عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
معرفی کتاب: انتخاب حال خوب (هشت راز ایجاد حال خوب در زندگی)
«انتخاب حال خوب» کتابی است به قلم خسرو حمزه که نشر گلگشت آن را به چاپ رسانده است. این روزها سرعت زندگی بسیار بیشتر از دهههای قبلی شده است و همین سیر سریعتر تحولات اجتماعی، پیچیدگیهای روابط انسانی، دشواریهای مالی، تغییرات سبک تفریح و خوشگذرانی، افزایش انتظارات از برخورداری از رفاه بیشتر در زندگی و در کل تغییر اساسی سبک زندگی باعث شده تا رسیدن به رضایت روانی و داشتن حال خوب در زندگی روزمره برای بسیاری از انسانها در سرتاسر جهان به نسبت گذشته سختتر شده باشد.
حجم فزایندهی اختلالات روانی در بین افراد خصوصاً افسردگی و اضطراب و همچنین افزایش آسیبهایی چون طلاق، اعتیاد و بروز روزافزون رفتارهای نابههنجار در روابط بین فردی چون ناسازگاری، پرخاشگری و... همگی باعث شدهاند که رسیدن به یک حالت پایدار روانی متعادل برای تعداد زیادی از انسانها تبدیل به یک آرزوی محال شده باشد.
گذشته از اینکه تحولات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نیز تأثیراتی مستقیم روی محیط زندگی ما داشته و بالطبع در کیفیت وضع روانی ما نیز تأثیرگذاری دارند؛ اما با این وجود رسیدن به یک حال خوب تنها تحت کنترل عوامل خارج از وجود ما نیست و اینکه ما تا چه اندازه خودمان را برای مقابله با شرایط دشوار زندگی آماده کرده باشیم، صاحب چه نگرشی نسبت به کل دنیا و زندگی خود باشیم، تا چه اندازه بر تفکر، احساس و هیجان خود کنترل داشته باشیم و اینکه در روابط بین فردی خود با دیگران چطور برخورد داشته باشیم بسیار بیشتر از شرایط محیطی ما بر وضعیت ذهنی و روانی ما تأثیرگذارند. از همه مهمتر اینکه تغییر و بهبود اینها تحت کنترل خود ماست و جدا از اینکه دنیا و زمانه به کدام سمت و سو حرکت میکند یا دیگران در اطراف ما چطور رفتار میکنند، در نهایت ما میتوانیم برای رسیدن به یک حال خوبتر در زندگی حداقل به آن میزان که در توان فردی ماست صحیح عمل کنیم و به رضایت درونی بیشتری برسیم و حال خوبتری را تجربه کنیم.
به منظور رسیدن به این حال خوب در تمامی ابعاد زندگی احتیاج داریم به برخی از اصول متعهد باشیم. اینها پایههای اساسی هستند که میتوانیم با تمرکز بر آنها دنیای متفاوتی برای خود خلق کنیم. آنها شیوههایی متفاوتی از تفکر هستند که در حلوفصل دامنهی وسیعی از مسائل همچون نقصان رشد فردی، رنجهای مرتبط با گذشته، احساس قربانیبودن، احساس بیعدالتی در زندگی، روابط بین فردی و خانوادگی متلاطم، عدم رشد شغلی و مالی، شکستهای عاطفی و... به ما کمک میکنند که با آنها بهتر روبهرو شویم. گرچه پذیرفتن و تفکر براساس این اصول احتیاج به زمان داشته و بههیچوجه ساده نیست اما مطمئنا عملی بوده و مسیری است که درنهایت موجد رستگاری در زندگی خواهد بود.
نویسنده میگوید: پس از سالهای طولانی کارکردن در اتاق مشاوره بهعنوان یک روانشناس با افرادی از سنین مختلف و شرایط متفاوت اجتماعی و اقتصادی و... به این نتیجه رسیدهام که قسمت بزرگی از این افراد علیرغم اینکه حتی شاید انسانهای خوبی هم بوده باشند اما دلیل رنجی که در زندگی خود تجربه میکنند عدم آشنایی و آگاهی و البته تمریننکردن بر روی اصول فکری است که پذیرش و تسلط بر آنها میتواند به ایجاد یک حال خوب روانی کمک شایانی نماید. همین موضوع انگیزهای شد تا با استفاده از آگاهی و تجربهای که بهواسطهی شغل خودم در این سالها در این حیطهها به دست آوردهام این اصول اساسی را در هشت اصل در این کتاب به نگارش درآورم.
قسمتی از کتاب انتخاب حال خوب:
انتخاب کردن یکی از مهمترین کارکردهای شناختی مغز ماست. زندگی هرکدام از ما پر است از انتخابهای کوچک و بزرگ. معمولاً توجه اغلب افراد به اهمیت انتخابهای بزرگ زندگی است و کمتر به اهمیت انتخابهای کوچکتر زندگی میپردازند. انتخابهای بزرگ زندگی چون انتخاب همسر، رشته تحصیلی یا شغلی، محل زندگی و موارد دیگری مثل آنها هستند که اثر مهمی در سرنوشت ما دارند. بااینحال کیفیت زندگی ما بهشدت تحت تأثیر انتخابهای کوچک ما هم هست. اینکه تصمیم میگیریم چطور از زمان آزاد زندگی خود استفاده کنیم، اینکه ساعتها در فضای مجازی بیهدف پرسه بزنیم و مثلاً در کانالهای جوک و فکاهی باشیم یا همواره اخبار حوادث منفی را دنبال کنیم، اینکه برای استفاده از این زمان فراغت کلاً برنامهای داشته باشیم و مثلاً ملاقات دوستانه یا رفتن به کوه یا پارک یا سینما را در برنامه گنجانده باشیم یا آنکه کتابی بخوانیم یا آنکه تمامی زمان آزاد زندگی را صرف استراحت و یا خوابیدن نماییم و... همگی مربوط به انتخابهای فردی و ظاهراً کوچک زندگی ما هستند.
طبیعتاً هرکدام از این انتخابها که انجام شوند تأثیر خاصی را بر خلقوخو و تفکرات ما و حتی رضایت زندگی روزمره ما خواهند گذاشت و اینطور نخواهد بود که با هرگونه انتخاب متفاوتی که در چنین اموری داشته باشیم خلقوخو و اثرات یکسانی را تجربه کنیم. در باب اهمیت انتخاب و اثر آن در زندگی مباحث بسیار مفصل و پیچیدهای در علم روانشناسی صورت گرفته است بهطوری که حتی نظریهای پرکاربرد به همین نام (نظریه انتخاب) توسط ویلیام گسلر ارائه شده است.
بهطور مختصر و جامع میتوان گفت که گلاسر در نظریهی خودش به این اشاره داشته که گذشته از آنکه برای هرکدام از ما چه مشکلات و اتفاقات جبری خارج از کنترلی در زندگی رخ میدهد، باز این ما هستیم که میتوانیم باتوجه به انتخابهای خود در مورد همهی موضوعات زندگی، نگرش امیدوارانه و مثبت مبتنی بر تلاش را انتخاب کنیم و در مسیر خوشبینی و موفقیت قدم برداریم یا آنکه برعکس با به تماشا نشستن ناراحتیها و تنها نگاه کردن به نیمه خالی لیوان در هر اتفاق و مرور و لیست کردن بدشانسیهایی که تا به امروز در زندگی به آنها دچار شدهایم خود را به سمت یک نگرش منفی و بدبینانه سوق میدهیم و در مسیر حسرت و رنجش از زندگی قرار گیریم. در واقع هر اتفاقی چه مثبت و چه منفی در واقع یک کنش هست که ما را به واکنش دعوت میکند ولی اینکه ما به آن واکنش منفی یا مثبت نشان دهیم کاملاً در انتخاب خودمان هست.