عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
معرفی کتاب: سینمای ژاپن؛ از آغاز تا پایان جنگ جهانی دوم
«سینمای ژاپن؛ از آغاز تا پایان جنگ جهانی دوم» عنوان کتابی است به قلم مشترک محمد نقیزاده و قدرتاله ذاکری که نشر نی آن را به چاپ رسانده است. سینمای ژاپن را به جرئت میتوان متفاوت دانست، درست مانند دیگر هنرهای این کشور و نیز دیگر وجوه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگیِ آن. نوئل باچ، منتقد فرانسوی فیلم، در کتاب خود، «از دید ناظر دور؛ شکل و معنی در سینمای ژاپن» چنین نتیجه میگیرد که حداقل تا سال ۱۹۴۵ سینمای ژاپن تنها سینمای ملی در جهان بوده که از فرهنگی غیراروپایی برآمده است. او همچنین هنگامیکه از شکلگیری بِنشیها در سینمای اولیهی ژاپن صحبت میکند، وجود آنان را عاملی میداند که اجازه نداد سینمای این کشور در فرایند شکلگیری سینما در غرب، مستعمرهی سینمای غربی شود.
از سوی دیگر، این تفاوت باعث شده است فهم سینمای ژاپن در خارج از مرزهای این کشور تا حدی دشوار باشد، چنانکه شناختِ دیگر وجوه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگیِ این کشور نیز چنین است. ژاپن صنعت سینماییِ نیرومندی دارد که تولید سالانهی آن در خور توجه است.
شناخت جامع ژاپن بیشک نیازمند بهکارگیری ابزارها و روشهای گوناگونِ علمی و کندوکاو مستمر است و شناخت این کشور از دریچهی سینمای آن مستلزم شناخت تاریخ سینما در این کشور است.
کتاب «سینمای ژاپن؛ از آغاز تا پایان جنگ جهانی دوم» به بررسی سینمای ژاپن از شروع آن تا پایان جنگ جهانی دوم اختصاص دارد. کتاب براساس دورههای تاریخیِ این کشور تقسیمبندی شده است. قبل از ارائهی مطالب در مورد سینمای هر دوره نیز، بهطور خلاصه به وضعیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... ژاپن در آن دوره پرداخته شده است تا خوانندگانِ ناآشنا با کشور ژاپن، شناختی هرچند اندک از وضعیت این کشور در آن دوره به دست آورند. پس از نگاهی کوتاه به هر دورهی تاریخی، وقایع سینمایی مرتبط با آن دوره به ترتیب سالشمار و به همراه توضیحات مرتبط بیان شده است. در این بین، فیلمها، شخصیتها، وقایع و بهطورکلی اموری برجستهتر شدهاند که در این سینما تأثیرگذارتر بودهاند.
کتاب حاضر براساس تجارب مؤلفان از حضور در ژاپن و با بهرهگیری از منابع ژاپنی گردآوری و تدوین شده است. منابع عمدهی مورد استفاده نیز در آخر کتاب ذکر شدهاند. علاوه بر این، کتابها، مقالات و بهطورکلی مطالب بسیار زیاد دیگری هم مطالعه شده که چون به شکل مستقیم از آنها استفاده نشده، از ذکر آنها خودداری شده است.
قسمتی از کتاب سینمای ژاپن؛ از آغاز تا پایان جنگ جهانی دوم:
میکیئو ناروسه در روز ۲۰ اوت ۱۹۰۵ در توکیو متولد شد. در گاهشماریِ سنتی ژاپن روز تولدش روز مار بود، ماه تولدش ماه مار بود و سال تولدش هم سال مار بود. به همین دلیل نام میکیئو را بر او گذاشتند که در این اسم از کانجیِ مار استفاده شده بود. آنها سه برادر و خواهر بودند که او کوچکترینشان بود. خانوادهاش فقیر بودند و وضع مالی خوبی نداشتند. بنابراین او بعد از پایان تحصیلات ابتدایی، به جای اینکه برای ادامهی تحصیل به دورهی متوسطه برود، راهی هنرستانی شد که در دورهای دوساله هنرجویانش را آمادهی کار برای کارخانههای صنعتی میکرد. با این همه، او حتی این دورهی دوساله را هم تمام نکرد و بعد از مرگ پدر با رها کردن هنرستان برای کمک به امرار معاش خانواده، با معرفی آشنایی در سال ۱۹۲۰ به شرکت شوچیکو پیوست. کارش در ابتدا تهیه، آوردن و بردن لوازم کوچک لازم در صحنهی فیلمبرداری مثل شانه، لباس و... بود، تا اینکه در سال ۱۹۲۲ دستیار کارگردان شد.
ناروسه فیلم زوج چانبارا، یعنی نخستین فیلم خود در مقام کارگردان را در سال ۱۹۲۹ ساخت. این فیلم در ماه نخست سال بعد به نمایش درآمد. سپس، در فاصلهی نمایش این فیلم و نمایش فیلم کوشیبِن گانباره که در اوت ۱۹۳۱ به نمایش درآمد، شش فیلم دیگر ساخت که همگی آنها کمدیهای پرتحرک و سرشار از لودگی بودند. در دورهی اِدو، ساموراییهای جزء، که کار دیوانی میکردند، بستهی ناهار خود را به کمر میبستند و به سر کار میرفتند. به این کار و نیز به خود آنها کوشیبِن میگفتند. بنابراین، در اوایل دورهی شووا این کلمه برای نامیدن کارمندان بسیار جزء به کار رفت که هر روز با همراه داشتن بستهی ناهار به سر کار میرفتند. کلمهی گانباره نیز برای تشویق به کار میرود و معنایی چون «موفق باشید»، «تلاش کنید» و... دارد. این فیلمِ ۲۸ دقیقهای که خوشبختانه در حال حاضر باقی مانده است، در زمرهی فیلمهای طبقهی متوسط شوچیکو در آن زمان بود و توانست نگاهها را متوجه ناروسه کند.
ناروسه در سال ۱۹۳۳ با دو فیلم «رؤیای هر شب» و «از تو جدا شدم» سری میان سرها درآورد. این دو فیلم در فهرست ده فیلم برتر سال کینما جونپو در ردههای سوم و چهارم قرار گرفتند. این نخستینبار بود که فیلمی از ناروسه در این فهرست انتخاب میشد؛ اما در این زمان سبک و کارهای او بیشتر با یاسوجیرو اُزو تطبیق داده میشد. برای همین بود که شیرو کیدو رئیس وقت استودیوی کاماتا گفت: «دو تا اُزو لازم نداریم.» این گفتهی معروف کیدو که نشاندهندهی نظر او دربارهی ناروسه بود، باعث شد ناروسه مصمم به خروج از شوچیکو شود. در سال ۱۹۳۴ او همراه با ساتسوئو یاماموتو که در آن زمان هنوز دستیار کارگردان بود، به شرکت تازه تأسیس پی.سی.ال رفت. آن دو در آنجا نخستین فیلم ناطق خود یعنی سه خواهر نازکدل را براساس داستانی از یاسوناری کاواباتا با عنوان خواهران آساکوسا ساخت. این فیلم در سال ۱۹۳۵ پخش شد.
خرید کتاب سینمای ژاپن؛ از آغاز تا پایان جنگ جهانی دوم