جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

معرفی کتاب: سخنانی به رنگ سکوت

معرفی کتاب: سخنانی به رنگ سکوت

"سخنانی به رنگ سکوت" عنوانِ مجموعه شعری است از ساناز سامع ملکی که انتشارات دُرنا قلم آن را به چاپ رسانده است. شعر نو پارسی با یک شورش آغاز شد؛ شورشی علیه قالب‌های تثبیت‌شده‌ی شعر کلاسیک پارسی و عموما چهره‌ی سرآمد این جریان را نیما یوشیج می‌دانند. شعر نو از لحاظ پیکره‌بندی کلی و اصول فُرمی با شعر کلاسیک تفاوت‌هایی ساختاری دارد و از پیشگامان آن می‌توان به چهره‌هایی همچون شمس کسمایی، تقی رفعت، میرزاده عشقی و ابوالقاسم لاهوتی اشاره کرد که البته هر یک از نظرگاه اصیل بودن عنصر نوآوری به طبع با دیگری تفاوت‌هایی نیز دارد.

به فراخور گذر زمان، در بخش شعر زنان هم به چهره‌هایی همچون فروغ فرخزاد برمی‌خوریم که نوعی جهان‌بینی زنانه را از دریچه‌ی زیبایی‌شناسی شعری خود و در قالب شعر نو عرضه می‌نماید. امتداد این جریان شعری در فضای این روزها به شاعران جوانی می‌رسد که می‌کوشند جهان ذهنی و بُن‌مایه‌ی هستی‌شناسی خود را در قالب فرمی شعر نو امتداد دهند که یکی از بااستعدادترین آنان، بدون‌شک خالق دفتر شعر "سخنانی به رنگ سکوت" یعنی ساناز سامع ملکی است.

سامع ملکی که متولد ۲۰ آذر ۱۳۵۸ در شهر اردبیل است، تحصیلاتش را در رشته‌ی پزشکی به انجام رسانده؛ اما خود را یک شیفته‌ی هنر و ادبیات می‌داند. خودش می‌گوید: مینیاتور، طراحی ساختمان، طراحی لباس و هر چیزی که در آن اثری از خلق باشد، درون من می‌توان پیدا کرد.

هشت ساله بود که نخستین تجربیات قصه‌نویسی را از سر گذراند، در سنین نوجوانی مجموعه شعر سپیدی نوشت که با بدشانسی محض محتویاتش از میان رفت و در طول سال‌ها دغدغه‌های خود را پرورش داده تا آنکه بار دیگر از سه سال پیش شروع به نوشتن می‌کند، این‌بار اما در ژانرهای گوناگون: از داستان کوتاه گرفته تا شعر کوتاه، شعر بلند، دلنوشته و...

جهان ذهنی سامع ملکی گویی مدام در حال طغیان کردن در فضایی سوررئال است. گویی واقعیت قابل لمس برای او جذابیتی ندارد و عنصر خیال و نقش‌های رنگین و پر حس آن برای او خواستنی‌تر است.

در شعر کوتاهی که در همین مجموعه شعرِ "سخنانی به رنگ سکوت" آمده، خودش جوهره‌ی شعرش را عشق و کمی اندوه می‌داند و شاید درد و البته انتظار.

شاعر در یادداشت کوتاهی می‌نویسد: قلم در دست می‌گیرم و تا لحظه‌ی سلام به جهانی برتر می‌نویسم، چرا که تمامی اشتیاق من برای توالی روز و شب‌هایم فقط همین است و بس.

قسمتی از مجموعه شعر سخنانی به رنگ سکوت:

"عکسی در قاب"

احساس

سخت است

ولی ایستاده‌ام کنار جوی روان

آسمان با ابرهای در حرکت

زمین چرخان

باد می‌وزد

ولی احساس من تکان نمی‌خورد

این احساس من است

چون عکسی در قاب

ثابت و ساکن

تو را می‌خواهد

*

"تگرگ"

تگرگ‌ها فریادند،

فریاد و نعره

نعره‌ی ابرها بر سیاهی راه

بر صورتم سیلی بزن

تکه‌تکه بیدار می‌شوم

نبود عشق را مجازات بده

همچون تگرگی بر رخم

سر دو بران، آواز بخوان

بوی سیب سبز ترش خواهد رویید

همرنگِ نادیده‌ی سپید بی‌محتوا

ابر و تگرگ و قله سپید

*

"پاک‌شده"

نامش را که خود پاک کردم

از ذهن تمامی وجودم

در لیستی از خیال می‌جویم

و او در پشت پرده‌ی رویای من می‌گرید

*

"دلتنگ"

چقدر سبز

دلتنگت هستم

با بوسه بر نقشت

تا صبح می‌خندم

*

"پشت به ابر"

آفتاب‌ها، زیاد پشت ابر ماندند

زمانی که ابدیت، ساز نبودن زد

پلک بر حقیقت بستند،

تا چشم‌ها ظلم را نستیزند

گوش بر فریاد گرفتند

تا زبان نتواند شنیده‌ها بگوید

این قرار زمین و زمان نبود

رسم بودن و نبودن هم نبود

شیوه‌ی رسوای فریب بود و بس...

*

"گمشده"

من در نگاه‌هایم در عکس‌ها گم شده‌ام

همان نگاه‌هایی که عاشقش شدی!

عاشقانه‌ها چندی است نجوا حرام شده

و من تشنه در حسرت دوستت دارم

تو می‌تازی چون اسبی در کوهپایه

و من همچون ماهی‌ای در تنگ

به کجا سفر کرد دنیایمان

که تو نغمه‌ی عشق در گوش دیگر خواندی

و من لبخند مهر را در آینه هم دزدیدم

امید رنگ باخته شاید نامرئی است

احساس بنفش تنهایی خفه‌ام می‌کند

پری‌های قصه‌ها هم در کتاب‌ها اسیرند

و مهمان نمی‌شوند دیگر مرا

خرید کتاب سخنانی به رنگ سکوت   

در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.