جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

معرفی کتاب: بوسه‌های دزدکی

معرفی کتاب: بوسه‌های دزدکی «بوسه‌های دزدکی» کتابی است از مجموعه‌ی عشق در سینما و چاپ نشر لگا که با محوریت فیلم بوسه‌های دزدکی ساخته‌ی فرانسوا تروفو و به قلم صالح نجفی به تألیف درآمده است. «بوسه‌های دزدکی» با تصویری از سر در ساختمان تعطیل شده‌ی سینما تک پاریس آغاز و به هانری لانگلوآ، مدیر اخراجی آن، تقدیم می‌شود. آنتوان دوانل، شخصیت اصلی فیلم با بازی ژان پیر لئو، پسر جوانی است که پس از سه سال خدمت داوطلبانه در ارتش، به گفته‌ی فرماندهش، به‌خاطر بی‌ثباتی شخصیتی، از آنجا اخراج شده و حق کار دولتی هم ندارد، هر چند برایش مهم نیست. او بلافاصله پس از آزاد شدن از بازداشتگاه ارتش، پرسه‌هایی این سو و آن سو می‌زند و بعد به خانه‌ی دوستش، کریستین سر می‌زند که در خانه نیست؛ اما پدر و مادر دختر به‌گرمی از آنتوان استقبال می‌کنند، آنتوان خبر اخراجش را بهشان می‌دهد و به پیشنهاد آن‌ها به هتلی می‌رود تا در بخش پذیرش آن کار کند؛ اما خیلی زود از آنجا هم اخراج می‌شود، چون به پیرمرد کارآگاهی که سرزده به هتل آمده اجازه می‌دهد به اتاق یکی از مهمان‌ها برود. پیرمردی که برای شرکت آقای بلادی کار می‌کند و آنتوان پس از اخراج از هتل دوباره او را در کافه‌ای می‌بیند و به کمک او به‌عنوان کارآگاه خصوصی در شرکت بلادی استخدام می‌شود. پسر جوان دوباره به خانه‌ی کریستین سر می‌زند و خبر اخراجش از هتل و شغل جدیدش را به او می‌دهد. در شرکت، آقای بلادی کار جدید آنتوان را به او معرفی می‌کند و کارآگاه پیر مسئول آموزش او می‌شود. آنتوان در یکی از مأموریت‌هایش که یک مراسم شعبده‌بازی است کریستین را همراه خود می‌برد؛ اما در پایان مراسم به‌منظور تعقیب کردن شعبده‌باز دخترک را ترک می‌کند. کریستین درگیر تظاهرات مه ۶۸ است؛ اما آنتوان نه‌تنها واکنش خاصی به این اتفاق‌ها نشان نمی‌دهد، نادیده‌شان هم می‌گیرد. در فیلم نیز اثری از شلوغی‌های پاریس آن دوران نمی‌بینیم. گزارش آنتوان از تعقیب شعبده‌باز رضایت بلادی را جلب نمی‌کند. او کسی دیگر را مأمور این پرونده می‌کند و به آنتوان پرونده‌ی دیگری را می‌سپارد؛ پرونده‌ای درباره‌ی مردی به نام تابار که فروشگاه کفش دارد و می‌خواهد بداند چرا هیچ‌کس، از کارکنان فروشگاه تا همسرش، او را دوست ندارد و... به گفته‌ی منتقدی، «بوسه‌های دزدکی» یکی از charmingترین فیلم‌های تاریخ سینماست. شاید ترجمه‌ی فارسی charming «ملیح» باشد. این فیلم نمونه‌ی عالی ملاحت در تاریخ سینماست و شاید چنان تجربه‌ای، خیلی کم پیش بیاید و در یک فیلم ضرباهنگ و حال و هوا و رنگ‌آمیزی و تک‌تک شخصیت‌های مثبت و منفی و قوی و ضعیف، همه و همه charming  نباشند. این معنای عشق برای خود تروفو بود. او، هم فیلمی را که می‌ساخت و هم تک‌تک عواملش، را دوست داشت و به لحظه‌لحظه‌ی اتفاق‌های جلو دوربین عشق می‌ورزید. چنان تجربه‌هایی در تاریخ سینمای قبل و بعد از تروفو کم پیدا می‌شود و شاید تکرارنشدنی باشد.

قسمتی از کتاب «بوسه های دزدکی»:

اگر بخواهیم فیلم تروفو را ذیل یک ژانر قرار دهیم، باید آن را کمدی رمانتیک به شمار آوریم. بوسه‌های دزدکی را باید در چهارچوب کمدی‌هایی در نظر آورد که یکی از دغدغه‌های همیشگی تروفو یعنی «مثلث‌های عشقی» در آن جای می‌گیرد. شخصیت اصلی فیلم بین کریستین، معشوق جوان خود و فابین تابار، معشوق میانسالش، گیر کرده و تا مرز جنون می‌رود. از دید بعضی نقدنویس‌ها بهترین سکانس فیلم لحظه‌ای است که آنتوان جلو آینه می‌ایستد و اسم فابین، کریستین و خودش را پشت سر هم و دیوانه‌وار، آن‌قدر تکرار و هجی و تمرین می‌کند که به آستانه‌ی روان‌پریشی می‌رسد، انگار می‌خواهد هویت دو پاره‌اش را بین معشوق ادبیاتی و معشوق واقعی‌اش سرپا نگه دارد. این سکانس که از معجزه‌های تروفوست در کنار گوش کردن آنتوان به جمله‌های انگلیسی و تسلط معشوق میانسال به زبان انگلیسی صورت فلکی هویت آنتوان را می‌سازد.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.