جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

معرفی کتاب: خاطرات یک گیشا

معرفی کتاب: خاطرات یک گیشا «خاطرات یک گیشا» رمانی است خواندنی و درخشان از آرتور گلدن. این کتاب، روایتی از خاطرات زندگی زنی گیشا، به نام نیتا سایوری، و دیدگاه و تجربیات او از حرفه‌ی گیشاگری در برخورد با مردم و خود زندگی است. اما آنچه آرتور گلدن، نویسنده‌ی امریکایی این کتاب، در سیر داستان به ما نشان می‌دهد، چیزی فراتر از زندگی‌نامه است. درواقع، در این داستان، ما با فرهنگ و شیوه‌ی زندگی گیشاهای ژاپنی آشنا می‌شویم که در گذر زمان، گزارش‌ها و شایعات گوناگونی درباره‌شان شنیده‌ایم؛ زندگی‌ای که آداب و رسوم دیرینه خشک و انعطاف‌ناپذیر، همراه با انضباط شبه‌نظامی حاکم بر زندگی شخصی و اجتماعی‌شان از آنان چهره‌ای مرموز و ناشناخته ساخته است. اما در میان خارجیان، دیدگاه غلطی وجود دارد که گیشاها را زنانی خودفروش می‌انگارد؛ درصورتی‌که چنین نیست. گیشاها زنان خودفروش نیستند. آن‌ها دخترانی هستند که در خردسالی از خانواده‌های تنگ‌دستشان به مبلغی ناچیز خریده‌شده و با آموزش‌هایی خاص، برای ایفای نقش هم‌نشینی و مصاحبت با مردان در چای خانه‌ها تربیت می‌شوند. در زبان ژاپنی «گی» به معنای هنر و مهارت و «شا» به معنای شخص است. ترکیب گیشا به معنای آراستگی فرد به هنرهاست. حرفه‌ی گیشاگری در ژاپن قدمتی ۲۰۰ ساله دارد. زندگی گیشاها از جهاتی شبیه زندگی زنان تارک دنیاست. گیشا نیز نباید ازدواج کند که در این صورت، باید دست از حرفه‌اش بشوید. آنچه نویسنده‌ی کتاب تلاش کرده تا در قالب داستان، زندگی یک دختربچه را روایت کند، در واقع رنج هزاران هزار زنی است که در سیستم دیرینه و سنتی ژاپن، ناخواسته به خدمت در چای خانه‌ها درآمده‌اند. سیستمی شکل‌گرفته از مردانی که نمی‌خواهند با ظاهر شدن در مجامع عمومی با همسرانشان، آن‌ها را از مسائل کاری خود آگاه سازند. از این رو، با استخدام یک گیشا در چای خانه، همنشین و مصاحبی، گاه برای درددل، برای خود فراهم می‌آورند.

قسمتی از کتاب «خاطرات یک گیشا»:

رقص، احترام برانگیزترین هنر یک گیشاست. تنها امیدوارکننده‌ترین و زیباترین گیشاها این دلخوشی را دارند که در این هنر تخصص لازم را به دست آورند و شاید گذشته از آداب تهیه‌ی چای، هیچ چیز دیگری در مقام مقایسه به غنای سنتی به پای آن نمی‌رسد. مدرسه‌ی رقص اینو، محل تمرین گیشاهای گیون، از هنرهای نمایشی «نو» اقتباس شده است. چون «نو» هنری باستانی است که همیشه مورد عنایت دربار امپراتوری قرار داشته است. رقاصه‌های گیون هنر خود را برتر و والاتر از تمرین‌های رقص مدرسه‌ی ناحیه‌ی پونتوچو در آن سوی رودخانه می‌دانند، که از هنرهای نمایشی کابوکی اقتباس شده است. اکنون، من یکی از تحسین‌کنندگان بزرگ کابوکی هستم و در حقیقت اقبالی آن‌چنان بلند داشته‌ام که تعدادی از نامدارترین بازیگران کابوکی این قرن در میان دوستانم جای داشته‌اند؛ اما کابوکی به نسبت، هنری تازه‌شکل‌گرفته است، قدمتش به پیش از سال ۱۷۰۰ نمی‌رسد و همیشه هم بیش از آنکه مورد عنایت دربار امپراتوری باشد، مردم از تماشای آن لذت برده‌اند. در گیون، بین رقص‌های پونتوچو و رقص‌های اینو هیچ‌وقت مقایسه نمی‌شود. گیشاهای کارآموز همگی باید دوره‌ی تعلیم رقص را ببینند، اما همان‌طور که گفتم، فقط امیدوارکننده‌ترین و زیباترین دخترها آن اندازه شهامت به خرج می‌دهند که در این رشته تخصص به دست آورند و به جای نواختن شامی سن و خواننده‌ای معمولی شدن، یک رقاصه‌ی واقعی شوند.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.