جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

معرفی کتاب: روزی روزگاری فوتبال (فوتبال و جامعه‌شناسی)

معرفی کتاب: روزی روزگاری فوتبال (فوتبال و جامعه‌شناسی) از زمین‌های خاکی تهران تا ترکیه. از ایتالیا و اسپانیا تا آلمان و انگلیس. از برزیل و آرژانتین تا ایالات متحده. مردم و فوتبال. تاریخ و فوتبال. سیاست و فوتبال. روزی روزگاری فوتبال سفری پر تب‌وتاب از دنیایی به دنیایی دیگر است. از فرهنگی به فرهنگ دیگر. بازگوکنندۀ سایه‌روشن‌های ورزشی که مرزها را درنوردیده و قلب‌ها را بابهانه و بی‌بهانه فتح کرده. نمایشگر رویارویی شور مردم و قدرت‌طلبی سیاست‌پیشگان حول توپی که گرد است و از حرکت باز نمی‌ایستد. قلم حمیدرضا صدر بازتابندۀ شیفتگی مهارناپذیر آدم‌هایی است که نمی‌توانند دل‌هایشان را از فوتبال جدا کنند. توصیف‌کنندۀ برق چشم‌های مشتاقی است که نمی‌توانند مستطیل سبز را تماشا نکنند. صدر می‌گوید: «با فوتبال جهان، به‌مدد سینما آشنا شدم. دقیقاً در پاییز ۱۳۴۵، شبی که صف طولانی جلو سینما حافظ شور غریبی به ضلع جنوبی خیابان شاه‌آباد، در فاصلۀ میدان بهارستان و مخبرالدوله، بخشیده بود. اما چند قدم آن‌طرف‌تر، برابر سینما سعدی، کسی به چشم نمی‌خورد و سکوت و سکون حاکم بود. حتا عنوان فیلم هم سینمایی نبود: گُل. زیر آن با حروف کوچک‌تری نوشته شده بود: جام جهانی ۱۹۶۶ انگلستان. «پدر با بی‌حوصلگی مفرطی مرا به تماشای گل برد. سالن سینما خلوت بود و اکثر صندلی‌ها خالی. بعدها دریافتم سردی و سکوت استادیوم‌های خالی، بسیار سردتر از سالن‌های خالی سینماهاست. دو روز بعد، عنوان گل را پایین کشیدند و فیلمی سینمایی را بر پرده بردند. بعدها دو فیلم سینمایی جام جهانی ۱۹۷۰ و ۱۹۷۴ هم در سینماها با استقبال روبه‌رو نشدند. فرهنگ تماشای رقابت‌های فوتبال برای تماشاگر ایرانی با رسوخ تلویزیون به دل خانوارها و نمایش مستقیم مسابقات جام جهانی ۱۹۷۰ گره خورد. با این وصف، صندلی‌های خالی سینما سعدی، پردۀ غول‌آسا و آن فیلم رنگی، مرا به جادوی فوتبال نزدیک‌تر کرد.»

قسمتی از کتاب روزی روزگاری فوتبال:

سقوط کن و بلند شو. دوباره سقوط کن و دوباره بلند شو. فوتبال ژرمن‌ها تبلور شکیبایی و جنگندگی از نوع آلمانی را عیان ساخت. تیم ملی آلمان حتا در شرایطی که خوب هم نبود، معمولاً در شرایط بحرانی به پا خواست و حریفانش، چه کوچک‌ها و چه بزرگ‌ها، را شکست داد. این افسانه که تیم ملی آلمان تا واپسین لحظه می‌جنگد و شکست را نمی‌پذیرد، کسی را متعجب نمی‌کرد. ژرمن‌ها تاریخ فوتبال را سرشار از وارونه کردن نتایج کردند و از دل شکست به پیروزی چنگ زدند. با تیم ملی آلمان هر غیرممکنی، ممکن به نظر می‌رسید. هر نتیجه‌ای تغییر می‌کرد. ضربۀ تساوی‌بخش وولفگانگ وبر در دقیقۀ ۸۹ برابر انگلیس در دیدار نهایی جام جهانی ۱۹۶۶ انگلیس‌ها را بهت‌زده کرد. جبران دو گل برابر انگلیس در مرحلۀ یک چهارم نهایی جام جهانی ۱۹۷۰، با ضربۀ فرانتس بکن بائر و اووه زیلر و به ثمر رسیدن گل سوم توسط گرد مولر اشک بر چهرۀ انگلیس جاری ساخت. جبران دو گل فرانسه در نیمه‌نهایی جام جهانی ۱۹۸۲ باور نکردنی نبود. چنان که جبران دو گل آرژانتین در دیدار نهایی جام جهانی ۱۹۸۶ با دو ضربۀ کرنر همه را مات کرد. آلمان در سه جام جهانی ۱۹۵۴ سوئیس، ۱۹۷۴ آلمان و ۱۹۹۰ ایتالیا قهرمان شد. سه جام ملت‌های اروپا ۱۹۷۲ بلژیک، ۱۹۸۰ ایتالیا و ۱۹۹۶ انگلستان را فتح کرد. باشگاه‌های آلمانی تا سال ۲۰۱۰ هفت‌بار قهرمان اروپا شدند و شش‌بار نایب قهرمان. شش‌بار هم جام یوفا را فتح کردند. همۀ این‌ها بدین معنا بود که ژرمن‌ها جایگاه والایی در مقایسه با اکثر حریفان اروپایی‌شان دارند. درحالی‌که در قرن بیستم در دو جنگ جهانی، مغلوب شده بودند. در دو جنگ بزرگ ویران و چندپاره شده بودند. آن عزم آهنین از کجا سرچشمه می‌گرفت؟ چرا انگلیسی‌ها و اسپانیایی‌ها نتوانستند راه و رسم مبارزه در کسوت تیم ملی را از ژرمن‌ها بیاموزند؟ چرا فرانسوی‌ها نمی‌توانستند مثل آلمانی‌ها باشند؟
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.