جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: فواید گیاهخواری
«فواید گیاهخواری» عنوان کتابی است نوشتهی صادق هدایت و چاپ انتشاران گیوا. مابین احتیاجاتی که انسان را پیوسته در فشار گذشته، از همه سختتر و از همه وسیعتر، احتیاج خوردن است. این احتیاج، وابسته به زندگانی میباشد، چه برای مرمت قوایی که به مصرف میرسانیم، ناگزیریم بهوسیلهی خوراک، قوای دیگری جانشین آن بنماییم تا بدن به تحلیل نرود. زندگی، شبیه است به یک آتشکده که باید مرتب مواد مشتعله به آن برسد تا خاموش نگردد. گرسنگی، فرماندهی غداری میباشد که بیدادگری آن ، دمی ما را آسوده نمیگذارد. باید خورد، برای زندگانی! امروز بخوریم، فردا بخوریم، همیشه بخوریم. یک میل کور و درنده، یک احتیاج گنگ و ضروری، ما را به این کار وادار مینماید. تمام حواس و ارادهی حیوانات را نیز همین احتیاج به خود جلب کرده و اغلب آدمیان وحشی به جز خوردن، لذت و خوشبختی دیگری را سراغ ندارند. مردمان متمدن، اگرچه ادعای افکار عالیه میکنند، ولیکن مسألهی خوردن و نوشیدن، پیوسته فکر آنها را به خود مشغول نموده است. همهی اعضای بدن، غلام شکم میباشند و برای جستوجوی خوراک به کار میروند. حواس ظاهری، کمک به راهنمایی در این تکاپو مینماید و اعمال روحیه، برای به چنگ آوردن و تشخیص خوبی و بدی خوراکها به کار میرود. این میل غریزی در حیوانات خیلی دقیق و موشکاف است. هر کدام از آنها، خوراکی را که بر طبق ساختمان و احتیاجات بدنشان است، بهخوبی تمیز داده و همان را میخورند. ولیکن از این قانون، جانوری که سرپیچی میکند، آدمیزاد میباشد و گویا این حس در انسان متمدن وجود ندارد؛ زیرا که دیده میشود هر گروهی از گلهی آدمیزاد، خوراکی را برگزیده که اغلب متضاد دیگری است و از روی یک مدرک معینی پیروی نشده و همین نشان میدهد که انسان، مانند سایر جانوران، نمیتواند به خوراک خودش اعتماد داشته باشد. هیچچیز در زندگانی آنقدر مهم نیست، مگر طرز خوراکی را که انتخاب کردهاند، چون از خوراک است که همهی ما پرتو زندگانی خود را میگیریم و تأثیر انکارناپذیری روی صفات ذهنی و قوای جسمانی ما دارد. تاریخ تمدن انسان نیز روی خوراک قرار گرفته. سبب عمدهی اغتشاشات، هجومها، جنگها، مهاجرتها، کینهورزی طبقات و شورش ممالک، سر مسألهی خوراک است. چیزی که اهمیت دارد، باید دانست روی زمینِ ما که پر از محصولات طبیعی است، با احتیاجات خودمان سنجیده و مابین خوراکهای رنگبهرنگ، ببینیم کدامیکی از نقطهنظر تغذیه طبیعیتر، اخلاقیتر، سالمتر و بالاخره بر سایر خوراکها برتری دارد. حیوانات را به سه دسته تقسیم کردهاند: گیاهخوار، گوشتخوار و همهچیزخوار. ظاهراً انسان خودش را در جزء دستهی سوم معرفی مینماید. ما میرویم از روی علوم فلسفه و طبیعت و مشاهدات علمی و غیره، نشان بدهیم که او به خطا رفته است و خوراک سالم و طبیعی او نباتات میباشد و همین موضوع اصلی این رسأله است.قسمتی از کتاب فواید گیاهخواری:
تاریخ گیاهخواری با تاریخ پیدایش آدمیزاد در روی زمین، شروع میگردد. چنان که از روی علوم ثابت شده، او مانند میمونهای بزرگ، در جنگلهای نواحی گرمسیر میزیسته و خوراکش تنها میوهی درختها بوده است و میمونها، سالها با همان خوراک زیست کرده، اما به واسطهی بعضی پیشآمدهای ناگهانی، مثل زمینلرزه و غیره، ناگزیر شده به نواحی دیگر کوچ بکند و به مناسبت تغییر آبوهوا، از گرسنگی، ناچاری و نایابی میوه، ناگزیر گردیده گوشت جانورانی که برای دفاع میکشته، بخورد و پس از پیدا کردن آتش، توانسته این عادت را نگاهداری بکند. پروفسور بونژ در کتاب علمی خود چنین مینویسد: «در زمانهای ماقبل انسانی، نیاکان آدمیزاد، مانند میمونهای بزرگ، در شاخسار درختان زندگی میکرده و از میوه تغذیه مینموده است. ساختمان بدن انسان کنونی گواهی میدهد، چون او دارای رودههای یک میوهخوار و گیاهخوار میباشد. هنگامی که انسان، زندگانی حیوان خزنده را ترک کرده و موقعیت قائم را پذیرفت، خوراک او تغییر نمود و گوشت و نباتات را با هم خورد، اما این تغییر خوراک در بدن انسان، تولید سموم نموده، از آنجا امراض تولید گردید. غذای گوشتی، رودههای کوتاه میخواهد و چون گذرگاه لولهی هاضمه زیاد دراز است، به زودی در آنجا تولید فساد کرده و ناخوشیهایی که از این راه بگیرند، موروثی گشته، پیوسه سختتر میشود. بهخصوص نزد بچههایی که از خویشان همخون به دنیا بیایند.» پروفسور هئر آلمانی، راجع به خوراک انسان اولیه میگوید: «غرس درختهای میوه و کشت غلات، به ازمنهی خیلی قدیم میرسد و در آن زمان، میوه استعمال میکردهاند، سیب و گلابی زغالشده، پیدا کردهاند و آنها را دولپه مینمودهاند و برای توشهی زمستان خودشان خشک میکردهاند.» اطراف قدیمیترین اقامتگاه نژادهایی که در کنار دریاچهها، در خانهی چوبی منزل داشتهاند، در سوئیس، وانگن ربنهوزن کنسیز تودههای زغالشدهی میوههای جنگلی پیدا کردهاند که برای آذوقههای زمستان خشک شده بود و به علاوهی آلونکهای آنها، آسیابهای دستی پیدا گردیده است. بوردو در کتاب تاریخ خوراک خود نوشته: «خوراکی پیدا نمیشود که استعمال آن آنقدر قدیمی و عمومی بوده باشد که میوهها. چیدن آنها، تنها مایهی معیشت انسان اولیه بوده. در نواحی نیمهحاره که میوههای عالی میرسید، در تمام مدت سال، هنوز ساکنین آنجا از این حاصل آسان زندگانی میکنند. کاشتن درختهای میوه در هر جایی که عملی میشده، به ابتدای تمدن زراعتی میرسید.»
در حال بارگزاری دیدگاه ها...