عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
معرفی کتاب: در جستوجوی خویشتن واقعی
«در جستوجوی خویشتن واقعی» با زیرعنوانِ نقابزدایی از اختلالات شخصیتی زمانه ما عنوان کتابی است نوشتهی جیمز مسترسون که نشر اسبار آن را به چاپ رسانده است. جستوجوی معنا راهی است برای بیان خویشتن واقعی انسان. این کتاب نشان میدهد که خویشتن واقعی در اوایل کودکی چگونه شکل میگیرد، از چه ظرفیتهایی برخوردار است، چگونه این ظرفیتها را میشناسد و در محیطی که از طریق کار و روابط عاشقانه با دنیای بیرونی به هماهنگی میرسد با آزمون و تجربه خودش را ابراز میکند.
کتاب در جستوجوی خویشتن واقعی دربارهی کسانی است که خویشتن واقعی معیوبی دارند، کسانی که نمیتوانند با موفقیت با محیط خود به هماهنگی برسند و ناگزیرند به الگوهای رفتاری خودتخریبگر پناه ببرند. خویشتن کاذبی که به قیمت از دست دادن زندگی بامعنا و رضایتبخش، از آنها در برابر احساس بد بودن محافظت میکند. خویشتن کاذبی که قادر به کسب تجربه نیست و کمبود عزتنفس را به فرد القا میکند، چون فرد مجبور است با استفاده از رفتارهای انعطافناپذیر و مخرب از چالشهای زندگی دوری کند، اما بایستی با احساس شکست، امیدهای ازدسترفته و رؤیاهای به حقیقت نرسیده و ناامیدی ناشی از این مشکل کنار بیاید.
این الگوهای رفتاری که بهطور کلی اختلالهای شخصیتی نام دارند، نهتنها به شکل فزایندهای در میان افرادی دیده میشود که به دنبال درمان تخصصی هستند، بلکه در مقیاس وسیعی بیانگر الگوهای روانشناختی است: ترس از رهاشدگی، تأکید بر خویشتن و کنار گذاشتن دیگری، مشکل در صمیمیت و خلاقیت و تأکید بر خویشتن واقعی.
پیشتر افراد مبتلا به اختلالهای شخصیتی را درمانناپذیر میدانستند اما اکنون اینگونه نیست، زیرا چشماندازهای درمانی جدید برآمده از پژوهشهای بالینی، اثربخشی رواندرمانی را برای غلبه بر این مشکل بهطرز چشمگیری بهبود بخشیده است. در مواردی حال بیمار کاملاً خوب میشود و در مواردی به بهبود شرایط او کمک میشود. کتاب حاضر با نشان دادن چگونگی و چرایی شکلگرفتن اختلالهای رایج عصر ما، ویژگیهای آنها و اینکه چگونه رواندرمانی به تغییر آنها کمک میکند، از این اختلالها پرده برمیدارد.
کشمکشهای روانشناختی که بر زندگیهای بعضی از مردم حاکم شده است و ما نیز در مقیاسی کمتر با آنها روبهرو هستیم، ریشه در موانع بازدارندهی رشدی دارد که بایستی برای دستیابی به خویشتن واقعی سالم بر آنها غلبه کرد. هنگامیکه چنین موانعی با موفقیت برطرف شوند، ظرفیتهای لازم برای رشد سالم و سازگاری با چالشها و فرصتهای زندگی ایجاد میشود. تنها وقتی که در خویشتن واقعی قدرتمند خود مستحکم میشویم، میتوانیم زندگی کنیم و زندگی خود را به شیوههایی سالم با دیگران به اشتراک بگذاریم، نیازها و تمایلات عمیق خود را به صراحت بیان کنیم و به این ترتیب به موفقیت و معنا دست پیدا کنیم.
قسمتی از کتاب در جستوجوی خویشتن واقعی:
شخصیت خودشیفته بر پایهی خویشتن کاذب دفاعی شکل گرفته است و مجبور است مانند بادکنکی خود را باد کند تا افسردگی و خشم نهفتهی ناشی از چندپارگی و ناارزندگی خودپنداره را احساس نکند و اگر این بادکنک بترکد، شخص به اندازهی خویشتن کاذب سرخورده، احساس بیچارگی و ناامنی خواهد کرد. درحالیکه خویشتن کاذب مرزی با ترس و آسیبپذیری نسبت به افسردگی حاصل از رهاشدگی همراه است، مصونیت در مقابل افسردگی را میتوان از ویژگیهای خویشتن کاذب خودشیفته دانست. در واقع، فرد خودشیفته معمولاً این احساس را القا میکند که گویی افسردگی بخشی از زندگی او نیست.
خویشتن کاذب خودشیفته را میتوان نسبت به خویشتن کاذب سرخوردهی مرزی که درواقع آنقدرها هم شایسته نیست، موفقتر دانست. خویشتن کاذب خودشیفته، سخنران ماهری است، اما نمیتواند در مقابل افسردگی حاصل از رهاشدگی از خود دفاع کند. در چنین مواردی اضطراب جدایی رخ میدهد، دفاعها فرومیپاشد و افسردگی پدیدار میشود. در اختلال خودشیفتگی، مادامی که خویشتن کاذب بهطور نامناسبی متورم است، فرد بیتوجه به ناامیدی و افسردگی، در کمال غرور روی ابرها سیر میکند. فرد خودشیفته اغلب به نظر میرسد فراز و نشیبهای زندگی برایش بیاهمیت باشد، مانند فرد مبتلا به افسردگی شیدایی که در مرحلهی شیدایی گیر افتاده است، تحسین و حسادت اطرافیان برایش علیالسویه است.
درحالیکه فرد خودشیفته بهخوبی با محیط سازگار میشود و در ظاهر فرمانروای زندگی خویش است، چگونه میگوییم که او خویشتن کاذب دارد؟ بررسی بالینی دقیق میتواند ویژگی گمراهکنندهی خوددفاعی را از سه جنبه آشکار کند: محتوای خوددفاعی، انگیزش آن و انکار شدید واقعیت که لازمهی آن است.
خرید کتاب در جستوجوی خویشتن واقعی