جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: بنجامین فرانکلین؛ زندگی من
«بنجامین فرانکلین؛ زندگی من» کتابی است به ویراست جویس ای چاپلین که نشر چهرزاد آن را به چاپ رسانده است. بنجامین فرانکلین در تاریخ امریکا و دقیقاً در روزگاری پرهیجان، در نخستین مجال مستعد کسب شهرت، اولین مرد پرآوازهی سرزمین خود شد. او خاطراتش را در تکمیل این خودباوری نگاشت که معتقد بود آوازهی نامش پس از او زنده خواهد ماند. این کتاب در ادبیات امریکا جایگاهی ویژه دارد، زیرا زندگی خودنوشت فرانکلین نخستین خاطرهنگاری به شهرت رسیده و تنها نوشتهی پایدار، همیشهخوان و پرفروش امریکای شمالی پیش از قرن نوزدهم بود؛ اما داستان زندگی فرانکلین آنقدرها هم که مینماید صریح و تکمیل نیست. این خودنوشت در اصل در قصد آن بوده است که روایتی جامع از زندگی او را دست دهد. گرچه هرگز کامل نشد و آنچه در سراسر جهان خوانده میشود در اصل کتابی ناتمام است. مضاف بر آنکه ولو آن را در میان عموم به عنوان کتابی انگلیسی_امریکایی میشناسند اما دستنوشتههای زندگی فرانکلین نخست از همه در اواخر قرن هجدهم، در برون از مرز این دو کشور، در فرانسه و به زبان فرانسوی یعنی زبانی غیر از زبان اصلی تألیف آن به چاپ رسیده است. نکتهی حائز اهمیت دیگر آنکه فرانکلین در زمان خود اتفاقاً بهعنوان مردِ علم شهرت داشت و هر چند زندگینامهاش از اشاراتی به کاوشهای علمی وی تهی نیست، باز، اغلب کتاب او را از سر توجه به ویژگی علمی زندگی او نمیخوانند. بهخصوص خوانندگان امروز که پیوسته و صرفاً به جزئیات زندگی شخصی و خانوادگی نخستین مرحلهی زندگی وی اقبال بیشتری نشان میدهند و اغلب شهرت عمومی اواخر زندگی او در اروپا و امریکا را در سالیان واپسین زندگیاش و بهعنوان درخششی جهانی در زمان خود، از یاد میبرند. هر چند در اصل همین آوازهی کاملاً غیرشخصی و جهانی بود که برسازندهی نخستین تصویر او و علت عمدهی واکنش و اقبال اولین خوانندگان به زندگی او محسوب میشد. فرانکلین خاطراتش را در طی دورانی بحرانی از گذاری نوشت که دانشوران ادبی امروز حاصل آن را زندگینوشت مینامند، یعنی روایتی که از سوی اول شخص بیان میشود. بهخصوص که فرانکلین هم سنت مسیحی ایثار و کفنفس ترسایانه را پیش رو داشت و هم آزمونهای استوار روایتهای شخصی ادبیات پسارنسانسی را. با این همه، شاید او بسیار کم روایت داستان زندگیاش را کاملاً و صرفاً به همان یکدستی در فضای نظریات نوین یک غور درونی واقعی و منحصر نگاشت. چه ما نیز هرگز بهدرستی نمیدانیم که آیا او همواره خود را در قالب همینگونه احوال روایی غالب روزگار خود میاندیشید یا نه؟ در سنت ادبی جامعهی غرب اروپا، کهنترین زندگینوشتهها ادامهی همان سنت اقرار به گناهان به منظور پالایش خویش در مسیحیت بود که شامل آزمون فاشسازی و سنجیدن وقایع زندگی خود، همچون وسیلهای برای رستگاری به شمار میآمد. بسیاری از زندگیهای مقدسان مسیحی، حال یا بهصورت خودنوشت یا دیگرنوشت، از اینگونه روایت کلاسیک اقراروار بهره بردهاند تا سندی از زندگی خود بر جا گذارند و آن را مبدل به نمایشی از یک زندگی ارزشمندِ ستوده برای باورمندان سازند تا آنها نیز بهنوبهی خود از سرمشق آن پیروی نمایند.قسمتی از کتاب بنجامین فرانکلین؛ زندگی من:
در سال ۱۷۳۹، یک کشیش ایرلندی، به نام اسقف وتفیلد، به میان ما آمد و بهعنوان واعظی آزاد و سیار میان مردمان شهر ما استقرار یافت. در ابتدا مجال این را پیدا کرد تا در برخی کلیساهای شهر وعظ کند تا آنکه کشیشهای ما در برابرش جبهه گرفتند و مانع استفادهی او از سکویهای رسمی وعظشان شدند؛ ازاینرو او ناگزیر طبق عادتی، ادامهی مواعظش را در مزارع پی گرفت. گو اینکه پرشماری و انبوهیِ فرقهها و گروههای مذهبی که به شنیدن مواعظ او میشتافتند، حدس و گمان مرا که خود یکی از شنوندگان او بودم برمیانگیخت؛ زیرا به تحقیق شاهد آن بودم که علیرغم اینکه وی در مضمون موعظهاش ایشان را -ظاهراً- مورد سوءلحن و خوارداشت قرار میداد، -مثلاً وقتی به آنها اطمینان خاطر میداد که نیمی از وجودشان ذاتاً و طبعاً شیطان است و آن نیم دیگر حیوان!- باز مردم با چه احترام و ستایش وافری حضور او را پاس میداشتند؟! در نتیجه، پس از چندی رفتار و عادات ساکنان شهر ما تغییر کرد و جملگی بیمبالاتیها و بیاعتناییها نسبت به رویکرد دینی، میان تمامی این مردمان رو به سوی بالیدن مذهبی گذاشت، تا بدانجا که مثلاً هیچکس نمیتوانست عصرها در سرتاسر شهر قدم بزند بیآنکه آهنگ قرائت بلند آیههای مزامیر داوود نبی را از ساختمانهای خانوادههای مختلف هر خیابان نشنود. از آنسو، از آنجا که اجتماعات عمومی گوشسپار به این مواعظ در فضای باز، گاه به علت نامساعد بودن وضع هوا به مشکل میخورد، بهزودی پیشنهاد احداث ساختمانی بدین منظور ارائه شد و اشخاصی متصدی جمعآوری اعانهی لازم برای آغاز کار شدند تا بلکه مبلغی کافی برای فراهم ساختن زمین و برپایی بنایی به ابعاد سی متر بلندا و بیست متر پهنا درست به ابعاد تالار وست مینستر در لندن مهیا شود؛ سرانجام کار با چنان روحیهی افزونی سرگرفت که این ساختمان نواحداثِ ویژهی مواعظ مذهبی، خیلی زودتر از آنچه انتظارش میرفت بنا شد و آشکارا، بهخصوص به منظور امکان بهره بردن وعاظ مذاهب و جماعات دینی دیگر که احیاناً میل بیان چیزی برای مردم فیلادلفیا داشتند، به هیأت متولیان نظارت بر این امر واگذارده شد. بهویژه که طرح این ساختمانِ اجتماعات مذهبی، لزوماً منطبق با مسلک، فرقه یا دین خاصی نبود.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...