عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
معرفی کتاب: لحظاتی با فیلسوفان
«لحظاتی با فیلسوفان» با زیرعنوانِ زندگینامه فیلسوفان و اندیشمندانِ پیش از سقراط تا دوران معاصر، اثری است به قلم ضیاء طرقدار که انتشارات آزادمهر آن را به چاپ رسانده است. لحظاتی با فیلسوفان کتابی است کوچک، ولی دربارهی انسانهایی بزرگ. اگر فلسفه را یک ساختمان بزرگ بدانیم، فیلسوفان را باید کارگران این ساختمان بزرگ به حساب آورد. اندیشه و فکر تنها ماده سازنده ساختمان بزرگ فلسفه است. نام اولین کسی را که شروع به ساختن این ساختمان بزرگ کرد نمیدانیم. شاید اولین کسی که اندیشه کرد، او بود که این ساختمان بزرگ را پیریزی کرد؛ ولی نمیدانیم در چه دورهای و در کجا میزیسته است. هر فیلسوف و اندیشمندی در طول تاریخ تکهای از این ساختمان را ساخته و به هر چه بزرگتر و کاملتر شدن آن کمک کرده است. این ساختمان بزرگ گویی که هیچگاه تکمیل نخواهد شد و کارگران آن باید سالهای زیادی بر روی آن کار کنند. شاید تا وقتی که اندیشه هست، این ساختمان تکمیل نشود و فقط به آن چیزهایی افزوده شود. آری، ساختمان بزرگ فلسفه هنوز نیمهکاره است و کارگران این ساختمان، یعنی فیلسوفان، هنوز سالهای زیادی باید بر روی آن کار کنند. در در ورودی ساختمان فلسفه نام تمامی کسانی که در ساختن این ساختمان بزرگ همکاری داشتهاند، نوشته شده است.
نویسندهی کتاب حاضر میگوید: «یک روز از جلوی در این ساختمان بزرگ میگذشتم که نام این فیلسوفان را دیدم و تصمیم گرفتم به زندگی تعدادی از آنها بپردازم تا متوجه شوم که چرا این انسانها در راه فلسفه قدم گذاشتهاند و چرا در این ساختمان به سر میبرند. دلیل اینکه چرا فقط به تعدادی از آنها پرداختهام، تعداد زیاد آنهاست و دلیل اینکه چرا فقط به زندگی آنها پرداختهام و وارد فلسفه و اندیشه آنها نشدهام، این است که من هنوز بیرون این ساختمان بزرگ هستم و وارد این ساختمان نشدهام. در این کتاب کوچک به زندگینامهی تعدادی از فیلسوفان غربی از پیش از سقراط تا دوران معاصر پرداختهام و تا جایی که توانستهام کوشش کردهام تا به مراحل و حوادث مهم زندگی هر فیلسوف اشاره شود. در پایان زندگینامه هر فیلسوف تعدادی از آثار آنها را نیز معرفی کردهام. در پایان زندگینامهها در بخشی به نام مختصری دربارهی دیگر فیلسوفان و اندیشمندان، بهطور خلاصه به زندگی و آثار تعدادی دیگر از فیلسوفان و اندیشمندان پرداختهام و در بخش سخنانی از فیلسوفان و اندیشمندان، به سخنان و جملاتی کوتاه از تعدادی از فیلسوفان اشاره کردهام. در بخش پایانی نیز منابعی را که از آنها بهره گرفتهام آوردهام.
قسمتی از کتاب لحظاتی با فیلسوفان:
باروخ اسپینوزا
باروخ اسپینوزا در ۲۴ نوامبر ۱۶۳۲ در آمستردام به دنیا آمد. او متعلق به خانوادهای از یهودیان پرتغال بود که در حدود اواخر قرن شانزدهم به هلند مهاجرت کرده بودند. مادرش شش سال پس از زادن او و پدرش در ۲۲ سالگی او درگذشتند و اسپینوزا تقریباً تمام میراث پدر را به خواهر یگانه خود واگذار کرد. اسپینوزا در جامعهی یهودی آمستردام و مطابق با سنن یهودی پرورش یافت. مقدمات زبان لاتینی را از یک آلمانی آموخت و تحت نظر فرانسیس واندن اندن یکی از مسیحیان، به مطالعه زبان پرداخت و تحت تعالیم او با ریاضیات و فلسفه دکارت آشنایی یافت. اسپینوزا اگرچه در سنت دینی یهود پرورش یافت، خود را در قبول کلام یهود و تفسیر کتاب مقدس ناتوان میدید و در سال ۱۶۵۶، وقتی که تنها ۲۴ سال داشت، از طرف جامعه یهود رسماً مطرود شناخته شد. در بیرون آمستردام در خیابان آوتردک اتاق آرامی در زیر شیروانی اجاره کرد و ظاهراً در همین ایام بود که نام خود را از باروخ به بندیکت تبدیل نمود. صاحب خانه و زنش هر دو از مسیحیان منوسیمونسی (فرقه مسیحی که طرفداران منوسیمونس هستند) بودند و تا اندازهای طعم تکفیر را چشیده بودند و میتوانستند وضع اسپینوزا را بفهمند. او برای امرار معاش به تراشیدن عدسیهای وسایل بصری پرداخت. پنج سال بعد (۱۶۶۰) صاحبخانه او به راینسبورگ در نزدیکی شهر لیدن منتقل شد و اسپینوزا نیز با وی به آنجا رفت. این خانه هنوز برجاست و نام خیابان به نام اسپینوزا معروف است. بارها دو یا سه روز پیدرپی در خانه میماند و کسی را نمیدید و غذای مختصر او را پیش او میبردند.
اسپینوزا پنج سال در راینسبورگ اقامت کرد. در آنجا با هنری اولدنبورگ، دبیر انجمن سلطنتی لندن به مکاتبه پرداخت و بنا به خواهش دوستانش و کسانی که با او مکالمه میکردند، به ووربرگ، که محلی در خارج شهر لاهه بود، منتقل شد و این در سال ۱۶۶۵ بود. در سال ۱۶۷۰ در خود لاهه اقامت گزید. در همانجا در سال ۱۶۷۶ با لایبنیتس ملاقات کرد. اسپینوزا هرگز شاغل مقام دانشگاهی نبود. او در سال ۱۶۷۷ بر اثر ابتلا به مرض سل درگذشت.