جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: بگذار آشغال بخورند
کتابی است از رابرت آلبریتون و با زیرعنوان چگونه سرمایهداری گرسنگی و چاقی میآفریند. ما در عصر ترس زندگی میکنیم، در عصر منافع قدرتمندی که اطلاعات گمراهکننده میپراکنند. در عصری زندگی میکنیم که صورِ گوناگون مصرفگرایی، شهروندان را از سیاست دور میکنند. ترس حاکم بر ما، انبوه اطلاعات گمراهکننده و نگرشهای سیاست زدودهشده، همگی باعث شده تا خیلیها در نهایت احتیاط بنویسند یا حرف بزنند. البته که در اظهار ادعاهای درست، رعایت حدی از احتیاط شرط عقل است، اما در عین حال وقتی میخواهیم از منظر مشخصی استدلال کنیم، استدلالمان باید تا حد ممکن قاطع و روشن باشد. تنها از طریق مواجهۀ نگرشهای سازنده است که میتوان به سطحی از عقلانیت رسید. عمل عقلانی به این بستگی دارد. بگذار آشغال بخورند، اشارهای است به بیتفاوتی به گرسنگی جهانی و تأکیدی است بر حضور غذاهای آشغال که بهطور چشمگیری پس از جنگ جهانی دوم، به عنوان محصولی از رژیم سرمایهدارانۀ غذا پدیدار شدند. البته غذای آشغال یک اصطلاح است، اما اصطلاحی است که معنای دقیقی را میرساند. ما امروز وضعیت واقعاً تأسفآوری داریم. بخشهایی از دنیا آنقدر غذا دارند که نمیدانند با آن چه کنند، در حالی که نزدیک به نیمی از مردم دنیا به سوءتغذیه مبتلا هستند و نزدیک به یک میلیارد نفر از مردم دنیا تقریباً بهطور دائم از گرسنگی شدید رنج میبرند. در این کتاب، استدلال خواهد شد که علت اصلی این مشکل، گرایش سرمایهداری به سودآوری در کوتاه مدت است، که چون برای سرمایهداری یک اصل اساسی است، باعث شده این نظام، راهحل مؤثری برای مشکلات تاریخیمان نداشته باشد. ما باید جلوی شتاب جنونوار و خارج از کنترل انباشت سرمایه را بگیریم. باید عمیقاً فکر کنیم و بنیادی عمل کنیم.قسمتی از کتاب بگذار آشغال بخورند:
امروزه صنعت غذا، که بزرگترین صنعت در ایالات متحده است، نه تنها تا حد زیادی سرمایهدارانه است، بلکه به سبک و سیاقی سرمایهدارانه به سطح بالای بهرهوری خود مفتخر است. مزارع خانوادگیای هم که هنوز در برخی مناطق باقی ماندهاند غالباً تابع نوعی سیستم جریان سرتاسری شدهاند؛ در این جریان سرتاسری شرکتهای بزرگ با در اختیار داشتن نهادهها و فرآوردهها، کشاورز را تبدیل به زائدهای از تصمیمات شرکتها میکنند، تصمیماتی که فرآیند کشاورزی را از پیش تعیین میکند. خلاصه، در این حالت مزرعۀ خانوادگی آزادی عمل خود را از دست میدهد و بهطور تمام و کمال به بخشی از جریان سرمایه تبدیل میشود. در دورۀ پس از جنگ دوم، آنقدر محصولات و فناوریهای جدید _بیتوجه به چگونگی تولید آنها_ ابداع شد که هیچ دورهای از تاریخ بشر را نمیتوان با آن قیاس کرد. در این دورۀ بیتوجهی که بهطورکلی خصلت یورش سرمایهداری برای کسب سودهای بیشتر است با ملزومات جنگ سرد تکمیل شد. جنگی که یک وجه آن، رقابت میان ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی برای رشد اقتصادی بیشتر بود؛ و در حالی که برای آسیبهای زیست_محیطی ناشی از تمرکز سرسختانهی شوروی بر رشد اقتصادی هیاهوی بسیار زیادی به پا کردند، یک چوب خط منصفانه میتواند نشان دهد که آسیبهای زیستمحیطی سیاستهای اقتصادی ایالات متحده به همان اندازه یا حتی بیشتر مخرب بوده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...