوهایی که سالهای سال است بشریت را اسیر رنجهای بسیار کرده است.
من اطمینان دارم که این کتاب به دستِ تمامیِ کسانی خواهد رسید که خواهانِ دگرگونیِ بنیادی درون خویشاند. همچنین امیدوارم که این کتاب به دستِ کسانی نیز برسد که محتوای آن را در خورِ توجه میدانند. گرچه آماده نباشند که محتوای این کتاب را زندگی یا تمرین کنند. این امکان وجود دارد که بعدها بذری که در حینِ خواندنِ این کتاب کاشته شده است تبدیل به دانهیِ روشنی شود و ناگهان بشکفد، ببالد و درختی غرقِ شکوفه شود. این استعداد در ذاتِ همهی آدمیان هست.
این کتاب، در پاسخ به پرسشهای کسانی فراهم آمده که در سمینارها، کلاسهای مراقبه و نیز نشستهای خصوصیِ مشاوره شرکت کردهاند. بنابراین، من شکل و شمایل پرسش و پاسخیِ محتوای این جلسهها را حفظ کردهام. در این جلسهها، من بیش از مخاطبانم آموختهام. بعضی از پرسشها و پاسخها را کلمهبهکلمه حفظ کردهام. بعضیها هم حاصلِ جمعِ پرسشهایی است که بیشوکم شبیه به هم بودهاند. هنگامِ نوشتن، گاهی پاسخهایی دقیقتر و عمیقتر برای پرسشها مییافتم و آنها را جایگزینِ پاسخهایی میکردم که قبلاً داده بودم. ویراستارِ کتاب نیز برای وضوحِ بیشتر مطالب، پرسشهایی طرح کرد که برای آنها نیز پاسخهایی ارائه کردم.
قسمتی از کتاب نیروی حال:
آیا بیزار هستی از کاری که میکنی؟ این کار، ممکن است شغل تو باشد یا تو موافقت کرده باشی کاری را انجام بدهی و اکنون در حالِ انجام دادنِ آن باشی، اما پارهای از وجود تو، از این کار بیزار است و در برابرِ آن مقاومت میکند. آیا نسبت به یکی از خویشانِ خود تنفری را در دلت احساس میکنی؟ آیا میدانی انرژیای را که بدینسان از خود ساطع میکنی تو را و افراد پیرامونِ تو را خراب میکند؟ به درونِ خویش نگاهی دقیق بینداز. آیا در خود، بیزاری و اکراه میبینی؟ اگر چنین است، آنها را، هم در سطحِ ذهن و هم در سطح عواطف و احساسات مشاهده کن. ذهنِ تو چه فکرهایی را پیرامونِ این وضعیت تولید میکند؟ آنگاه، به عواطف و احساساتِ خود نگاه کن. عواطف و احساسات، واکنش بدن تو به افکار توست. آنها را احساس کن. آیا احساساتِ تو خوشایند هستند یا ناخوشایند؟ آیا این همان انرژیای است که دوست داری در درونِ خویش داشته باشی؟ آیا قدرتِ انتخاب داری؟
ممکن است حقِ تو را خورده باشند، ممکن است کارِ تو ملالآور و خستهکننده باشد، ممکن است یکی از نزدیکانِ تو با تو درست برخورد نکند و مدام تو را بیازارد؛ همهی اینها ربطی به ماجرا ندارد. اینکه افکار و احساساتِ تو نسبت به این وضعیت توجیهپذیر است یا نه، در اصلِ قضیه تفاوتی ایجاد نمیکند. حقیقت آن است که تو در برابرِ آنچه هست مقاومت میکنی. تو لحظهی حال را به دشمنِ خود تبدیل کردهای. تو ناشادمانی میآفرینی و بینِ درون و بیرونِ خود جنگ بهپا میکنی. ناشادیِ تو نهتنها درونِ تو و اطرافیانِ تو را میآلاید، بلکه روحِ جمعیِ بشریت را نیز آلوده میکند؛ روحی که تو نیز پارهای از آن هستی. آلودگیِ کرهی زمین، انعکاس بیرونی آلودگی درون توست: انعکاس درون آلودهی میلیونها فرد ناآگاه که مسئولیت دنیای درون خود را به عهده نمیگیرند.
یا دستبکش از کاری که انجام میدهی و دوستش نداری و بهطور صریح و شفاف صحبت کن با کسی که تو را آزرده است و احساسِ خود را به او بگو، یا اینکه حس منفی خود را کنار بگذار. حسی که ذهنِ تو آن را پیرامونِ وضعیتِ موجود پدید آورده است و کاری ندارد، جز آنکه خودِ دروغین تو را فربهتر کند. درک بیهودگی این حس منفی، بسیار مهم است. اتخاذِ شیوهای انکاری و منفی در برابرِ وضعیت موجود، هرگز کارساز نبوده است. درواقع، این شیوه، در بسیاری از موارد، دست و بالِ تو را میبندد و مانع دگرگونیِ حقیقی میشود. هر کاری که برخاسته از انرژی منفیِ تو باشد، توسطِ همین انرژی منفی آلوده میشود و درد و رنج و ناشادمانیِ بیشتری را به وجود میآورد. علاوه بر این، حالت منفی درونی، مُسری هم هست: ناشادی، راحتتر از بیماریهای عفونی به دیگران سرایت میکند. به واسطهیِ قانون انعکاس صدا، حالتِ منفی درونیِ تو، منفیاندیشیِ بالقوهیِ دیگران را به فعلیت درمیآورد و به شکلی شدیدتر به خودِ تو بازمیگردد.