معرفی کتاب: ایلان ماسک؛ تسلا، اسپیس اکس و فتح آینده‌ای رؤیایی

«ایلان ماسک؛ تسلا، اسپیس اکس و فتح آینده‌ای رؤیایی» عنوان کتابی است نوشته‌ی اشلی ونس که انتشارات گوتنبرگ آن را به چاپ رسانده است. پس از خواندن این کتاب، ایلان ماسک را مقابل خود تصور کنید، درحالی‌که به شما چشم دوخته می‌پرسد: «تو فکر می‌کنی من دیوونه‌م؟»

او دیوانه نیست اما کارهای دیوانه‌واری انجام داده است. چه کسی حاضر است برای رسیدن به اهداف بلندپروازانه‌ای که از نظر بسیاری پایانی شکست‌خورده دارد و جز حماقت نام دیگری بر آن نمی‌توان گذاشت، تمام دارایی‌اش را قمار کند؟ به عقب‌تر برگردیم؛ چگونه ذهن یک نوجوان که در دهه‌ی ۸۰ میلادی در افریقای جنوبی با حکومتی نژادپرست زندگی می‌کند، به بانکداری اینترنتی قد می‌دهد درحالی‌که هنوز اینترنت در ابتدای راهش است؟ اینجاست که با پدیده‌ای به نام ایلان ماسک روبه‌رو می‌شویم. فردی که افکار منحصربه‌فردی دارد و ازاین‌رو زندگی‌اش نیز جالب و پر از اتفاقات بدیع است.

با مطالعه‌ی زندگی‌نامه‌ی افراد موفق درک خواهیم کرد که موفقیت به شانس و اقبال بستگی ندارد و اگر فردی توانسته به موفقیت بزرگی برسد، در این مسیر بارها با مشکلات فراوانی دست‌وپنجه نرم کرده و تسلیم شرایط نشده است. بنابراین با واقعیت‌های رسیدن به موفقیت روبه‌رو خواهیم شد که در مسیر زندگی‌مان می‌توانیم آن‌ها را به کار ببندیم.

انسان عمر طولانی‌ای ندارد که همه‌چیز را خودش تجربه کند؛ این بدین معناست که ما با خواندن مسائل و مشکلاتی که انسان‌ها با آن روبه‌رو شده‌اند می‌توانیم تجربه کسب کنیم و از نتایج انتخاب‌های آن‌ها در زندگی یا کسب‌وکار خودمان بهره ببریم.

ایلان ماسک فردی ا‌ست که برایش آینده‌ی نسل بشر اهمیت فراوانی دارد و با تمام مشکلاتی که سر راهش پیش آمده است، تصمیم گرفته تا تمام سرمایه‌اش را در این راه بگذارد و در پی آن است که سیاره‌ی مریخ را برای آینده‌ی گونه‌ی انسان سکونت‌پذیر کند. این نکته زمانی ارزش بیشتری پیدا می‌کند که بدانیم او برای زمین هم ارزش زیادی قائل است و شرکت تسلاموتورز ماشین‌های برقی‌ای تولید می‌کند که هوا را آلوده نمی‌کنند و شرکت دیگرش یعنی سولارسیتی به تولید پنل‌های خورشیدی می‌پردازد که از انرژی تابشی آن برای تولید برق استفاده می‌کنند. همه‌ی این‌ها بدین معناست که ایلان فردی ا‌ست که به انسان و محیط زیستش عشق می‌ورزد و برای رسیدن به هدف مهاجرت انسان به سیارات دیگر که استیون هاوکینگ در آخرین کتابش، پاسخ‌های کوتاه به پرسش‌های بزرگ، از آن به‌عنوان راه نجات بشریت نام برده، تلاش می‌کند.

در این کتاب، که کامل‌ترین زندگی‌نامه‌ی ایلان ماسک محسوب می‌شود، (دلیل کامل بودن آن این است که او به اشلی ونس اجازه‌ی دسترسی به افراد خانواده و بازدید از شرکت‌هایش را داده و خودش نیز ساعت‌ها با او گفت‌وگو کرده است) تمامی جزئیات زندگی ایلان را شرح می‌دهد و با خواندن این کتاب شما از نوجوانی با او همراه می‌شوید و با پیش‌رفتن با کتاب قدم به سالن اسپیس اکس، پی پال، سولارسیتی و تسلا می‌گذارید و از اتفاقاتی که آنجا افتاده، اعم از شکست‌ها، گفت‌وگوهای محرمانه، نحوه‌ی برخورد با مسائل و اتفاقات پیش‌بینی‌نشده، کارشکنی‌ها و اتفاقاتی که در جلساتشان افتاده باخبر می‌شوید. درنهایت زندگی‌نامه‌ی ایلان ماسک به اندازه‌ی شخصیتش جذاب و پر از اتفاقات آموزنده و گاه عجیب و غریب است که برای خواننده‌ی علاقه‌مند لذت بیشتری به همراه دارد.

قسمتی از کتاب ایلان ماسک؛ تسلا، اسپیس اکس و فتح آینده‌ای رؤیایی:

در ژوئن سال ۲۰۰۱ ایلان ماسک ۳۰ ساله شد. ۳۰ سالگی برای او تلنگری محکم بود. با لحنی نیمه‌شوخی نیمه‌جدی به جاستین گفت: «من دیگر کودکی اعجوبه نیستم.» در همان ماه بود که نام x.com تغییر یافت و به ماسک یادآوری کرد که مسئولیت شرکت از او گرفته شده و به شخص دیگری سپرده شده است.

این سبک زندگی در سیلیکون‌ولی، که ماسک آن را خیره‌شدن به دره‌ای بی‌انتها و خوردن خرده‌شیشه تشبیه می‌کرد، برایش خسته‌کننده شده بود. به نظر می‌رسید زندگی در آنجا مانند زندگی در یک نمایشگاه کالاهای تجاری است که همه در کار فناوری هستند و تمام‌وقت راجع به سرمایه‌گذاری و دریافت و پرداخت‌ها صحبت می‌کنند. کارمندان از ساعات کاری زیاد شکایت می‌کردند و جاستین در دل به آن‌ها می‌خندید، چراکه آن‌ها نمی‌دانستند ماسک افراطی‌ترین سبک زندگی کاری در سیلیکون‌ولی را تجربه کرده است. «من سبکی از زندگی را داشتم که تصورش هم برای آن‌ها محال بود. دوستانی داشتم که از ساعت ۷ یا ۸ شب آمدنِ شوهرانشان شکایت داشتند درحالی‌که ایلان ساعت ۱۱ شب می‌آمد و بعضی وقت‌ها در خانه هم کار می‌کرد. مردم هیچ‌وقت نفهمیدند که او برای رسیدن به جایگاهی که هم‌اکنون در آن قرار دارد چقدر فداکاری کرده است.»

خرید کتاب ایلان ماسک؛ تسلا، اسپیس اکس و فتح آینده‌ای رویایی