جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: قلههای ادبیات جهان/ سفر به انتهای شب سلین
کتابی است تألیف جان استارک و از مجموعهی قلههای ادبیات جهانِ نشر چترنگ. مجموعهی قلههای ادبیات جهان چشماندازی بلندپروازانه دارد و درصدد است معرفی فشرده و روشنی از آثار ادبی جهان بهویژه از تألیفات کلاسیک پیش از قرون وسطا تا آثار قرن بیستم ارائه دهد. مجموعهی مذکور خود را به سنت ادبی یا ژانر ویژهای محدود نمیکند و درسنامههایی غنی مهیا میسازد که به مهمترین و پر خوانندهترین شاهکارهای ادبی میپردازند. هر کتاب به یک اثر اختصاص دارد و بررسی دقیقی از آن به دست میدهد. همچنین پیشزمینههای تاریخی، فرهنگی و ذهنی آن نوشته را شرح میدهد و در خصوص تأثیر کتاب، بحث و راهنمایی برای مطالعهی بیشتر را امکانپذیر میکند. همکاران این مجموعه به مسائل زبانشناختی توجه کاملی کردهاند و در چهارچوب کلی مجموعه به آنها آزادی داده شده تا رویکرد نقد خود را برگزینند. گفتنی است وقتی متن به زبانی غیر از انگلیسی نگاشته شده، به کسانی که ترجمهی انگلیسی کتاب را مطالعه کردهاند، کاملاً توجه شده است. از بهکارگیری زبان تخصصی نقد اجتناب شده و اصطلاحات تخصصی استفادهشده در کتاب توضیح داده شدهاند. سفر به انتهای شب رمانی جدی، پرشور و مردمگریز و سرشار از طنزی تلخ و تیرهترین بدگمانی به انسان است. میلیونها خواننده در سراسر جهان آن را مشوش دانستهاند و از بیمارگونگی سلین وحشتزده و درعینحال شیفتهی ذوق و مهارت نویسندگی او هستند. جان استارک در این بررسی مشروح نشان میدهد که چرا این ستایشها بحق است و چرا این اثر خارقالعاده را باید یکی از قلههای ادبی مهم قرن بیستم دانست. ویراستار این مجموعه، جوزف پیتر استرن، استاد بزرگ ادبیات قرن نوزدهم و بیستم آلمان و نیچهشناس معروف، در مدت حیاتش آثاری را دربارهی نیچه، کافکا، یونگر، ریلکه و مان نوشت. عزتالله فولادوند کتاب نیچه را از از این نویسنده ترجمه کرده است.قسمتی از کتاب سفر به انتهای شب سلین:
بسیاری از داستانهای گفته شده در ادبیات و همچنین زندگی، حاوی سفر به منزلهی مضمون نظمدهنده هستند: سفر بهمثابه ریسمان روایی از قدمت اودیسه برخوردار است. در یک معنا همهی روایتها، تا جایی که جزئیات گذر از حالت ابتدایی امور را به حالتی دیگر-حالتی معمولاً بهتر، گاهی بدتر، اما لزوماً متفاوت- بازگو میکنند، راوی سفر هستند. به این ترتیب سفر به استعارهای برای جابهجایی تبدیل میشود که از روند داستان قابل تفکیک نیست. اما من اینجا باید بر روی سفر-بهخصوص در این مورد- بهمثابه بنمایهی حقیقی یا آشکار ادبیات داستانی تمرکز کنم. قهرمان سلین (یا به تعبیر دیگر ضد قهرمان او) مسافر است، دچار بیقراری است، نه اینکه او دوست دارد جاهای دیگر را ببیند، بلکه چون بیتاب است تا از جایی که هست فرار کند. او نمیتواند زمان درازی یک جا ساکن بماند. اما سفرهای باردامو به یک مضحکه تبدیل میشود، مضحکهی ژانری که به آن تعلق دارد. مسافر ادبیات داستانی انتظار دارد که با سفر به جاهای مورد نظر حالش بهتر یا خشنود و راضیتر شود، اما این موضوع در مورد باردامو صدق نمیکند. جاهایی که او به آن سفر میکند فلکزدهتر از جاهایی است که از آنها میآید؛ حاصل جابهجاییهای او بند آوردن راههای نویدبخش فرار از یک زندگی است که او قابل زیستن نمییابد. بااینحال سفرهای او جنبهی مثبتی هم دارد، چون نقش او را در مقام راوی تثبیت میکند. باردامو مسافری نمونه و مثالی باقی میماند: او شخص ممتازی است که به جای دیگر رفته است، کسی که دیده است، کسی که برگشته تا برای کسانی که نرفتهاند تعریف کند آنجا چهجور جایی است. داستان سفرهای او هر چقدر هم منفی، برای ما خوشایند است و بهصورت نیابتی باعث لذت ماست.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...