جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: جو بایدن رؤیاپرداز امریکایی
«جو بایدن رؤیاپرداز امریکایی» عنوان کتابی است نوشتهی اوان اوسنوس. این کتاب توانست عنوان کتاب سال ۲۰۲۰ به انتخاب فایننشال تایمز را از آن خود کند. جو بایدن با نام کامل جوزف رابینت بایدن جونیپر (متولد ۲۰ نوامبر ۱۹۴۲) سیاستمدار امریکایی است که در انتخابات جنجالی سال ۲۰۲۰ رقیب اصلیاش دونالد ترامپ را شکست داد و به عنوان رئیسجمهور امریکا انتخاب شد. بایدن از حزب دموکرات است و از ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۷ در مقام معاون رئیسجمهور در دولت باراک اوباما خدمت کرده است. او که مدرک دکتری حقوق از دانشگاه سیراکیوز دارد از ۱۹۷۳ تا ۲۰۰۹ سناتور دلاویر بود. بایدن از طرفداران سرسخت حمله امریکا به افغانستان بود و به عنوان رئیس کمیسیون روابط خارجی سنا، در ۲۰۰۲، گفت که صدام حسین تهدیدی برای امنیت ملی است و هیچ گزینهای جز از بین بردن این تهدید وجود ندارد. در اکتبر همان سال، به نفع اقدام نظامی علیه عراق رأی داد و تجاوز امریکا به این کشور را به تصویب رساند. او شاهدهایی را جمع کرد که به نفع این اقدام شهادت دادند و ادعا کردند عراق دارای سلاح کشتار جمعی است. بایدن درنهایت یکی از منتقدان جنگ شد اما تلاشی برای خروج نیروهای امریکایی از عراق نکرد. «رؤیاپرداز امریکایی» از زوایای مختلف به زندگی، دیدگاهها و کارنامه سیاسی چهل و ششمین رئیسجمهور ایالات متحده امریکا میپردازد. این کتاب به قلم اوان اوسنوس، نویسنده هفتهنامه نیویورکر، نوشته شده است. اوسنوس از ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳ خبرنگار نیویورکر در چین بود. او قبلاً در روزنامه شیکاگو تریبیون کار میکرد و در آنجا بخشی از تیمی بود که جایزه پولیتزر را برای روزنامهنگاری تحقیقی برد.قسمتی از کتاب جو بایدن رؤیاپرداز امریکایی:
نامزدهای حزبی ریاستجمهوری اغلب مانند این ازدواجهای ناگهانی برای جلوگیری از آبروریزیهای قبل از ازدواج میمانند و بایدن و اوباما هم دو نامزد بسیار متفاوت از هم بودند. با توجه به معیارهای سیاستمداران، اوباما بیتوجهی نسبت به ستایش و عشقی را که ایجاد کرده پیشبینی میکرد؛ بایدن اما به هر جایی دسترسی مییافت. آنها نوزده سال اختلاف سنی داشتند و درهای عمیق به لحاظ تیپ و سبک بین آنها بود. اوباما یک فنسالار بود؛ بایدن سیاستمداری دمدمی. اوباما پسر چند رگهی هاوایی، اندونزی، کنیا و شیکاگو بود، بچه دهه ۱۹۷۰ که شبها با «یک بوس کوچولو» به خواب میرفت؛ بایدن با پدر و مادر، سه خواهر و برادر و یک کار همیشگی در یکشنبهها بزرگ شده بود: «پدر یک دلار به من میداد و من برای گرفتن نیم گالن بستنی برایرز مسیر رسیدن به داروخانه کالتر را رکاب میزدم. برمیگشتم و هر شش نفر ما دور اتاق نشیمن مینشستیم تا لسى و جک بنی و اد سالیوان را تماشا کنیم.» وقتی اوباما بایدن را برای پیوستن به یکی از دو نامزد حزبی برگزیده انتخاب کرد، برخی دموکراتها از این حرکت گیج شدند. قرار بود دوره ریاست جمهوری اوباما فصل جدیدی از داستان نسلی سیاست امریکا را رقم بزند؛ پیروزی آنچه استیسی آبرامز، فعال حقوق رأی و کاندیدای سابق فرمانداری جورجیا بعداً «اکثریت نوامریکایی» نامید: ائتلافی از مردم با رنگهای مختلف، جوانان و سفیدپوستان متوسط تا مترقی. بایدن نتوانسته بود در مجامع انتخاباتی آیووا یک درصد هم شانس بیاورد اما اوباما عملکرد بحثبرانگیز او- دانش او درباره رهبران خارجی - و ارتباطات او در واشینگتن را تحسین میکرد. آنطور که دیوید آکسلرود، استراتژیست ارشد اوباما، به من گفت بایدن به لحاظ فرهنگی و جغرافیایی جایگاه خوبی داشت. او اوباما را برای سفیدپوستان مسنتر میدوسترن در طبقهی کارگر جذابتر کرد؛ کسانی که ممکن بود با یک سازماندهندهی سابق جامعه سیاهپوستان ارتباط طبیعی برقرار نکنند. همچنین آکسلرود احساس کرد بایدن از قدرتی برخوردار است که انتقال آن با زبان معمول سیاسی سخت است. طی مراحل بازرسی او به دیدار بایدن در خانه دلاویر رفته بود و معاملات خود را با خانوادهاش تماشا کرد. آکسلرود به یاد آورد: «او در حال صحبت با پسرش بو بود و گفت: بعداً بچهها را میبینم. به خاطر دارم که او را بوسید و گفت: «دوستت دارم.» وقتی آکسلرود به واشینگتن بازگشت به اوباما گفت: «در مورد این خانواده واقعاً یک چیز خاص وجود دارد.» در واشینگتن خانواده اغلب به عنوان تکیهگاه مورداستفاده قرار میگیرد اما این چیز دیگری بود. آکسلرود به اوباما گفت: «این یک چیز معمولی نیست. خیلی واقعی است. نمیدانم چطور این کارها انجام میشود اما به نظر من یک دارایی واقعی است.» آنها باید یکدیگر را میشناختند. بایدن از برخی کارمندان جوان اوباما عصبانی شده بود و دستیاران اوباما نگران اظهارات برنامهریزینشده بایدن بودند. معاون رئیس جمهور با دستگاههای تله پرامپتر آشنایی نداشت. به خاطر لکنت زبان، خواندن با صدای بلند هنوز برای او بیشتر از وقت گیر بودن، ناخوشایند به نظر میرسید. گاهی اوقات با نویسندگان متن سخنرانی کار میکرد و بعد متن را نادیده میگرفت و این باعث میشد او در مقابل آسیبپذیر باشد و اعضای تیم مبارزات انتخاباتی اوباما این حرفها را بمبهای جو نامیده بودند.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...