عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
معرفی کتاب: آناتومی تنهایی
«آناتومی تنهایی» عنوان کتابی است نوشتهی تیل سوان که نشر ترنگ آن را به چاپ رسانده است. انگیزهی جنبش و حرکت ما در زندگی، ناشی از احساس وحشت و نگرانی برای دستیابی به آنچه نداریم نیست. در عوض، جنبش و حرکت صرفاً نشانهای طبیعی از طبیعیترین حس ما یعنی هستی و بودن ماست. آنچه ممکن است سبب بر هم خوردن هستی ما شود، به تباهی کشیده شدن احساس ارتباط است.
این کتاب شرح میدهد که قطع ارتباط حتی وقتی که خطایی از ما سر نزده چگونه رخ میدهد و همچنین توضیح میدهد که در این هنگام چه کاری از دستتان برمیآید. ازدستدادن و فقدان ارتباط طبیعی، برای شما تنهایی عمیق و رنج مأیوسکنندهای به بار میآورد؛ ولی باید بدانید از میان این تنهایی و رنج، راهی برای تجدید و احیای احساس والای ارتباط وجود دارد، احساسی که از لحظهی تولد حق فطری شماست.
تیل سوان با قابلیتهای فراوان ادراک فراحسی، مانند نهانبینی و دورشنوی، در شهر سانتافه واقع در نیومکزیکو متولد شد. در دوران کودکی، بهشدت از او سوءاستفاده شد. او امروزه با استفاده از موهبتهای فراحسی و تجارب زندگی دلخراش خود، الهامبخش میلیونها انسان است تا آنها را در مسیر درستی همراه با صحت، آزادی و شادی رهنمون شود. او بهخاطر موفقیت جهانیاش بهعنوان رهبر معنوی، لقب «فروگشای معنوی» را دریافت کرده است. همچنین سوان نویسندهی سه کتاب پرفروش و پرطرفدار «پیکرتراشی در آسمان»، «سایههای پیش از طلوع» و «فرایند رابطه» است.
قسمتی از کتاب آناتومی تنهایی:
جسم، روان و روح: این مجموعهی سهتایی از دیرباز ارکان یک زندگی کامل به شمار آمدهاند، ولی اگر به شما بگویم که اشتباه کردهایم چه میشود؟ هنگامیکه به روح میاندیشیم، یک انرژی اثیری و ناملموس در ذهن خود متصور میشویم؛ ولی طبیعت احساسی و عاطفی اثیری و ناملموس نیز داریم (که آن را درک نمیکنیم) و اغلب آنها را به برداشتی که از روح داریم مرتبط میسازیم. به همین دلیل توصیههایی که در مورد تغذیه و شفای روح انتشار مییابد بهنحوی طرحریزی شدهاند که از لحاظ عاطفی و احساسی نیز حال بهتری داشته باشید.
در حقیقت، بُعد روحی ما فطرتاً سلامت است و نمیتواند در حالت ناسالم به سر ببرد. روح که پیشتجلی انرژی است، سه رکن مهم را به وجود میآورد: احساسات، ذهن و جسم. ازاینرو روح تمامی ابعاد یک فرد را در بر میگیرد. جسم ما روح ماست که خود را در قالب فیزیکی نشان میدهد. روان ما روح ماست که در قالب ذهنی و فکری بروز میکند. احساس، درک و مشاهدهی آگاهانهی روح ماست.
بهواسطهی این واقعیت، میتوانیم از دو زاویه به این واقعیت بپردازیم. اول اینکه سه پایهی سلامتی عبارتاند از: جسم، ذهن و احساس. دوم اینکه احساس، زبان روح است. اگر این دو دیدگاه را بپذیرید، آنگاه آنچه مردم سلامت روح مینامند، عملاً سلامت عواطف و احساسات شماست. نکتهی حائز اهمیت دربارهی سلامت عاطفی، شناخت هشیارانهی آگاهی غیر مادی است. بعد غیرفیزیکی وجودم آنکه میتوانیم آن را روح یا جان بنامیم.
هنگامیکه از واژهی روح استفاده میکنیم، به هسته و کانون وجود یک انسان اشاره میکنیم. در زبان انگلیسی روح و قلب مفاهیم تبادلپذیری هستند. به همین دلیل است هنگامیکه فردی از اعماق وجود خود سخن میگوید، شاید چنین جملهای را بر زبان بیاورد: «از ته قلب میدانم این... یا آن... حقیقت دارد.» مفهوم اعماق وجود این است که میدانیم اصالت تجربیات ما در زندگی مربوط به روان یا جسم ما نیست، بلکه وابسته به احساسات و عواطفمان است.
زمانیکه پا به این جهان میگذاریم، دنیا را کاملاً با مشاهده و دریافت احساسی تجربه میکنیم. پیش از اینکه دنیا را ببینیم، آن را احساس میکنیم. احساسات و عواطف نهتنها قلب زندگی شما در کرهی خاک هستند، بلکه دو عامل مهم و حیاتی در روابط شما به شمار میآیند و از آنجایی که این دو کانون اصلی ارتباط هستند، بیشترین آسیب را متحمل میشوند.
بدیهی است طریقهی ارتباط با احساسات و عواطفمان و آنچه در مورد آنها میدانیم، مبتنی بر روش پرورشی و جامعهپذیری ماست. با نگاهی به قرون گذشته، اکنون میتوانیم بگوییم نظریات ما نسبت به روشهای خوب و بد در زمینهی تربیت کودک بهطور چشمگیری تغییر یافته است.
برای مثال، در قرون وسطی دوران طفولیت بهراستی وجود نداشت. به محض اینکه کودک از لحاظ جسمی به رشد کافی میرسید، مانند آنچه در جامعهی امروز بردهداری تلقی میشود، به کار گماشته میشد. بچهها را پاک و منزه نمیپنداشتند، بلکه به نوعی آنها را اهریمن تصور میکردند و تنبیه بدنی غیرعادی عملی پیشپاافتاده و رایج بود. در آن دوران حتی در میان خانوادههای اعیان و اشراف، برخی از والدین به جای تحسین و ارج نهادن به فرزندان خود، آنها را خوار و حقیر میشمردند، عمداً آنها را کمارزش میدانستند و با آنها بدرفتاری میکردند و تصور میکردند اینگونه رفتارها و برخوردها به نفع فرزندانشان است.