جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

معرفی کتاب: دمی آرام گیر و فرزانه شو

معرفی کتاب: دمی آرام گیر و فرزانه شو «دمی آرام گیر و فرزانه شو» کتابی است به قلم هیمن سونیم و چاپ نشر میلکان. این همه غوغا در جهان برپاست یا در ذهن ما؟ جهان به‌سرعت در حرکت است، اما این بدان معنی نیست که ما نیز مجبور به چنین کاری هستیم. این کتاب مناسب تمام کسانی است که در زندگی به دنبال آرامش و خوشحالی هستند و برای رسیدن به خودآگاهی تلاش می‌کنند یا در زندگی به مشکلاتی برخورده‌اند و نیاز دارند که امید و نیروی انرژی بخش‌شان را ترمیم کنند. این کتاب با راهکارهای ساده و مشفقانه به ما کمک می‌کند اضطراب‌هایی را که بخشی از زندگی امروز ما شده‌اند، کنترل کنیم و در دنیای ناآرام، آرام بمانیم. وقتی سرتان خیلی شلوغ است، وقتی افکاری نگران‌کننده دارید، وقتی آینده تاریک و نامطمئن به نظر می‌رسد، وقتی دیگران به شما آسیب زده‌اند، آرام بگیرید؛ فقط یک لحظه آرام بگیرید. شاید شما هم جزء کسانی باشید که نمی‌دانند چگونه روح و روان خود را آرام کنند. این کتاب دقیقاً با همین هدف نوشته شده است. هیمن سونیم در این کتاب رازهای رسیدن به آرامش را با شما در میان می‌گذارد. اگر فکر می‌کنید روند زندگی از کنترلتان خارج شده و سرعت زندگی خیلی زیاد شده است و نمی‌توانید مهارش کنید، این کتاب را از دست ندهید. هیمن سونیم براساس موفقیت‌ها و شکست‌هایش در زندگی شخصی خود در نقش راهب و بیان تجربه‌هایش در جایگاه استاد دانشگاه، در این کتاب از اهمیت دوست داشتن و توجه کردن به خود می‌گوید. اما کونس، دبیر هفته نامه‌ی پابلیشر ویکلی در یادداشتی پیرامون این کتاب می‌نویسد: «موقع خواندن این کتاب عالی درباره‌ی خرد، هم گریه کردم و هم خندیدم... سخنان سونیم عمیق، اما آشنا هستند؛ ساده، اما هنرمندانه هستند و فصل‌ها بیشتر به گفت‌وگو با دوستی متفکر و دوست‌داشتنی شباهت دارند تا خواندن کتابی درباره‌ی ذهن‌آگاهی.» همچنین وین مولر در مورد این کتاب در یادداشتی اشاره می‌کند: «معتقدم که این کتاب دلپذیر رودخانه‌ی غم و اندوه جاری در بین تمام مردم را آرام خواهد کرد، رودی که زیر سطح جامعه جریان دارد و هر کجا می‌روم، آن را می‌بینم. مردم از ته دل خواستار گذراندن وقت با کسانی هستند که دوستشان دارند، گذراندن وقت با دوستان و خانواده و طبیعت. امیدوارم هر کسی این کتاب را باز می‌کند، بلافاصله راهی به باغ مخفی آرامش پیدا کند، جایی که زیبایی و حقیقت به وفور و بی‌زحمت رشد می‌کند و شکوفا می شود.»

قسمتی از کتاب «دمی آرام گیر و فرزانه شو»:

«هیمن سونیم، دلسرد شدم. باید چه کار کنم؟» بدون تلاش برای تغییر دادن آن حس دلسردی، آرام نظاره‌گرش باشید. خودش تغییر خواهد کرد. همان‌طور که به درختی در حیاط خلوت خیره می‌شوید و همان‌طور که کنار رودی به تماشای جریان آب می‌نشینید، احساسات خود را هم آهسته نظاره کنید طوری که گویی آن احساسات خارج از ذهن شما هستند. اگر فقط سه دقیقه به احساسات خود این‌گونه بنگرید، متوجه می‌شوید انرژی و ماهیت آن‌ها به‌آرامی تغییر می‌کند. احساسات اغلب از مخلوطی از شرایطی فرای کنترل شما زاده می‌شوند. درست همان‌طور که نمی‌توانید آب‌و‌هوا و یا خلق‌و‌خوی امروز رئیس خود را کنترل کنید، احساسات درون خود را نیز نمی‌توانید کنترل کنید. آن‌ها فقط مانند ابرهای آسمان می‌آیند و به‌خودی‌خود پراکنده می‌شوند. اما اگر آن احساسات را زیادی جدی بگیرید و کم‌کم آن‌ها را بخشی از هویت خود کنید، هربار که به گذشته فکر می‌کنید، دوباره به آن‌ها جان می‌بخشید. به خاطر داشته باشید که شما نه احساساتتان هستید و نه آن داستان‌هایی که ذهنتان درباره‌ی شما تعریف می‌کند تا آن احساسات را معنادار جلوه دهد؛ بلکه شما آن سکوت بی‌کرانی هستید که از پدید آمدن و ناپدیدشدن این احساسات آگاه است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.